پيامد گراني و نبود كاغذ مورد نياز مطبوعات
تنگناي بيكاغذي
شنيدهايد كه ميگويند «دستم زير ساطور است»؛ مطبوعاتيها همهجوره زير ساطورند! يكي از همان ساطورها بازار كاغذ و كاغذفروشان است. بازار كاغذ نقد كار ميكند پس مثل چاپخانه و ساير هزينههاي توليد نميتوان چك 45 روزه يا دوماهه براي خريد آن پرداخت. اگر الان روزنامه دستتان است كه اين مطلب را ميخوانيد بابت همين 16 صفحه 100 گرم كاغذ مصرف شده است. اين به غير از پرت كاغذي است كه هنگام روشن شدن دستگاه چاپ تا خاموش شدن آن مصرف ميشود و «اواريه» مينامندش. تا همين فصل قبل همين 100 گرم كاغذ بدون محاسبه ساير هزينهها براي روزنامهها درميآمد220 تا 240 تومان؛ باز هم تاكيد كنيم؛ بدون هزينه تحريريه و بخش فني، مركب و هزينه چاپ و حالا در يك روند يكي دوماهه همين 100 گرم كاغذ شده است 360 تا 370 تومان و اين گرانترين بخش توليد در چرخه توليد نشريات است. حالا علاوه بر تلگرام و شبكههاي اجتماعي كه نفس خبررساني مطبوعات را گرفته بودند و به جز گرفتاريهاي ديگر مطبوعاتيها نظير شكايات مختلف و فشارنهادهاي قدرت يا مشكلات صنفي نظير نداشتن بيمه و رفاه و امنيت شغلي، ساطور گراني كاغذ بر شاهرگ گردن مطبوعات سنگيني ميكند. همان مطبوعاتي كه نقدينگي برايشان مساله است نه مطبوعاتي كه يا به دولت وصلند يا به نهادهاي حكومت.
حالا هر دليلي كه گراني كاغذ داشته باشد مساله اين است كه اين روزها مطبوعاتيها به دنبال راه چاره براي نجات از فرود اين ساطور بر شاهرگ خود ترفندهايي به كار بستهاند. در حالي كه روزنامهاي 4 و روزنامهاي ديگر 8 صفحه از هر تعداد صفحههاي روزانه خود كاسته است، روزنامهاي ديگر فقط به انتشار اينترنتي بسنده كرده و نسخه چاپي خود را متوقف كرده است. هستند روزنامههايي كه فقط با بهاي 500 تومان چندين برابر 100 گرم كاغذي كه اينك دست شماست كاغذ مصرف كردهاند و نگران اين گراني هم نيستند. وقتي كالايي در بازار گران ميشد، ميگفتند بهترين پاسخ به آن نخريدن است. حالا پرسش اين است كه مطبوعات كاغذ نخرند و به فرضيهاي كه مدتهاست بر حيات آنها سايه افكنده، ديجيتالي شدن، تن بسپارند و بگويند: «تو بزن، تبربزن، آخرين ضربه رو محكمتر بزن؟» يا براي فرود نيامدن اين ساطور و زنده ماندن بيشتر ترفندي به كار بگيرند.
كاغذ به چه مصرفي ميرسد؟
بازار كاغذ در ايران چيزي حدود 2ميليون تن در سال است. بيشتر آن وارد ميشود و طبق آنچه ابوالفضل روغنيگلپايگاني، رييس سنديكاي توليدكنندگان كاغذ و مقوا گفته است حدود 700 تن در ايران توليد ميشود. براي توليد كاغذ 2 قلم ماده اوليه لازم است؛ «سلولز» و «آخال كاغذ» يا همان كاغذ باطله. عمده مصرفكنندگان كاغذ رول در ايران سه گروه هستند؛ مطبوعاتيها، موسسههاي آموزشي و آمادگي كنكور و شركتهاي بستهبندي. در اين ميان مطبوعاتيها آسيبپذيرترند ولي صداي آنها به گوش دولت و تصميمگيران اجرايي كشور ميرسد. كاغذ تحرير نيز در اين مدت بينصيب از اين وضعيت نمانده است. كاغذ تحرير مصارف متنوعتري دارد و از هر بند 72هزار تومان به هر بند 110هزار تومان افزايش قيمت داشته است. يعني چيزي حدود 50 درصد. جالب است در شرايطي كه ميگويند در ايران سرانه مصرف كاغذ 22 تا 25 كيلوگرم است كه نسبت به سرانه جهاني بسيار ناچيز است ولي همين بازار اندك هم به نسيمي، توفان تجربه ميكند. اين درحالي است كه سرانه مصرف كاغذ در اروپا 55 كيلوگرم، در امريكا 150 كيلوگرم و در برخي از كشورهاي جهان 300 كيلوگرم است. در چند روز گذشته كه قيمت هر كيلو كاغذ به 3هزار و 600 تومان رسيده است چند علت را براي اين گراني برشمردهاند. «قيمت جهاني كاغذ با قوانين جديد حفاظت از محيط زيست افزايش يافته است»، «قيمت دلار در ايران افزايش يافته است»، «شركت چوب و كاغذ مازندران توليدش كاهش يافته است»، «كشور چين به عنوان يك توليدكننده، خود به واردكننده كاغذ بدل شده است» و «تاثير حذف ارز مبادلاتي از واردات كاغذ». به اين موارد افزايش تعرفه گمركي را هم بيفزاييد.
فشار به مطبوعات جاده چه كساني را صافميكند؟
در سه سال گذشته بازار كاغذ ثباتي را تجربه كرده بود و عموما كاغذ رول با قيمت متوسط 2هزار و 400 تومان خريد و فروش ميشد. يكي از فروشندگان كاغذ به «اعتماد» گفت: اگر تعرفه گمركي افزايش مييافت و افزايش قيمت ارز را هم لحاظ ميكرديم نبايد شاهد افزايش قيمت كاغذ از كيلويي 2هزار و 700 تومان به 3هزار و 600 تومان ميبوديم. مساله اين است كه تصميمات دولت در مورد افزايش تعرفه گمركي در كنار افزايش قيمت دلار و افزايش قيمت جهاني تاجران كاغذ را نگران كرده و به همين دليل موجودي بازار را در گام نخست محدود كرده و در انبارها نگه داشتهاند. بنابراين آنچه اينك در بازار كاغذ رقم خورده برهم خوردن تعادل عرضه و تقاضا به سبب محدودكردن عرضه بوده است. اين محدوديت عرضه كاغذ ناشي از تغييراتي بود كه دولت ميخواست در تعرفه واردات كاغذ و نهادههاي توليد كاغذ اعمال كند. اين در حالي است كه بررسيهاي «اعتماد» نشان از آن دارد كه در سالهاي گذشته برخي دستاندركاران بازاركاغذ با اظهار واردات كاغذ رول كه تعرفه واردات آن 5درصد بوده كاغذ گلاسه كه گرانتر بوده و تعرفه واردات آن نيز 15درصد بوده است را وارد ميكردند و اينك با تغييرات در شيوه نظارت گمرك كمتر ميتوانند چنين اقدامي كنند. در هر حال آنچه اينك رقم خورده عقب نشستن دولت از تغيير در تعرفههاي واردات است. نخستين واكنش به اين تغييرات نامه سينكي معاون وزير صنعت، معدن و تجارت به خسروتاج و جلوگيري از هر تغيير در تعرفههاي گمركي واردات كاغذ بود. اين در شرايطي است كه واردات كاغذ فقط توسط عده خاصي انجام ميگيرد. در همين حال سيف، رييس كل بانك مركزي در باب گراني كاغذ گفته است: يكي از موضوعات مطرحشده حذف ارز مبادلهاي براي كاغذ بود اين موضوع شايعه است. ارز مبادلهاي كالاهاي اساسي و كاغذ مطابق روال قبل ادامه مييابد.
ضربه آخر يا تولد دوباره
سرانه مطالعه در ايران پايين بوده و هست. حالا اگر كاغذ و گرانياش ضربه آخر به مطبوعات و كتاب باشد نميتوان گفت اين روند ديجيتالي شدن بود كه عرصه مكتوب را از ميدان بهدر كرد.