• ۱۴۰۳ يکشنبه ۲ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3954 -
  • ۱۳۹۶ سه شنبه ۲۳ آبان

اهميت فرامطبوعاتي يك مطبوعه

ثمينا رستگاري

توقيف كيهان و عدم انتشار آن به مدت دو روز، يك اتفاق كم‌نظير بود چون معمولا وقتي قرار است با كلمات روزنامه و توقيف جمله‌اي بسازيم قيد زماني كه برايش به كار مي‌بريم دو روز نيست. همين روزنامه اعتماد وقتي اسفند سال 88 توقيف شد چند ماه طول كشيد تا دوباره انتشارش از سر گرفته شود. خيلي روزنامه‌ها بعد از توقيف شدن ديگر رنگ دكه‌ها را نديدند. اعضاي تحريريه‌شان هر كدام جايي رفتند يا شغلي ديگر انتخاب كردند. توقيف دو روزه براي روزنامه‌هاي اصلاح‌طلب مرخصي تشويقي محسوب مي‌شود نه تعطيلي و بيكاري و خاموشي.
 اما با اين همه روزنامه كيهان آنقدر «خوش اقبال» بوده كه ديروز دوباره چاپ شود و با تيتري بزرگ‌تر از «شاه رفت» بنويسد «چرايي توقيف؛ انتقام كور از افشاگري‌هاي كيهان». زيرتيتر آن هم به نقل از حسين شريعتمداري آمده «دولت نشان داد كه توان تشخيص مصالح ملي را ندارد.»
توصيف توقيف روزنامه و چرايي آن در سه صفحه اول و دوم و سوم اين روزنامه حاوي نكات مهمي است كه بايد به آنها توجه كرد.
نكته اول: مديرمسوول و نويسندگان كيهان توقيف روزنامه را «اقدامي ناپسند و پلشت» مي‌دانند. به گفته شريعتمداري «توقيف دو روزه كيهان از سوي بازپرس شعبه دوم دادسراي فرهنگ و رسانه اقدامي غيرقانوني» بوده است و «اگر توقيف كيهان حمايت آشكار و بي‌پرده از جنايتكاران آل سعود و امارات و ارسال ناخواسته اين پيام به ائتلاف جنايتكاران غربي و عبري و عربي براي ادامه جنايت نيست پس چيست؟» از نظر نويسندگان اين روزنامه آنها تاوان افشاگري‌هاي‌شان در مورد قضايايي همچون حقوق نجومي و سند 2030 و برجام و توتال و... را داده‌اند و دو روز توقيف شده‌اند حتي ستون خوانندگان هم يكسره در خدمت اثبات اين ادعاست كه كيهان چوب افشاگري‌هايش عليه دولت را خورده و توقيف شده.
توضيح اين روزنامه از اصل ماجرا كه تيتر «شليك موشك انصارالله يمن به رياض، هدف بعدي دوبي» هم جالب است. آنها اين جمله را نقل قول از انصارالله يمن مي‌دانند و نه نظر جمهوري اسلامي. و هياهو و جنجال بر سر اين تيتر را «نمي‌فهمند» و خطري كه براي امنيت ملي ايجاد مي‌شود را يكسره بازي و بهانه تفسير مي‌كنند چرا كه «انصارالله يمن كه از تيترهاي كيهان خط نمي‌گيرد». در تمام تحليل‌هاي‌شان هم اشاره‌اي به حرف ترامپ نمي‌كنند كه مسووليت شليك موشك از يمن به پايتخت عربستان سعودي را متوجه ايران كرده بود.
خشم روزنامه كيهان از اقدام دادستاني و تفسير حكم آن به انتقام‌گيري درخور توجه است. آيا معناي آن اين است كه در اين كشور برخلاف آنچه در قانون آمده صرفا با بهانه‌گيري و انتقام‌جويي مي‌توان روزنامه‌اي را توقيف كرد؟ آيا اين حرف توهين به‌حساب نمي‌آيد؟ وقتي كيهان كه تنها دو روز منتشرنشده آنقدر از اجراي قانون براي خودش به خشم آمده، الان ما كه بارها طعم تلخ توقيف را چشيده‌ايم بايد بنشينيم و فكر كنيم كه توقيف روزنامه‌هاي‌مان ممكن است به دليل انتقام از چيز ديگري بوده باشد و حساب‌وكتاب و قانوني در اين زمينه وجود ندارد؟ يا اينكه كيهان اجراي قانون را دوست دارد اما فقط براي رقيب و وقتي قرار باشد اين قانون زحمتي براي خودش ايجاد كند 3 صفحه در مذمتش سخن خواهد گفت.
اما اين نوشته براي برخورد احساسي با اين قضيه نيست. الان حتي وقت قصه گفتن از غصه‌هاي‌مان هم نيست بلكه الان وقت مناسبي براي يادآوري يك نكته مهم است كه ظاهرا كيهاني‌ها از ياد برده‌اند و آن اهميت فرامطبوعاتي اين روزنامه است. كيهان با همه روزنامه‌هاي ديگر فرق دارد. موضع آن در مورد موشك مي‌تواند موضع جمهوري اسلامي تلقي شود و در شرايطي كه تمام تندروهاي امريكايي و عربي براي امنيت ما دندان‌تيز كرده‌اند آدرس فرود موشك بعدي در دوبي براي امنيت كشور ايران خطر دارد و برخلاف آنچه آقاي شريعتمداري مي‌گويد حساسيت به تيتر كيهان به خاطر دل‌نگراني دولت براي آل‌سعود و امارات نيست بلكه اتفاقا به خاطر بهانه ندادن به دست سعودي‌هايي است كه 6 سال بعد از انقلاب ايران به دنيا آمده‌اند و حالا با كمك امريكايي‌ها براي كشور ما شاخ‌وشانه مي‌كشند.

اما ممكن است بپرسيد چرا كيهان اهميتي فرامطبوعاتي دارد؟ چرا تيتر روزنامه‌اي كه تيراژ چنداني هم ندارد ممكن است امنيت ما را به خطر بيندازد؟ براي پاسخ به اين سوال اجازه بدهيد از يك نقل‌قول استفاده كنيم. تابستان سال گذشته كه در فضاي مجازي شايعه‌اي مبني بر حقوق نجومي 187 ميليوني آقاي شريعتمداري منتشر شد حسين شمسيان، عضو شوراي سردبيري روزنامه كيهان گفت: «حسين شريعتمداري با حكم مقام معظم رهبري از سپاه پاسداران به موسسه كيهان آمده است. مديرمسوول روزنامه كيهان هيچ نوع دريافتي از موسسه كيهان ندارد و سازمان پرداخت حقوق وي همان سپاه است و برخلاف دروغ‌پراكني‌هاي اخير، حسين شريعتمداري تنها حقوق يك سردار سپاه را دريافت مي‌كند و به عنوان مديرمسوول كيهان، از اين موسسه مطبوعاتي حقوقي دريافت نمي‌كند.»
تمام اين جملات در داخل گيومه قرار دارد و نگارنده در گفتن آنها نقشي ندارد. اما كليد اصلي ماجرا اينجاست كه وقتي ادعاهاي سرمقاله‌نويس خوش‌قلم و خوش‌ذوق و قريحه كيهان كه اتفاقا به شعر و حديث و لطيفه هم مسلط است در مورد بي‌خطر بودن تيترش درست است كه او منسوب به موسسه مطبوعاتي كيهان باشد نه جاي ديگر. وقتي فردي در چنين جايگاهي قرار دارد حرفش همسنگ حرف روزنامه‌نگاري مثل امثال ما نيست. حرف او اهميتي صدچندان دارد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون