عوامل موثر در خروج ايران از فصل هفتم سازمان ملل
سيد علي خرم
جمعه شب گذشته شوراي امنيت پس از 27 سال در نهايت تصميم گرفت كه عراق را از ذيل فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد خارج كند تا اين كشور بتواند پس از سالها سرمايه بلوكه شده خود در بانكهاي خارجي و صندوق توسعه عراق را دريافت كرده و از برنامه نفت مقابل غذاخارج شود. اما اين موضوع در مقايسه با اتفاقي كه در مذاكرات هستهاي ايران رخ داد و ابتكاري كه مذاكرهكنندگان ايران به خرج دادند بسيار جالب توجه است. در دورهاي كه مذاكرات مربوط به برجام انجام ميشد، افرادي كه با موضوع شوراي امنيت، روند قطعنامهها و تحريمها آشنا بودند به كرات تاكيد داشتند كه خروج ايران از ذيل فصل هفت منشور سازمان ملل به شكل معجزهآسايي صورت گرفته است. در آن زمان نيز ذكر ميشد، عراقي كه سالها پيش از ايران قطعنامه فصل هفتمي شوراي امنيت را دريافت كرده نتوانسته از آن خارج شود. در حالي كه امريكا از سال 2003 در عراق حضور دارد و هيچ دشمني نيز ميان دو كشور وجود ندارد، ولي تاكنون عراقيها نتوانسته بودند از شر اين قطعنامهها خلاص شوند. ليبي نيز در شرايطي مشابه قرار دارد. اين اتفاق براي عراق 27سال به طول انجاميد و حدود 14سال است كه از تغيير رژيم اين كشور و حضور امريكا در آن ميگذرد. اما ايران در سال 1385نخستين قطعنامه تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل را دريافت كرد و اين موضوع بدون هيچگونه درگيري نظامي و تغيير رژيم در طول كمتر از 10 سال به گونهاي حل و فصل شد كه ايران از ذيل فصل هفتم منشور سازمان ملل متحد خارج شد.
در آن دوره افرادي بدون توجه به معناي اين دستاورد ناسپاسي ميكردند و از روي بياطلاعي نميخواستند اين موضوع را قبول كنند. اما در حال حاضر پرونده عراق، شاهد خوبي است دال بر اينكه با وجود حضور مستقيم امريكا در عراق خروج اين كشور از فصل هفتم منشور سازمان ملل 27 سال به طول انجاميد. اما حل و فصل مساله ايران در جريان مذاكرات هستهاي 4 عامل عمده داشت:
عامل اول، اراده دولت باراك اوباما (رييسجمهور سابق ايالات متحده) بود كه قصد داشت به نوعي به دشمني و خصومت عليه ايران در امريكا پايان دهد و استراتژي خود را نيز در اين راستا تغيير داد. دولت اوباما آستين بالا زد و راه را براي لغو قطعنامههاي شوراي امنيت هموار كرد. توجه داشته باشيم كه اگر خروج ايران از ذيل فصل هفتم در آن دوره صورت نگرفته بود در شرايط كنوني و با حضور دونالد ترامپ در كاخ سفيد، ما نيز به سرنوشتي مانند عراق گرفتار ميشديم و سالهاي سال طول ميكشيد تا بتوانيم از ذيل فصل هفتم منشور سازمان ملل خارج شويم. بايد واقعيتها را به درستي تشخيص داد و پذيرفت كه اين اقدام بجا، به موقع و ارزشمند بود. از همين رو رويكرد دولت اوباما نخستين عاملي بود كه توانست راه را در لغو تحريمهاي تحت قطعنامههاي سازمان ملل هموار كند.
عامل دوم، اراده جمهوري اسلامي ايران براي همكاري بود كه توانست به آنها بفهماند كه ميتوانند روي ايران حساب كنند و از اين طريق مسير را پيش ببرند.
عامل سوم، تعامل سازنده ايران بود كه توانست به عنوان يك سياست موفق باشد. اين تعامل به عنوان يك سياست خارجي راه را باز كرد و همه جهان از اين تعامل سازنده حمايت كردند.
عامل چهارم مذاكرهكنندگان حرفهاي بودند كه توانستند اين راه را باز كنند و اگر تيم قبلي در راس كار قرار داشت همان شرايط پيشين ادامه پيدا ميكرد. ديپلمات سابق