جدال خطقرمزها
جلال سميعي
۱- تاثيرگذارها يا افراد و گروههاي مرجع، هميشه در طول تاريخ ارتباطات آدمها، مهم بودهاند؛ مقاطعي در تاريخ هر ملت يا گروهي هست كه چشم به دهان و انتخاب همان تاثيرگذارها دوختهاند و راه او را برگزيدهاند.
۲- تاثيرگذارها ميتوانند سرنوشت يك انتخابات مهم را تغيير دهند؛ با برجستهسازي معايب يا مزاياي يك محصول يا برند، ديدگاهشان را به افكار عمومي يا دستكم تعداد زيادي از مخاطبانشان القا كنند؛ آنها دستكم اين قدرت را دارند كه به هر شكل و با هر نتيجهاي، باعث ديده شدن يك خبر يا برند بشوند.
۳- در يكي دو سال اخير، اينستاگرام و تلگرام در ايران هر روز مهمتر شدهاند؛ فعاليتهاي تبليغاتي آدمهاي مشهور يا آنهايي كه در همين رسانهها پرمخاطب و پربيننده شدهاند، دايما در حال افزايش است. نسل جديدي از چهرهها يا سلبريتيها در كنار آنها كه شهرتشان را به عرصه مجازي هم آوردهاند، با تبليغات تجاري و فرهنگي و سياسي، به ديده شدن برندهاي جديد يا حركتهاي اجتماعي كمك ميكنند. از جمله، يك برند نوپاي خدمات بيمه، به دليل انتشار دو كليپ طنزآميز با همكاري چهرههاي اينستاگرامي، گرفتار تفسيرها و انتقادهاي بخشي از مخاطبان شد؛ مخاطباني كه از كاربران شبكههاي اجتماعي تا نهادهاي قانوني را در بر ميگيرد و باعث وعدههاي برخورد و تا اين لحظه، عذرخواهي رسمي آن برند شده است.
۴- به نظر ميرسد چالشهاي محتوا و خطقرمزهايي كه ميان رسانههاي رسمي و غيررسمي ايران شناورند، وارد مرحله جديدي شدهاند؛ جدال تحكيم خط قرمزهاي حوزه رسمي در رسانههاي غيررسمي، جديتر شده است؛ ما هم مثل شما در اين چالش، منتظر نتايج اين تجربههاي تازه هستيم. آيا چارچوبهاي بعضا نانوشته اما پررنگ انتشار پيام و محتوا، در فضاي مجازي و غيررسمي ارتباطات هم تثبيت خواهند شد؟ اين بحث را ادامه خواهيم داد.