سفر به سرزمين مقدس
اميرحسين كاميار
در پنج سال گذشته تعداد ايرانيان شركتكننده در آيين راهپيمايي اربعين تقريبا چهار برابر شده است. اين رشد آماري شركتكنندگان در حالي رخ داده كه سرزمين ميزبان يعني عراق روزگار امن و آسودهاي را نميگذراند، امكانات رفاهي چنداني در مسير سفر وجود ندارد، تم اصلي سفر مبتني بر پياده طي كردن مسافتي طولاني است و نوعي چالش جسمي در پي دارد و... با اين همه هر سال زايران بيشتري از مرز ميگذرند، چشم بر ناامني ميپوشند، كمبود امكانات را ناديده ميگيرند و به راه ميزنند. اصليترين هدف روانشناختي مراسم آييني در تمام دورانها، يكپارچهسازي انرژيهاي رواني حاضران در آن مناسك براي عبور از آستانهاي خاص است. در تمامي فرهنگهاي مهم ميشود نمونههايي اينچنين از كاركرد روانشناختي آيينهاي مقدس يافت، كاركردي كه در كنار جنبههاي مذهبي و اعتقادي، به نيازهاي روانشناختي در عمق ناخودآگاه انسان نيز پاسخ ميدهند. با چنين ديدگاهي راهپيمايي اربعين نيز علاوه بر كاركرد اصلي خود كه اتصالي مذهبي به تقدس است، بايد با نوعي پاداش روانشناختي همراه باشد. هر يك از حاضران چنان در درياي جمعيت غرق ميشود كه موقتا از تمام دغدغهها و نگرانيهاي زندگي روزمره فاصله ميگيرد. حضور در ميان راهپيمايان شبيه قرار گرفتن در مسير رودخانهاي خروشان نوعي تطهير جمعي در پي دارد، حاضران گويي به واسطه هر قدم از شرايط عادي زندگي با تمام دشواريها و گناهان دور ميشوند و به تقدسي ستودني نزديك ميشوند كه آنان را در خويش پناه داده و از نو متولد ميسازد. در عين حال مقصد اين سفر، سرزمين حماسه است، يادگاري از سركشي انسان برابر تقدير، نويد آزادگي و رهايي. هر رنجي كه در راه متحمل ميشوي بيمعنا نيست بلكه شراكتي معنوي در مسيري روحاني است كه در روان انسان، روح حماسي را بر روزگار عادياش چيره كرده، به بودنش معنا ميبخشد. ناامني زمانه معاصر، بيش از پيش اين سفر را به ماجرا بدل ميكند، ماجرايي مقدس كه ناشناختهترين انرژيهاي مسدود شده پشت هزار قاعده و بايدِ روزمره را به حركت واداشته، شكلي از دگرگوني دروني را موجب ميشود. حاضران در اين راهپيمايي با عبور از خطر و خستگي، به جغرافيايي مقدس پا ميگذارند و پاداش رواني خويش را با نوعي نوزايي به دست ميآورند. تولدي دوباره و تجربهاي مبارك و با معنا، آنچنان كه اين سفر را با وجود تمام دشواريها اينچنين خواستني كند.