انزواي عربستان
به منقار اسراييل و چنگال امريكا مسلح است، اما عقاب كور است و به سوي كوه در حركت كه قطعا به صخرهها برخورد ميكند. اگر جمهوري اسلامي قصد ندارد عربستان را در مخمصه بيشتري قرار دهد كه طبعا آثار منفي بر ثبات و امنيت در خاور ميانه و آسيب امت اسلامي دارد؛ ميتواند با اقتدار اسلامي و پويايي ديپلماسي آنها را ناچار به تغيير رفتار كند، ايران ميتواند از مزيت امنيتسازي در منطقه كه به نابودي و پاكسازي داعش در عراق و سوريه و حفظ استقلال يمن و پرستيژ قطر منجر شده است، به يك ديپلماسي پوياتر در صحنه بينالملل براي بازسازي منطقه روي بياوريد. از همين رو بايد تلاش كرد براي بازسازي سوريه، عراق و يمن كشورهاي بزرگ آسيايي از جمله چين، روسيه، هند و حتي كشورهاي اروپايي را با خود همراه كنيم. در چنين شرايطي بايد يك جنبش بازسازي با محوريت جمهوري اسلامي در كشورهاي عراق و سوريه و يمن، شكل بگيرد كه لازمه اين بازسازي اقتصادي، بازسازي ثبات و امنيت است زيرا لازم و ملزوم يكديگرند و تا زماني كه امنيت و ثبات وجود نداشته باشد نميتوان بازسازي اقتصادي را آغاز كرد. از همين رو ممكن است ايران با در پيش گرفتن چنين سياستي كشورهايي اروپايي و كشورهاي منطقه را با خود همراه كند و شرايط را به سمتي سوق دهد كه نهتنها بازسازي امنيت و ثبات صورت گيرد بلكه بازسازي اقتصادي و توسعهاي نيز آغاز شود. در چنين شرايطي عربستان يا با اين رويكرد امتپسند همراه ميشود يا به عنوان عامل بيثباتي و تخريب معرفي ميشود و در موضع انفعالي قرار خواهد گرفت. از همين رو نه تنها عربستان بلكه هر كشوري كه با عربستان همكاري كند نيز درچنين موضعي قرار ميگيرد. اين موضوع ميتواند تبديل به نقطه قوت جمهوري اسلامي شود كه سياست خارجي به موازات پيشبرد اهداف ژئوپولتيكي در منطقه كه ثبات و امنيت بوده است پويايي داشته باشد و اين موضوع نيز مورد استقبال تعداد زيادي از كشورها قرار گيرد. اكنون هركشوري از جمله عربستان سعودي مخالف ثبات و بازسازي باشد هم از لحاظ مقررات و قوانين بينالملل و به خصوص مساله حقوق بشر كه ملتهاي منطقه را به ناامني، بيثباتي و مهاجرت كشانده است و هم به لحاظ همكاريهاي جمعي در منطقه به سمت انزوا حركت ميكند.
سخنگوي پيشين وزارت امورخارجه