زود، دير ميشود
ديبا داودي
«ما كجا و كانادا كجا؟»، «اصلا سريلانكا چه ربطي به ايران دارد؟»، «چرا دايم كشورها و جوامع را با هم مقايسه ميكنيد؟» اين سوالها، بخشي از تكرارشوندهترين سوالهايي است كه در بازخورد مطالب مقايسهاي ميشنويم. طبيعتا ايران نه شبيه به ژاپنِ افسانهاي است و نه شبيه به آلمانِ مقرراتي. ايران تنها و تنها شبيه به خودش است و با متر و معيارهايي متغير در زمان. اما بد نيست گهگاه نگاهي هرچند گذرا به وضعيت كشورها داشته باشيم و ببينيم آن سوي مرزهاي ما چارهجويي در برابر مشكلات چه تفاوتها و صدالبته چه شباهتهايي دارد.
در نشريه آيلند، مقالهاي مفصل وضعيت مطالعه در كشور سريلانكا را بررسي ميكند و پس از ابراز تاسف از كاهش ميل به كتابخواني در كشوري كه سابقه تمدن در آن به 2500 سال قبل برميگردد به ضعفِ نظام آموزش و پرورش اشاره ميكند. به نبودِ ساعت مخصوص مطالعه در مدارس و عدم توجه به آسيبهاي اين مهم. در حال حاضر در كشور ما، بعضي مدارس (اغلب مدارس غيرانتفاعي) در دوره اول، ساعتي را به ساعت مطالعه اختصاص دادهاند اما در بيشتر موارد تبديل به زماني براي رفع مسائل دانشآموزان در درسهاي اصلي مانند رياضي و... ميشود و كماكان همهگير و جدي نيست. امروزه، نظام آموزشي كشورهاي پيشرفته ميكوشد از وضعيتِ معلم محوري فاصله بگيرد و دانشآموزاني خودساخته تربيت كند. دانشآموزاني كه بايد بنا به جهت دهيهاي معلمها، خودشان درصدد رفع ناآگاهيها بربيايند. در مقالهاي كه پيشتر به آن اشاره شد نمونههايي عيني از مدارس بينالمللي داير در سريلانكا مثال ميآورد و اين نكته را خاطرنشان ميسازد كه در مدارس بينالمللي، آموختن به دانشآموزان ديكته نميشود و درواقع چون بيشتر به ضرورتِ دانستن تاكيد ميشود، افراد بيش از باقي دانشآموزان كشور به مطالعه آزاد رو ميآورند.
نظام آموزش و پرورش در سريلانكا، كمابيش با آنچه در دوره ويكتوريا ديكته شد پيش ميرفت اما حالا با افت سرانه مطالعه در كشور، بيش از پيش نياز به تغيير حس شده است و از نخستين تغييراتي كه مصوب شده است، ميتوان به تخصيص «ساعت مطالعه» و دسترسي آسان به كتابخانههاي عمومي با بانك اطلاعاتي آنلاين اشاره كرد؛ اتفاقي كه محقق شدنش در ايران نيز نبايد بيش از اينها به طول بينجامد.