گرفتاري در پيچ و خمهاي اداري
كتايون سپهري
اخيرا جايي براي طرحهاي پژوهشي درخواست داده بود، از ميان طرحهايي كه تحويل شده بود آنهايي را كه حالت عملياتي داشت و منجر به خروجيهاي اجرايي ميشد، پذيرفتند. اين بحث درستي است. بحث پژوهش و تاثير آن بر جامعه و اقتصاد قطعا غيرقابل انكار است. برنامههاي پژوهشي بايد وجود داشته باشد. ولي عناوين پژوهش و اينكه اين پژوهشها را چه دولت تعيين كند چه نهادهاي پژوهشگر و چه بخش خصوصي، تعريفش بايد حتما از يك نهاد علمي- آكادمي يا دولتي بيايد. اما اجراي آن بايد تركيبي از اينها باشد. اين خيلي مهم است كه در اجراي يك پژوهش، افراد آكادميك حضور داشته باشند اما افراد كنشگر بخش خصوصي و تشكلها هم حضور داشته باشند. صرف اينكه كسي كاري را اجرا كرده، كافي نيست اما صرف اينكه يك آدم آكادميك دانشگاهي هم بخواهد اين كار را انجام دهد هم كافي نيست. اگر قرار باشد آينده اقتصاد كشور تبيين و مسيرش مشخص شود، بايد تركيبي از همه اينها كار را انجام دهند. يك سري پژوهشگر و افرادي كه دانش آيندهپژوهي دارند، بايد در كنار كساني كه كار آمايش سرزمين، بررسي وضعيتهاي منطقهاي كشور به تفكيك استانها هستند، با يكديگر كار كنند و آنهايي كه در حوزه اقتصاد هستند و در كسب و كار و كارآفريني حضور دارند كنار اين افراد قرار بگيرند. شايد حضور همه اينها در كنار هم بتواند نقشه راه آينده را ترسيم كند. در هر جامعهاي موتور محركه اقتصاد، كارآفريني است. ايجاد كارآفريني و رشد و توسعه كارآفريني وظيفه هيچكس به تنهايي نيست. دولت بايد محيط توانمند ايجاد كند و قوانين و مقرراتي كه ضد توليد، صنعت و اقتصاد هستند را شناسايي كرده و از بين ببرد. اين شناسايي كردن جز با حضور بخش خصوصي كه خودش درگير اين مسائل و مشكلات است، اتفاق نميافتد. دولت يكسال و نيم پيش اعلام كرد كه براي ثبت يك شركت، گرفتن سوءپيشينه لازم نيست. كساني مثل ما كه داراي فضاي شتابدهنده هستيم و درگير ثبت شركتهايي هستيم كه كارهايشان را انجام ميدهيم، يك روز درميان بايد براي گرفتن عدم سوءپيشينه به پليس به اضافه ۱۰ مراجعه كنيم و زماني كه در ثبت، كاري گير ميافتد، تمام مدارك برگردانده ميشود و از اول بايد همه كارها را انجام داد. طبيعي است كه سوءپيشينهاي كه يك ماه اعتبار دارد، اعتبارش را از دست ميدهد و باز بايد براي گرفتن آن اقدام كرد. بنابراين كسي مثل من، به جاي اينكه وقتش را براي كارهاي ديگري بگذارد، بايد وقتش را بگذارد و دوباره براي گرفتن سوءپيشينه اقدام كند. ديگران گاهي شوخي ميكنند و ميگويند كه پليسها به تو مشكوك ميشوند كه چرا انقدر براي گرفتن سوءپيشينه ميروم. اينها نشان ميدهد كه سيستم دولتي ما ضعيف است. حالا اگر بايد كاري پژوهشي انجام شود كه گير و گرفتاريهاي ادارات دولتي در توسعه كارآفريني معلوم شود، اين را نه كار صرف پژوهشي انجام ميدهد و نه انتقاد يا ايرادات صرفي كه ميتوان به آن كار گرفت.
بنابراين بايد محيط توانمندي داشته باشيم كه در آن در كسب و كارهايمان رشد و توسعه پيدا كنند. شايد الان براي كار براي كسب و كارهاي قديمي راحتتر باشد، درست است كه در اين حوزه هم مشكلاتي وجود دارد اما باز شرايطبهتر است. اما براي استارتاپها يك فضاي جديدي است. بچههاي استارتاپي با هيچ كدام از اين مشكلات مواجه نبودهاند. شركتداري نكردهاند. ما بايد به آنها كمك كنيم كه محيطي توانمند داشته باشيم. الان يك كار پژوهشي در امريكا انجام ميشود كه اعلام ميكند ظرف بيست سال آينده يك سري مشاغل وجود نخواهند داشت. ما هم بايد اين پژوهش را انجام دهيم. حالا اينكه چه كسي اين پژوهش را تعريف ميكند؟ خب طبيعتا بخش دولتي بايد آن را انجام دهد. اما براي اجراي آن لازم است كه آينده پژوهان و بخشهاي دولتي، افراد آكادميك حضور داشته باشند و البته اجراي آن بايد با بخش خصوصي باشد كه كسب و كارها را ميشناسد. بايد كسبو كارهاي قديمي خودشان را با سيستمهاي جديد منطبق كنند. نبايد انفعالي عمل كنيم و اجازه بدهيم يك سري مشاغل بدون انطباق خود با سيستمهاي جديد از بين بروند و بعد فكر كنيم كه حالا چه بايد كرد. بايد از قبل بررسي و پژوهش انجام دهيم و پيشبيني كنيم. در اين شرايط ميتوانيم به استارتآپها كمك كنيم كه در كدام حوزهها بهتر است فكر كنند و برنامهريزي كنند.
شتابدهنده استارتآپ