براي زيباسازي نسخه واحد نپيچيم
امير محمدي
فضاي بصري شهر تهران خصوصا در مناطق فرسوده و مركزي شهري آشفته است. مديريت شهري بايد پيش از اين تمهيد ميانديشيد كه ما به اين سطح از آشفتگي نرسيم اما حالا كه به هر دليلي اين اتفاق نيفتاده به نظر ميرسد مديريت شهري قصد دارد با تجويز يك نسخه يكسان دردهاي بافت مركزي پايتخت را درمان كند. اين راهبرد از ديدگاه من غلط است. يكي از نسخههاي يكساني كه نوشته شده است را ميتوان در تابلوهاي مراكز تجاري و اداري ميدان و خيابان انقلاب ديد. مديريت شهري براي آنكه از شر آشفتگي تابلوهاي رنگارنگ و ناهمگون اين مراكز خلاص شود براي كل آن يك نسخه تجويز كرده و بر اساس آن هم تابلوهاي مغازهها در يك رنگ و اندازه و فونت مشترك طراحي و نصب شدهاند.
اين روش به اين دليل غلط است كه در نتيجه آن اماكن شهري نشانههاي بصري و هويتشان را از دست ميدهند. فرض كنيد مردم 30 سال از خيابان انقلاب رد ميشدهاند و با سردر دانشگاه تهران ارتباط برقرار كردهاند و اين نماد برايشان آشنا است. حالا اگر قرار باشد بر اساس يك نسخه واحد سردر همه دانشگاههاي تهران طرحي از آجر و نماهاي قديمي جايگزين شود جاي تشويق ندارد. زيرا دانشگاه تهران نشانه اصلياش را از دست ميدهد و ديگر سردر آن براي عابران واجد يك هويت نمادين نيست. تابلوي بدرنگي كه با فونت نامناسب براي مراكز خيابان انقلاب طراحي شده چنين كاري كرده است. قبلا با تمام آشفتگي كه ميدان انقلاب داشت نشانههايي در اين ميدان داشتيم كه بخشي از هويت شهر و خاطرات مردم بودند. تابلوي بسياري از مغازهها براي نشانهگذاري و نشاني دادن مردم مورد استفاده قرار ميگرفتند. اما حالا از اين نشانهها اثري نيست. البته اين حرف به معني باقي ماندن آشفتگيهاي سابق نيست. بلكه بايد براي اين كار ضوابط و چارچوبهايي تعيين ميشد و در قالب اين چارچوبها به شهروندان اجازه داده ميشد كه تابلوهاي دلخواه خودشان را با رعايت اين ضوابط طراحي و توليد كنند. البته مساله تابلوهاي مغازه تنها يكي از وجوه زيباسازي شهري است. براي هر يك از اين بخشها كه نسخه واحد بپيچيم و بخواهيم شكل شهر را يكسان كنيم به بيراهه رفتهايم. كارشناس معماري و شهرسازي