استراتژي تنشزايي دونالد ترامپ
بهروز مرادي
از زمان استقرار دونالد ترامپ در كاخ سفيد، او با اظهارنظرهاي مناقشهبرانگيز، اختلافات بالقوه و تنشهاي خفته را در مناطق مختلف جهان بالفعل و بيدار ساخته است. همان اختلافات و مناقشههايي كه باراك اوباما، رييسجمهور پيشين امريكا درصدد مهار و مديريت آنها بود. ترامپ پيش از همه به سراغ كره شمالي رفت و اژدهاي خفته هستهاي اين كشور را بيدار ساخت. سپس به عربستان سفر كرد و با چراغ سبزي كه به حاكمان آلسعود نشان داد، فتنهاي را عليه قطر كليد زد. پس از آن نوبت به برجام ايراني رسيد كه ترامپ از زمان مبارزات انتخاباتياش براي بر هم زدن آن خط و نشان كشيده بود. اكنون نيز بيتالمقدس را به عنوان پايتخت رژيم صهيونيستي اعلام كرده و مناطق فلسطيني را به تحركي جديد واداشته است. او با آمدنش به صحنه سياست جهاني، بلوايي را در جهان به راه انداخته و از قِبلِ آن، احساس ناامني كمسابقهاي را در مناطق مختلف جهان به وجود آورده است. اين رفتار سياسي ترامپ اين پرسش را به ذهن متبادر ميسازد كه هدف او از چنين كارها چيست و به راستي او در پي چيست؟ پاسخ به اين پرسش، به تحليلي روانشناختي- سياسي- مالي نياز دارد. ترامپ يك سرمايهدار موفق امريكايي است كه به يمن تسلطش بر قواعد توليد ثروت در نظام سرمايهداري، صاحب سرمايهاي چند ميليارد دلاري شده است. اكنون او در پي استفاده از همين قواعد براي پركردن خزانه دولت امريكاست. مهمترين سرچشمه بالقوه توليد پول براي دولت ترامپ در جهان امروز، «فروش تسليحات نظامي» است. براي فروش جنگ افزار، لازم است پيش از ايجاد جنگ، احساس ناامني را در ميان حكومتها به وجود آورد. براي مجاب كردن دولتهاي جهان به خريد تسليحات پيشرفته نظامي لازم است بحرانهاي غيرفعال و خفته را فعال و بيدار ساخت. دولت ترامپ، بدين منظور مناطق مختلفي كه سابقه و زمينه بحران دارند را شناسايي كرده است. كره شمالي، كليد رمز احياي احساس ناامني در شبهجزيره كره است. فعالسازي بحران در اين منطقه، سبب فروش ميلياردها دلار تسليحات نظامي دولت ترامپ به كره جنوبي و ژاپن شده است. قابل تامل است كه بخشي از توييتهاي او در مورد موفقيتهاي او در امر فروش تسليحات نظامي به كشورهاي مختلف است ازجمله پس از سفرهاي او به عربستان و ژاپن. به نظر ميرسد در «راهبرد تنشزايي» ترامپ، نقشي ويژه براي عربستان در نظر گرفته شده است. او در نخستين فرصت به عربستان سفر كرد كه نتيجه اين سفر، فروش 110 ميليارد دلار تسليحات نظامي دولت او به حاكمان آل سعود بود. البته اين سفر پيامد ديگري نيز به دنبال داشت؛ حاصل آن شد كه عربستان و حاميانش به جان قطر افتادند و بدينترتيب ترامپ تنش بيسابقهاي را در ميان كشورهاي عرب حوزه خليج فارس رقم زد. دولت ترامپ، با حامي تروريستها خواندنِ قطر، راه را براي اعمال فشار بيسابقه عربستان به اين كشور هموار ساخت. چند روز پس از آن بود كه دولت قطر از بيم طرد شدن از چشم ترامپ، اقدام به انعقاد قرارداد خريد جنگندههاي اف-15 امريكايي كرد. ترامپ ثابت كرد كه در كار فروش مهارتي ويژه دارد. البته در ماههاي اخير هر 6 عضو شوراي همكاري خليج فارس تجهيزات نظامي پيشرفتهاي از امريكا دريافت كردهاند ازجمله موشكهاي دفاع هوايي، بالستيك، بالگردهاي هجومي، ناوچهها و موشكهاي ضدزره پيشرفته. عملكرد سياسي ترامپ در چند ماهه اخير نشان ميدهد كه خاورميانه يكي از ميدانهاي اصلي بازيهاي بيثباتكننده و امنيت زداينده اوست و نيز ايران بازيگر منفي اصلي براي او در اين منطقه، بدين معني كه از طريق ترساندن دولتهاي هدف از ايران، ميتوان آنها را به خريد تسليحات سوق داد. برجام همان كارتي بود كه ترامپ براي اين بازي شيطاني به آن نياز دارد تا با ايجاد شك و ترديدهاي جدي در خصوص تاييد يا نفي آن، هم احساس ناامني را در خاورميانه و حتي در ساير نقاط جهان دامن بزند و هم ايران را براي خروج پيشاپيشي از اين توافق جهاني تحريك كند. دامي است كه خوشبختانه دولت ايران با هوشياري از درافتادنِ در آن پرهيز كرده است.
اكنون ترامپ به سراغ يكي ديگر از كانونهاي منطقهاي بحران رفته و با اعلام بيت المقدس به عنوان پايتخت رژيم اسراييل و فرمان انتقال سفارت امريكا از تل آويو به اين شهر، تنشي جديد را در اين منطقه سبب شده است. اختلافافكني ترامپ در ميان كشورهاي جهان و گروههاي مردمي حد و مرز نميشناسد. او از حفظ ثبات و تداوم آرامش و حل مناقشات منطقهاي از طريق مذاكره و گفت و شنود، عامدانه پرهيز ميكند تا با ايجاد حداكثري تنشهاي منطقهاي، احساس ناامني را در ميان كشورها افزايش دهد. اين احساس به خريد تسليحات نظامي از سوي كشورهاي مختلف ميانجامد و اين همان چيزي است كه ترامپ از اين استراتژي پليد شيطاني تعقيب ميكند تا از رهگذر فروشهاي كلان ميلياردي، خزانه دولت امريكا پر و كسري بودجه 666 ميليارد دلاري آن جبران شود. ضمن اينكه سفارشهاي جديدي كه كارخانههاي تسليحاتي امريكايي دريافت ميكنند، باعث توليد شغل در امريكا ميشود و اين امر آمار ايجاد اشتغال را در كارنامه دولت ترامپ بالا ميبرد و ميتواند باعث رضايت اقشار بيكار امريكايي از دولت او شود كه براي يافتن شغل و داشتن درآمد، به اخلاقي بودن سرچشمههاي ايجاد شغلهاي جديد در دولت ترامپ اهميتي نميدهند.
ترامپ هيچ تعهدي در قبال ساير كشورهاي جهان ندارد. براي او فقط امريكا و امريكاييها مهمند. تحقق «امريكاي قدرتمند» كه او در شعارهاي انتخاباتياش وعده داده بود را وي از همين شيوه يعني جنگافروزي و توليد رعب و وحشت و ايجاد احساس ناامني در گسترهاي جهاني پي ميگيرد. ترامپ براي توليد پول و افزايش ثروت امريكا و به بر كشيدن اقتصاد بحران زده ايالات متحده ممكن است در سطح بينالمللي به انجام هر كاري و ايجاد هر عمل غيراخلاقي جنايتكارانهاي دست بزند. سرمايهداري تجاري- خانوادگي او كه آن را در دولت خود شبيهسازي كرده است، غيراخلاقي و غيرمتعهد به امنيت مردم جهان و ثبات ساير كشورهاست. شايسته است تيم ديپلماسي دولت ايران با علم به اين راهبرد شيطاني تباهسازنده ترامپ، سياستهاي تنشزدايي خود را همچنان ادامه دهد تا در دام راهبرد تنشزايي عامدانه ترامپ گرفتار نيايد. نبايد از نظر دور داشت كه تيم تنشزا و بحرانسازِ ترامپ بهطور پيوسته از كارتهاي جديدي پردهبرداري ميكند و بيترديد ايران يكي از اين كارتهاست كه دولت ترامپ بهطور پيوسته براي ايجاد ترس و تنش در سطح منطقه و جهان از آن بهره خواهد گرفت. به يمن برنامه راهبردي تنشزاي ترامپ، جهان بايد خود را براي مواجه شدن با بحراني حداكثري آماده سازد كه دولت او براي تامين منافع اقتصادي امريكا در 3 سال آينده، آن را به مردم جهان تحميل خواهد كرد. چنين به نظر ميرسد كه دولت او بيرحمانهترين، غيراخلاقيترين و غيرمتعهدترين نوع سرمايهداري تجاري- خانوادگي را در سالهاي آتي نمايندگي خواهد كرد كه تكيه اصلي آن بر ايجاد احساس ناامني، تنش، جنگ و فروش تسليحات نظامي در گسترهاي جهاني قرار خواهد داشت.
جامعهشناس و مدرس دانشگاه