در هفتمين روز آبان ماه براي ديدار با آقاي منوچهر متكي، وزير سابق امور خارجه ايران و معاون كنوني امور بينالملل مجمع جهاني تقريب مذاهب اسلامي به دفتر كارش در خيابان آيت ا... طالقاني رفتم. اين ديدار بنا به درخواست «گروه علمي تاريخ شفاهي وزارت امور خارجه» به مديريت آقاي حسن عليبخشي و طرح موضوع نگارش خاطرات ايشان صورت ميگرفت؛ ديداري كه در آستانه اخذ «نشان درجه يك خورشيد تابان» دولت ژاپن، در 16 آبان سال 1396 در كاخ امپراتورى و با حضور امپراتور و نخستوزير ژاپن برنامهريزي شده بود. متكي در سفر به توكيو با حضور در كاخ امپراتور ژاپن اين نشان را طي آيين خاصي از امپراتور و نخستوزير اين كشور دريافت كرد. وي در دوره تصدي به عنوان سفير ايران در ژاپن طي سالهاي 1995 تا 1999، در تقويت روابط دوجانبه ميان دو كشور در زمينههاي گوناگون مشاركت داشته است.
خاطرهنگاري ديپلماتها
در واقع اداي دين است
متكي در مقابل اين پرسش كه نظر شما درباره «تاريخ شفاهي» چيست؟ پاسخ داد: «خاطرهنگاري براي كساني كه مسووليتهاي اجتماعي در كشورشان داشتهاند، در واقع نوعي اداي دين محسوب ميشود و نوعي به اشتراك گذاشتن تجربيات است، مسالهاي كه متاسفانه در ايران از گذشتههاي دور تا زمان حاضر، بسيار كم اتفاق افتاده است. در برخي از كشورها اين موضوع براي آنها تبديل به فرهنگ شده است. حتي كسي هم كه به مدت ده روز براي سفر به مكاني ميرود، خاطراتش را مينويسد. از جغرافيا، تاريخ، مردمشناسي، اقتصاد و معماري آن شهر مينويسد. از سوي مسوولين متصديان تاريخ شفاهي، تصميم خيلي خوبي گرفته شده است. دوستان در گذشته تلاشهايي انجام دادهاند، اما اقدامات اخير نشان از عزم جدي دارد كه بالاخره به هرطريقي، تلاش ميكنند مطالب را جمعآوري كنند و همانطوري كه برخي از دوستان گفتند اينها ارثيه شخصي نيست كه كسي براي خودش يا براي خانوادهاش تعريف كند. اينها ارثيه و تجارب ملي با همه تلخيها و شيرينيها، موفقيتها و هم ناكاميهايش است. لذا كاري كه دوستان با همت والا انجام ميدهند كار بسيار ارزشمندي است و اميدواريم كه ما هم توفيق پيدا كنيم و به سلك دوستاني كه در اين ميدان موفق بودهاند، بپيونديم. اگر چه ممكن است گفتنيهايمان قابل نباشد، اما از آنجايي كه شخصي نيست، بتوانم مطالبي را در فرصت مناسب ارايه كنم.»
شعار ديپلمات نبايد گر يار ناز كند تو نياز كن باشد
تعريف متكي از كار ديپلماسي و ديپلمات نيز جذاب بود. به باور او، ديپلمات خوب و موفق كسي است كه از يك سو حرفهاي و از سوي ديگر شناخت خوبي از مباني ارزشي نظام جمهوري اسلامي داشته باشد. كار ديپلماسي نياز به دو ويژگي به موازات هم دارد؛ اولي حرفهاي و متخصص بودن است و اينكه آيا ميتواند از عهده طرف مقابل برآيد؟ در زماني ميتواند در مذاكرات خارجي از عهده مذاكرات و گفتوگوها بر بيايد كه حرفهاي باشد؛ بنابر اين ديپلمات وزارت خارجه اگر حرفهاي نباشد، وزارت خارجهاي نيست.
اما ويژگي دوم اين است كه ما در دنيايي زندگي ميكنيم كه ارزشهاي حاكم برآن الزاما ارزشهاي مبتني بر باورهاي ما نيست. اينجا بعد دوم هنر ديپلمات بودن بايد ظهور كند و آن اينكه شما مباني ارزشي خود را بدانيد و در تعامل با مباني ديگران بتوانيد اينها را تا جايي كه مقدور است، حفظ كنيد و اين هنر يك ديپلمات حرفهاي مسلمان وزارت خارجه ايران است وگرنه خيليها ممكن است پيدا شوند كه كار حرفهاي بلد بوده و از عهده مذاكرات برآيند.
ديپلمات ارزشي كسي است كه در صورت ورود خدشه به مباني ما در كار با كشورها، تلاش كند تا خدشه را دور كند. جاهايي منافعي وجود دارد همه بايد منفعت ببرند. اين يعني توافق چند جانبه يا دو جانبه با يك كشور. اما آنجايي كه به مباني برميگردد، آنجايي كه ميخواهند سندي را به ما تحميل كنند، آنجايي كه ميخواهند يك چارچوبي را به ما به اجبار بقبولانند ديگر نبايد شعار ما اين باشد كه «گر يار ناز كند تو نياز كن». ما مباني خود را داريم. با چنين نگاه و باوري به امر ديپلماسي معتقدم كه ديپلماتهاي زيادي در وزارت خارجه ما هستند كه اينها سرمايههاي نظاماند.
هاشمي در ديدار با ملك عبدالله
برگزاري كنفرانس در تهران را نهايي كرد
از متكي به عنوان نخستين كسي ياد ميشود كه در سال 1370 و در زمان معاونت بينالملل وزارت خارجه ميزباني كنفرانس سران كشورهاي اسلامي را براي ايران به ارمغان آورده است. همچنين ميزباني اجلاس سران كشورهاي عدم تعهد كه از آن به عنوان بالاترين سطح حضور سران كشورهاي مختلف در ايران ياد ميشود كه وي در زمان وزارت خود مديريت كرده است. متكي خاطره خود را از كنفرانس اسلامي نيز چنين به ياد ميآورد: «آن موقع در بخش بينالملل وزارت خارجه ادارهاي به نام كنفرانس اسلامي و غير متعهدها تاسيس كرديم كه رييس آن آقاي سيد محسن نبوي بود و آقاي عراقچي در آن اداره در سال 1369 معاون ايشان بود. اين جريان ادامه پيدا كرد و ما در همان زمان بر اساس تلاشي كه انجام داديم، موفق شديم در كنفرانس اسلامي جايگاه خوبي پيدا كنيم. در سال 1990 كه من در بخش بينالملل بودم. بهطور كامل در شوروي فروپاشي اتفاق افتاد و در دنيا يك سردرگمي به وجود آمد. امريكا به دنبال اين بود، تا بتواند يك سيستم تكقطبي را حاكم كند و در سازمان كنفرانس اسلامي، اتحاديه اروپا و بسياري از سازمانهاي بينالمللي، اين بحث مطرح بود كه با توجه به اين تحولات جهاني، جايگاه ما چه خواهد شد.
خاطرم ميآيد چند اجلاس سازمان كنفرانس اسلامي در سطح وزرا و كارشناسان ارشد به اين بحث اختصاص پيدا كرد كه كنفرانس اسلامي با اين تحولات جايگاهش كجاست؟ مدتي هم سازمانهاي منطقهاي تقريبا مسلوب الاراده شدند؛ به دليل اينكه هجمه و غلبه نگاه يكجانبهگرايانه امريكا بر مناسبات بينالمللي حاكم شد، از آن تاريخ به مدت 20 سال اتحاديه اروپا سياست خارجي نداشت؛ يعني يكپارچه سياست خارجي را به امريكا واگذار كرده بود و امريكا برايش تصميم ميگرفت. امريكا در افغانستان، در عراق، خاورميانه و فلسطين تصميم ميگرفت، در حالي كه در دهه 80 ميلادي وزراي خارجه آلمان، فرانسه و ديگران همه فعال بودند.
در چنين فضايي آنچنان روي سازمان كنفرانس اسلامي كار كرديم كه توانستيم در سفري كه بنده به عربستان و ملاقاتي كه با فهد داشتم، زمينه تصويب اجلاس سران در تهران را فراهم كنيم. بعد سعي كردند كه ماجرا را منتفي كنند، ولي نهايتا ما موفق شديم و در سفري كه مرحوم آيتالله هاشمي به پاكستان داشتند و در آنجا اجلاس فوقالعاده كشورهاي عضو كنفرانس اسلامي در سال 1376 بود و ملك عبدالله هم كه آن زمان وليعهد بود و به پاكستان آمده بود، در آنجا آقاي هاشمي كنفرانس را نهايي كردند و كنفرانس برگزار شد. البته زماني كه من ديگر معاون بينالملل نبودم و در ژاپن سفير بودم. اجلاس در دوره آقاي هاشمي برگزار نشد، بلكه در دوره آقاي خاتمي برگزار شد. اين مهم نيست، مهم كاري است كه انجام شده است. اين نتيجه كار با كنفرانس اسلامي بود. ما بايد به كنفرانس اسلامي و غيرمتعهدها توجه ويژه كنيم.
عراقچي دفتر مستقل ايران در كنفرانس اسلامي در جده را به راه انداخت
متكي همچنين ادامه ميدهد زماني كه آقاي سعودالفيصل در سال 1370 به ايران آمد، من به آقاي ولايتي گفتم ما ميخواهيم استقرار سفير مستقل در سازمان كنفرانس اسلامي را نزد اين سازمان مطرح كنيم، ايشان گفت: «اينها نميپذيرند». گفتم «اجازه بدهيد موضوع را طرح كنيم». من در جلسه مطرح كردم، اتفاقا سعود الفيصل پذيرفت و آقاي عراقچي نخستين كسي بود كه به آنجا رفت و اين دفتر را راه انداخت. چرا؟ براي اينكه اگر دوباره حادثهاي بين ايران و عربستان پيش بيايد و روابط دو جانبه ما مخدوش شود، حضور ما در جده به عنوان سازمان كنفرانس اسلامي مستقل و خارج از اراده عربستان سعودي حفظ شود و الان هم بايد پيگيري شود كه سفير ما در كنفرانس اسلامي عليرغم قطع روابط، به جده بازگردد.
همين طور در دوره وزارت، غيرمتعهدها را آنچنان فعال كرديم كه در نخستين اجلاس وزراي خارجه غير متعهدها در سال 1385 يكسال بعد از وزارت من، در آنجا نخستين بيانيه قوي غيرمتعهدها را در دفاع از موضع هستهاي ايران گرفتيم و اوايل خرداد ماه بود كه اين اجلاس در كوالالامپور تشكيل شد. وقتي كه اين دستاورد حاصل شد در 14 خردادماه يعني سالگرد رحلت حضرت امام(ره) مقام معظم رهبري در سخنرانيشان فرمودند اينكه اينها ميگويند ما جامعه بينالملل هستيم، دروغي بيش نيست. جامعه بينالملل 130 يا 140 كشوري هستند كه در كوالالامپور حمايت از موضع ايران را در مقوله هستهاي تصويب كردند. بعدش هم لابي كرديم و نهايتا اجلاس سران را براي ايران گرفتيم. براي اينكه اين اجلاس سران را بگيريم، سه سال در دوران وزارت اينجانب تقريبا بيوقفه كار كرديم تا توانستيم مصوبه اجلاس سران غيرمتعهدها در شرم الشيخ مصر را بگيريم تا در نهايت ايران رييس اجلاس غيرمتعهدها بشود. پس ما بايد به ظرفيت كنفرانس اسلامي و غيرمتعهدها توجه كنيم.
كتاب خاطرات متكي كه كار تدوين آن به زودي آغاز خواهد شد به دليل تنوع موضوعات، ميتواند يكي جذابترين كتابهاي خاطرات تاريخ شفاهي پس از پيروزي انقلاب اسلامي باشد. بيترديد ايشان به دليل حضورش در عرصههاي مختلف ديپلماسي در طول بيش از چهار دهه از عمرش و به ويژه بركناري بيسابقه و پرحاشيهاش از وزارت امور خارجه در 22 آذر 1389 و همچنين ثبت نام انتخابات رياستجمهوري ايران در سال 1392 كه صلاحيتش به همراه 19 نفر از افراد شناخته شده توسط شوراي نگهبان تاييد نشد او را به يك چهره ماندگار در تاريخ ايران تبديل كرده است.