شاهنامه فردوسي
و شرح يكايك ابيات
شاهنامه حكيم ابوالقاسم فردوسي را فراتر از يك متن ادبي بايد به عنوان سند هويت فرهنگي ايرانيان در نظر گرفت و از اين منظر تقليل آن به متني ادبي و شاعرانه ناديده انگاشتن جنبههاي ژرف و عميق آن است. اين نكتهاي است كه بزرگاني چون مجتبي مينوي،شاهرخ مسكوب،جلال خالقي مطلق و ... بر آن تاكيد كردهاند. فهم كامل اين متن اما مستلزم در دست داشتن تصحيحي انتقادي و علمي از آن است. البته در طول يك سده اخير تلاشهاي ارزشمندي در اين راستا صورت گرفتهاست. اما همچنان نيازمند آثاري هستيم كه متني منقح و ويراسته از اين ميراث گرانبها در اختيار ما قرار دهند.
«شاهنامه فردوسي تصحيح انتقادي و شرح يكايك ابيات» تصحيح جديدي است از شاهنامه به همراه شرح يكايك ابيات آن.
اين كتاب تصحيح تازهاي است از شاهنامه فردوسي بر پايه مهمترين دستنويسهاي موجود مانند دستنويس موزه بريتانيا، پاريس، فلورانس و...
دست نويس سن ژوزف كه همين چند سال پيش در بيروت يافت شد و تصحيح حمدالله مستوفي نيز براي نخستينبار در اين تصحيح انتقادي بررسي شدهاند.
اما مهمترين ويژگي اين اثر شرح و توضيح يكايك ابيات، تعابير كنايي، مجازي، استعاري و... است به همراه گزارش ريشهشناسي واژگان متن و بررسي درونمايهها، رويدادها، شخصيتها و نيز مقايسهشان با متون همزمان و ناهمزمان. مهري بهفر، نويسنده كتاب در بخشي از مقدمه آن با اشاره به شرح و توضيح يكايك ابيات مينويسد: «برخي از كساني كه در زمينه شاهنامه كار ميكردند به من ميگفتند گذاشتن معني در زير هر بيت از شاهنامه، آشكارا و روشن، بيآنكه در لابه لاي شرحي كلي گويانه از مجموعه چند بيت، دشواريها پنهان يا سادگي وانموده شود و بتواني با وانمايي دانست (تعارف الجاهل) از شرح ابيات دشوار بگريزي، كار دليرانهاي بوده است. دليرانه يا جسارت آميز بودن اين كار را كه برداشت يكي دو نفر از كساني بود كه در زمينه شاهنامه متخصصاند و نه متفنن، خواه مدح بوده باشد خواه ذم، گذاشتم كنار برداشت خودم – زودهنگام بودن انتشار شرح شاهنامه براي من- پس پاي در دامن كشيدم و نشستم. 10 سال از آن زمان گذشت و من طول و عرض اين رود جاري زنده را به اندازه توان خود درنورديدم.» فهرست واژههاي گزارش شده، فهرست واژههاي باستان، اوستايي، پهلوي اشكاني، ساساني و... و فهرست واژههاي عربي و غير ايراني، فهرست نام مكان و افراد، بيت ياب و كتابنامه از ديگر ويژگيهاي اين كتابند.
ترجمه انگليسي شاهنامه نيز يكي ديگر از بخشهاي اين كتاب را تشكيل ميدهد كه توسط آرتور وارنر و ادموند وارنر به زبان انگليسي برگردانده شده است.
همچنين ترجمه فتح بن علي بُنداري اصفهاني در اوايل قرن هفتم به زبان عربي از شاهنامه نيز از ويژگيهاي ممتاز اين كتاب است. تاكنون پنج مجلد از اين مجموعه منتشر شده و البته بايد منتظر مجلدات ديگر آن باشيم.
در اهميت اين اثر همين بس كه استاد محمدرضا شفيعي كدكني در دستنوشتهاي براي ماهنامه «آزما» با اشاره به اين كتاب نوشت: «اگر از من بخواهند كه روزي دو تن از نسل جوان شاهنامهشناسان ايران را براي يك كنگره بينالمللي ادبيات جهان معرفي كنم بيگمان آقاي دكتر سجاد ايدنلو و خانم دكتر مهري بهفر را پيشنهاد خواهم كرد؛ اين دو جوان دانشمند در مطالعات شاهنامهشناسي مايه افتخار ايرانند و اكنون كه شما درباره خانم دكتر بهفر نظر مرا خواستيد با خاطر جمع و دور از هرگونه تصادفي نظرم را درباره ايشان به اختصار يادآور ميشوم: كارهاي ايشان درباره شاهنامه داراي تمام ارزشهاي يك كار آكادميك است و من آرزو ميكنم كه روزي آخرين مجلد تحقيق ايشان را درباره شاهنامه زيارت كنم و پس از اين نيز كارهاي ديگري را. با احترام. محمدرضا شفيعيكدكني. 15/6/1396»
«شاهنامه فردوسي تصحيح انتقادي و شرح يكايك ابيات» به قلم مهري بهفر، استاد ادبيات فارسي به رشته تحرير درآمده است كه انتشارات «نشر نو» با حسن سليقه آن را به زيور طبع آراسته و منتشر كرده است.