يك هفته پس از آنكه عربستان سعودي درخواست برگزاري نشست اضطراري وزراي خارجه اتحاديه عرب را مطرح كرد، كشورهاي عضو در قاهره دور هم جمع شدند تا آنچه سعودي «دخالتهاي ايران در منطقه» خوانده، بررسي شود. اين نشست با صدور بيانيهاي نسبتا تند عليه جمهوري اسلامي ايران، حزبالله لبنان و تكرار ادعاي عربستان مبني بر شليك موشك «ساخت ايران» از سوي يمن پايان يافت. مجتبي اماني، ديپلمات پيشين معتقد است كه هر چند در ظاهر به نظر ميرسد كه عربستان موفق شده است با تصويب اين بيانيه، اتحاد اعراب در برابر ايران را نشان دهد، اما در ميدان عمل دولت عربستان از پشتيباني زيادي در ميان كشورهاي عربي براي اجراي سياستهاي تندروانه و غيرمنطقياش در برابر ايران برخوردار نيست. در ادامه، متن كامل گفتوگوي «اعتماد» را با مجتبي اماني، رييس پيشين دفتر حافظ منافع ايران در مصر، در مورد شكافها و اختلافات موجود در اتحاديه عرب و چشمانداز عملي شدن سياستهاي عربستان در رويارويي با ايران در منطقه خاورميانه مطالعه ميكنيد:
بيانيه ضدايراني اتحاديه عرب چه اندازه نشان از پيروزي عربستان سعودي در سياستهاي ضدايرانياش در منطقه دارد و چه آثار عملي از اين بيانيه ميتوان انتظار داشت ؟
بيانيه اتحاديه چه تند و چه كند، تاثيري بر واقعيتهاي عالم واقع ندارد. علتهاي گوناگوني براي اين مساله وجود دارد. در درجه اول اتحاديه عرب از اهداف و تاثيرگذاري گذشته خود خارج شده است؛ به علت ضعف كشورهاي عربي و فقدان همكاري از سوي برخي كشورهاي قدرتمند عربي سابق، مثل عراق، مصر، ليبي و الجزاير اتحاديه عرب عملا ديگر يك نهاد قدرتمند محسوب نميشود. طي چند سال گذشته عربستان سعودي سعي كرده از نبود كشورهاي قدرتمند استفاده بكند و تلاش كند خودش را به عنوان رهبر كشورهاي عربي در سطح اتحاديه عرب مطرح كند. پادشاهي سعودي با استفاده از پول و اثرگذاري اقتصادي و مالي خودش در كشورهاي عربي، از نيازمنديهاي اقتصادي كشورهاي عربي سوءاستفاده ميكند تا بتواند تسلط خود را بر سياست خارجي آنها اعمال كند.
آنچه امروز در صحنه كشورهاي عربي مشاهده ميكنيم اين است كه سعوديها تلاش ميكنند اتحاديه عرب را به مركزي براي ايران ستيزي و شيعهستيزي تبديل بكند. اجلاس روز يكشنبه هم صحنه سوءاستفادهاي بود كه سعودي ميخواست در اتحاديه عرب انجام دهد. جالب اينجاست كه دقيقا سه كشوري كه عربستان مدعي است دخالت ايران در امور آنهاست، يعني عراق، لبنان و سوريه در سطح وزير خارجه در اين نشست حاضر نبودند. گذشته از سوريه كه از سال 2011 با فشار عربستان از اتحاديه عرب اخراج شده است، دو كشور ديگر عملا با عدم مشاركت در سطح وزير خارجه تلاش كردند نشان بدهند با سياستهاي سعودي همراه نيستند. در واقع دقيقا همان كشورهايي كه عربستان سعودي ادعاي حمايت از آنها را در برابر نفوذ ايران مطرح ميكند، مخالفان اصلي اين ادعا هستند. سياستهايي كه سعودي طي سه سال اخير در پيش گرفته است همواره به دليل فقدان مبناي منطقي و صحيح با در بسته مواجه شده و شكست خوردهاند. بيانيه اخير اتحاديه عرب هم كه با اما و اگرهاي بسيار و ديكته مستقيم سعودي به تصويب رسيد، به همان دلايل نتيجه مهم و قابل لمسي براي آنها در بر نخواهد داشت.
يكي از اهداف اصلي عربستان سعودي از درخواست برگزاري نشست يكشنبهشب اتحاديه عرب، ايجاد اتحادعليه حزبالله لبنان و تضعيف نقش اين گروه در لبنان بود، به اعتقاد شما كشورهاي ديگر عربي تا چه اندازه با اين ديدگاه و هدف عربستان همراه هستند؟
كشورهاي عربي داراي درجاتي از واگرايي و همگرايي با سعودي هستند. نزديكترين كشور به سياستهاي سعودي، بحرين است كه وزير خارجه آنها سعي كرده است با طرح ادعاهايي كه عربستان مطرح ميكند، هيزم در آتشي بگذارد كه سعوديها برپاكرده. اما فاصله كشورهاي ديگر عربي و به خصوص لبنان با اين خواسته عربستان بسيار زياد است. بطور مشخص چهار كشور سوريه، عراق، لبنان و الجزاير كه در سطح وزير خارجه شركت نكردند از مخالفان جدي اين موضوع هستند. قطر به دليل بحراني كه اخيرا سعودي در روابطش با دوحه ايجاد كرده است، عملا همسويي با عربستان در بسياري سياستها را كنار گذاشته است.
همين كه تعدادي از كشورهاي عضو، در سطح وزير خارجه در جلسه حاضر نشدهبودند، يك شكست براي نشست اخير محسوب ميشود، چرا كه معمولا حتي اگر يكي از كشورهاي عضو نيز حاضر به شركت در سطح بالا در نشستهاي اتحاديه عرب نشود، موضوعي خبرساز و جنجالي محسوب ميشود.
در كنار اين پنج كشور كشورهاي ديگري هم هستند كه جايگاه مشخصي ندارند. وضعيت ليبي هم معلوم است، كشوري كه هنوز يك حكومت مركزي مسلط ندارد. در عين حال وضعيت يمن هم به شكل مبهمي است، در حالي كه سعودي تلاش ميكند تا نماينده حكومت مستعفي اين كشور را به عنوان نماينده حكومت مشروع در يمن در اتحاديه عرب غالب كند، اما خب اين حكومت دستنشانده جايگاهي در يمن ندارد و از سوي ملت يمن كاملا طرد شده است. عمان هيچگاه با سياست سعوديها همراه نبود و به خصوص از ادبيات تند عليه ايران استقبال نميكند. چند كشور كوچك عربي ديگر هم كه اظهارنظرهايشان مورد توجه قرار نميگيرد و عربستان سعودي تلاش كرده است سياست خارجي آنها را با تسلط اقتصادي خود به گروگان بگيرد شايد در ظاهر با سياستهاي سعودي همراهي بكنند، اما دليل نميشود كه نهايتا حاضر به اقدام عملي در جهت سياستهاي اين كشور باشند. در نتيجه از بين 22 كشور عضو اتحاديه عرب، استقبال واقعي از سياستهاي عربستان بسيار محدود است.
در ميان كشورهاي قدرتمند هم مصريها هم نشان دادند كه با وجود همه تعارفاتي كه با سعوديها دارند، در فضاي رسمي و غيررسمي مصر مواضعي گرفتند كه حاكي از اين بود كه با اهداف جنگطلبانه سعوديها موافق نيستند. اين تركيب از كشورهاي مخالف سعودي در اتحاديه عرب هر چند ممكن است كه بنا بر تعارفها به صورت شفاهي با عربستان موافقت كنند، اما در عرصه عمل همانند آنچه در يمن اتفاق افتاد، با عربستان سعودي همكاري نخواهند كرد.
آيا اختلاف نظري كه اشاره كرديد ميان مصر و عربستان وجود دارد، ميتواند در آينده نزديك عامل اين شود كه به شكلي سياست خارجي مصر از عربستان مستقل شود و شايد شاهد همسوتر شدن مصر با ايران در مسائل منطقهاي باشيم؟
محاسبات سياسي مصر همان محاسبات سياسي زمان مبارك است، تصور ميكنند كه با نزديك شدن به ايران تمامي كشورهاي كمككننده اقتصادي به آنها كمكهاي اقتصادي خودشان را متوقف ميكنند. اين كشور به علت نيازهاي اقتصادي كه چند دههاي است ادامه يافته، مجبور است كه با جريانهاي ثروتمند عربي همراهي كند. در عين حال به علت قرارداد كمپديويد قاهره برقراري رابطه با تهران را خلاف اين توافق قلمداد ميكند. دولت مصر اينگونه فكر ميكند كه اگر حتي قدمي در اين راه بردارد امتيازات اقتصادي و سياسي خارجياش را از دست ميدهد. اما در عين حال مصر، صرف نظر از هر حكومتي كه در آن روي كار باشد يكي از مخالفان اصلي سياست سعودي در منطقه است. اين موضوع در همراهي نكردن سياستهاي عربي سعوديها مثل سياستهاي يمن، سوريه و لبنان ديده ميشود.
البته در اين ميان، احمد ابوالغيط كه سالها وزير خارجه حسني مبارك بود، بازگشت خودش را به صحنه سياسي مصر و قرار گرفتن در مقام دبيركلي اتحاديه عرب، مرهون سياستهاي عربستان سعودي ميداند و نبايد انتظار داشت كه خارج از ديكته سعودي بياني داشتهباشد، هر چند كه نهايتا به عنوان دبيركل اتحاديه عرب باز هم مجبور است در اظهارات خودش، خواستههاي ديگر كشورهاي عربي را كه سياستهاي ملايمتر و منطقيتري دارند، بازتاب دهد.
در ميان مصوبات نشست يكشنبهشب اتحاديه عرب از ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت سازمان ملل متحد، سخن گفتهبود. فكر ميكنيد چنين اقدامي چه نتايجي در پي خواهد داشت؟
اقدام شوراي امنيت سازمان ملل متحد عليه ايران، اصولا چيز جديدي نيست. سعوديها قطعا نخواهند توانست بر آنچه تاكنون از سوي شوراي امنيت عليه ايران انجام شده است چيزي اضافه كنند. به اعتقاد من سعوديها تلاش دارند فضاي بينالمللي و نظر چند كشور خاص را براي حمله نظامي به ايران آماده بكنند. اين دقيقا نمونه همان نقشه ناموفقي است كه در مورد سوريه اجرا كردند. آنها سال 1392 تلاش وافري كردند كه امريكاييها به سوريه حمله بكنند و كاملا شكست خوردند. حتي سعوديها تا جايي پيش رفتند كه در خاك مصر بيمارستانهاي صحرايي برپا كردند و وعده امكانات مختلفي به امريكا دادند تا دولت اوباما را تشويق كنند، مستقيما عليه سوريه وارد عمل شود، اما امريكاييها در دام پهن شده توسط دولت سعودي نيفتادند. آنها امروز همين انتظار را از رژيم صهيونيستي براي يكسره كردن كار حزبالله در لبنان دارند، اما در اين مسير هم ناموفق ماندهاند.
تلاشهايي از اين دست فقط نشان از فقدان درك صحيح واقعيت از سوي سعوديها دارد. حتي در جريان استعفاي حريري فرانسويها كه كاملا خواسته سعوديها را براي كاهش قدرت حزبالله پيگيري ميكنند با نقشهاي كه پادشاهي سعودي عليه سعد الحريري اجرا كردند كاملا مخالف بودند و سعي كردند كه خودشان مستقيما وارد عمل شوند و با سعد الحريري ارتباط برقرار كنند. رژيم صهيونيستي هم كاملا مخالفت خودش را براي هرگونه حمله با حزبالله نشان داده است. اين نشان از آن دارد كه هم رژيم صهيونيستي و هم فرانسه، درك بسياري نسبت به سعوديها از معادلات قدرت در منطقه دارند. مقامات سعودي به دليل نقص فكري خودشان در تحليل مسائل منطقه، ارزيابي نقش ايران و حزبالله در منطقه، تلاش ميكنند كه سادهانديشانه و كودكانه جريان را به سمت نظاميگري در منطقه پيش ببرند.
آن چيزي كه در مورد بردن موضوع ايران به شوراي امنيت تصويب شده و مورد تاكيد عربستان است به مراتب امكان موفقيت و پيروزي كمتري نسبت به اقدامات ديگر آنها از جمله ترغيب ناموفق امريكا به حمله به سوريه در پي خواهد داشت. الان شرايط منطقه بسيار بيشتر مخالف هرگونه اقدامي از سوي سعودي براي هر اقدامي عليه حزبالله يا جمهوري اسلامي ايران است.