امريكا مجوز غنيسازي اورانيوم را بيچون و چرا
در اختيار شيوخ سعودي قرار ميدهد
بر ايران حرام، بر عربستان مبارك
سارا معصومي
عربستان سعودي سوداي هستهاي شدن در سر دارد و ماه دسامبر را ميتوان يكي از خبرسازترين ماهها در چندسال اخير درباره تصميمهاي هستهاي رياض دانست. از روسيه تا ايالات متحده، از كره جنوبي تا چين همه عزم خود را براي كمك رساني به رياض در راستاي محقق شدن روياي هستهاي شيوخ شبهجزيره جزم كردهاند. وزير انرژي عربستان سعودي چهارشنبه گذشته در جمع خبرنگاران سعودي اعلام كرد كه انتظار دارد قرارداد ساخت دو رآكتور هستهاي را تا پايان سال 2018 ميلادي امضا كند. هفته گذشته نيز مسكو و رياض توافقنامه همكاري براي استفاده صلحآميز از انرژي اتمي را امضا كردند. براساس توافق صورت گرفته حجم همكاريهاي دو كشور بايد به گونهاي باشد كه عربستان سعودي تا سال 2032 بتواند قريب به 18 گيگاوات برق را از طريق نيروگاههاي هستهاي توليد كند. البته عربستان سعودي جدا از اين حساب باز كردن روي مسكو براي توسعه صنعت هستهاي خود اميدوار است كه بتواند از طريق حركت كردن در چندمسير موازي هرچه سريعتر ايستگاههاي هستهاي را ايجاد كرده و با توسل به آنها نيازهاي اوليه را تامين كند. مقامهاي سعودي براي توجيه اصرار خود براي دستيابي به انرژي هستهاي نياز روزافزون اين كشور به برق و افزايش قابل توجه جمعيت مصرفكننده را بهانه ميكنند. سرعت دريافت خبرهاي هستهاي از رياض در حالي افزايش پيدا كرده است كه محمد بن سلمان، وليعهد سودازده سعودي در برنامهاي كه سال 2015 براي توسعه اقتصادي كشور تا پايان سال 2030 اعلام كرد تاكيد كرده بود كه رياض بايد از شر وابستگي به نفت خلاص شود. در همين راستا نيز عربستان سعودي تحقيق و تفحص درباره منابع اورانيومي اين كشور را در راستاي برنامهاي براي توسعه منابع جايگزين انرژي آغاز كرده است. يك روزنامه سعودي در تازهترين اخبار در اين باره مينويسد: دانشگاه علم و تكنولوژي ملك عبدالله در همكاري مشترك با دانشمندان چيني تحقيق و توسعه درباره ظرفيت اورانيومي عربستان به خصوص در مناطق شمالي را آغاز كرده است. محمد بن سلمان در سفري كه ماه مارس سال جاري به پكن داشت درباره همكاريهاي هستهاي گسترده عربستان – چين با مقامهاي كشور ميزبان گفتوگو كرد و نتيجه آن رايزنيها آغاز همكاريهاي كمپاني ملي همكاريهاي هستهاي چين با سعودي بود. مقامهاي سعودي همزمان با اين رايزنيها با كشورهاي متفاوت دارنده فناوري و تكنولوژي هستهاي تاكيد ميكنند كه هرگز وارد حوزه نظامي در استفاده از انرژي هستهاي نخواهند شد. نكته قابل توجه در تحليلهايي كه رسانههاي سعودي در چندماه اخير براي مشروع جلوه دادن اصرار رياض به هستهاي شدن منتشر ميكنند اين است كه گزارشهاي كارشناسي دقيقا به همان مستندات علمي در حوزه انرژي و محيط زيست ارجاع ميدهد كه جمهوري اسلامي ايران نيز از بدو آغاز به كار براي رسيدن به انرژي صلحآميز هستهاي مطرح كرد اما سيزده سال طول كشيد تا جامعه جهاني با ابزاري به نام برنامه جامع اقدام مشترك مصوب سال 2015 اين حق را براي تهران به رسميت بشناسد. حقي كه اكنون سعودي طالب آن است و كشوري مانند ايالات متحده كه جديترين منتقد هستهاي شدن ايران بود نيز در حال كمك رساني به رياض براي رسيدن به آن است.
غنيسازي حق مسلم ما است !
«انرژي هستهاي حق مسلم ماست» كه روزي به شعار ايرانيها براي رسيدن به حقوق مسلمشان در حوزه هستهاي بدل شده بود امروز از زبان شاهزادههاي سعودي به گوش ميرسد. هفته گذشته بود كه تركيالفيصل، شاهزاده پرنفوذ سعودي در مصاحبه با رويترز از اين حق مسلم سخن گفت و تاكيد كرد كه عربستان سعودي در حال احقاق حق مسلم خود براي غنيسازي اورانيوم در راستاي نيل به انرژي صلحآميز هستهاي است. وي در اين مصاحبه نتوانست خشم كهنه سعودي از به رسميت شناخته شدن حق ايران براي غنيسازي را مخفي كند و در اين باره گفت: نميتوان در حالي كه قدرتهاي جهاني به ايران حق غنيسازي را دادهاند از سعودي اين حق را دريغ كرد. مساله غنيسازي يك مساله مرتبط با شأن و منزلت يك كشور است. اگر به توافق هستهاي 1+5 با ايران نگاه كنيد، ميبينيد كه در اين توافق به تهران چنين حقي داده شده است. جامعه جهاني كه از توافق هستهاي ميان ايران و 1+5 حمايت كرده به تهران گفته كه ميتواند در قالب معاهده منع تكثير تسليحات اتمي موسوم به انپيتي از حق غنيسازي برخوردار باشد. اين مجوزي كه براي ايران صادر شده به ما نيز ميگويد كه ميتوانيم حق غنيسازي خود را به كار بگيريم. ما هم عضو انپيتي هستيم و كشوري مانند ايران كه اين حق را دارد از آن برخوردار هستيم. اين اظهارات در حالي از زبان سفير سابق عربستان در واشنگتن به گوش رسيده است كه عربستان سعودي در يازده ماه گذشته تلاش گستردهاي را براي متقاعد كردن دونالد ترامپ، رييسجمهور ايالات متحده براي صدور مجوز همكاريهاي وسيع هستهاي ميان واشنگتن و رياض آغاز كرده است. در حالي كه مقامهاي سعودي ميگويند به دنبال استفاده صلحآميز از انرژي هستهاي هستند اما دولت ترامپ براي انتقال تكنولوژي هستهاي به رياض درصدد دريافت هيچ گونه تضمين امنيتي از شركاي عرب خود در شبهجزيره نيست. ايالات متحده به شكل سنتي هربار كه حرف توافقها يا همكاريهاي هستهاي ميان واشنگتن و كشوري ثاني به ميان آمده اعلام كرده كه طرف مقابل بايد از حق خود براي غنيسازي صرفنظر كند و سپس وارد چرخه بهرهبرداري از دانش هستهاي امريكا شود. امريكاييها همواره نگران استفاده كشورها از غنيسازي به عنوان ابزاري براي توليد بمب اتم بودهاند. با اين وجود به نظر ميرسد كه دولت ترامپ قصد دارد با استثنا قائل شدن براي عربستان در اين فقره عملا سنت شكني را در قراردادهاي هستهاي امريكا با كشورهاي ثاني رقم بزند. ايالات متحده در جريان مذاكرات ميان ايران و تروئيكاي اروپايي در فاصله سالهاي 2003 تا 2005 تنها به اين دليل كه اعتقاد به غنيسازي صفر در ايران داشت مانع از به ثمر نشستن مذاكرات ميان دو طرف شد و اين كشمكش 13 سال طول كشيد تا در نهايت واشنگتن با توجه به واقعيتهاي روي زمين برنامه هستهاي ايران ناچار به پذيرش حق ايران براي غنيسازي شد. كريستوفر فورد از مسوولان ارشد شوراي امنيت ملي امريكا ماه گذشته با حضور در مجلس سناي اين كشور به دفاع از تصميم احتمالي ترامپ براي امضاي قرارداد همكاريهاي هستهاي با رياض بدون درخواست از اين كشور براي ارايه تعهدي مبني بر عدم ورود به حوزه غنيسازي پرداخت و گفت: در حالي كه رسيدن به توافقي با رياض براي حركت نكردن به سمت غنيسازي براي همه ما ميتواند ايدهآل باشد اما چنين توافقي الزامي نيست. البته كه ممنوعيت غنيسازي براي كشورهايي كه وارد همكاريهاي هستهاي با امريكا ميشوند همواره يك اصل در مسير اطمينان واشنگتن از عدم اشاعه تسليحات اتمي بوده است اما رعايت اين بند در قراردادها يك الزام نيست و تنها يك ايدهآل بوده كه تحقق آن بهتر از نبودنش به نظر رسيده است. گفته ميشود كه ايالات متحده قصد دارد ساخت دو نيروگاه چند ميليارد دلاري براي سعودي را در سال 2018 آغاز كند. عربستان سعودي اعلام كرده كه ساخت 16 رآكتور هستهاي جزو اولويتهاي اصلي اين كشور براي 20 تا 25 سال آينده است. دورنمايي كه حداقل 80 ميليارد دلار براي عربستان هزينه ساز خواهد بود.
هدف، مقابله با ايران است ولاغير
لوبلاگ در تحليلي درباره اصرار عربستان سعودي براي غنيسازي اورانيوم مينويسد: «گفتوگوهاي هستهاي ميان عربستان سعودي و ايالات متحده براي انتقال تكنولوژي هستهاي واشنگتن به رياض ميتواند نشانهاي از ميزان جديت و حساسيت رقابت تهران- رياض و البته جايگاه ايستادن ايالات متحده در اين مناقشه است. در شرايطي كه واشنگتن انتقال اين دانش و فناوري به سعودي را آغاز كند بايد آن را نقطه آغاز رقابتهاي تسليحاتي در منطقه خاورميانه دانست و البته شايد در آن مقطع بتوانيم دليل سكوت عربستان سعودي در برابر اعلام قدس به عنوان پايتخت اسراييل از زبان ترامپ را هم بهتر درك كنيم. دونالد ترامپ جانب عربستان سعودي را براي مقابله با نفوذ ايران در منطقه نگه داشته و همزمان منافع رياض از برخورداري رابطه دوستانه با امريكاي ترامپ نيز كم نيستند. دونالد ترامپ با ايستادن در كنار عربستان سعودي هم منافع اقتصادي را متوجه ايالات متحده ميكند و هم توزان قوا در منطقه را به ظن خود به سمت رياض سنگينتر ميكند. يكي از آخرين حلقههاي دومينوي حمايت امريكا از عربستان سعودي، همين چراغ سبز نشان دادن به غنيسازي اورانيوم در اين كشور است. عربستان سعودي در سال 2008 در توافقي با دولت وقت امريكا اعلام كرد كه به دنبال غنيسازي اورانيوم نخواهد رفت اما آن وعده اكنون جاي خود را به مطالبهاي جدي براي برخورداري از حق غنيسازي از سوي سعوديها داده است. مقامهاي دولت ترامپ براي مشروع نشان دادن درخواست عربستان سعودي توافق هستهاي با ايران موسوم به برجام را بهانه ميكنند و ميگويند كه با توجه به دادن حق غنيسازي به ايران در قالب برجام ديگر نميتوان از ساير كشورها درخواست كرد كه از اين حق خود صرفنظر كنند. عربستان سعودي منبع غني از اورانيوم است و با تكيه به همين منبع بود كه رياض در اكتبر سال جاري از كشورهاي ايالات متحده، فرانسه، كره جنوبي، روسيه و چين درخواست كرد كه با رياض وارد تبادل اطلاعات مقدماتي هستهاي شوند. هرچند اين روزها ميزان همكاريهاي هستهاي عربستان سعودي با امريكا بسيار بر زبانها افتاده اما پادشاهي سعودي در سالهاي اخير با كشورهاي ديگر مانند چين، فرانسه، روسيه، كره جنوبي و آرژانتين نيز به سطح قابلقبولي از همكاري يا تبادل اطلاعات هستهاي رسيده است. دونالد ترامپ در جريان رقابتهاي انتخاباتي وعده داده بود كه پولسازي از توانمندي و دانش هستهاي ايالات متحده را آغاز خواهد كرد و در اين حوزه با روسيه و چين نيز رقابت خواهد كرد. برخي از مقامهاي نزديك به كاخ سفيد ميگويند كه امريكا روند متقاعد كردن اسراييل به پذيرفتن عربستان هستهاي را هم آغاز كرده است. ترامپ در حالي براي آغاز همكاريهاي همهجانبه هستهاي با عربستان سعودي لحظهشماري ميكند كه وي شديدترين انتقادها را به توافق هستهاي با ايران در دو سال اخير وارد كرده و البته در سومين ضرب الاجل زماني نيز با عدم تاييد پايبندي ايران به برجام، وضعيت مقبوليت اين توافق در حاكميت فعلي واشنگتن را به اغما برد. يكي از ايرادهاي لغو محدوديت ابتدا پذيرش عدم حركت كردن كشور ثاني به سمت غنيسازي و سپس وارد چرخه همكاري شدن با امريكا اين است كه واشنگتن از اين پس نميتواند ساير كشورهاي درخواستكننده را نيز متقاعد به رعايت قاعده قبلي كند. به عنوان نمونه مصر و امارات متحده عربي كه قراردادهاي همكاريهاي هستهاي با ايالات متحده را امضا كردهاند پذيرفتهاند كه به سمت غنيسازي حركت نكنند اما تا زماني كه اين قاعدهبندي الزام آور براي همه كشورها در قراردادهايشان با امريكا باشد. گزارشهايي وجود دارد مبني بر اينكه حصول برجام كه گفته ميشود سدي در راه تسليحاتي شدن برنامه هستهاي ايران است نتوانسته سوداي عربستان سعودي براي رسيدن به تكنولوژي نظامي هستهاي را از بين ببرد. رياض بهشدت منتقد زمان بنديهاي تعيين شده در برجام براي فعاليتهاي هستهاي ايران است و در حال آماده كردن خود براي هشت سال آينده است، زماني كه مهمترين تعهدهاي فني ايران به پايان ميرسد.