• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3992 -
  • ۱۳۹۶ چهارشنبه ۱۳ دي

جلوي فرصت‌سوزي در آزادگان را گرفتيم

واگذاري به داخلي‌ها يا اعتماد به داخلي‌ها؟

واقعيت آن است كه طي 10 الي 15 سال گذشته فرصت‌سوزي زيادي در مورد آزادگان جنوبي داشته‌ايم به گونه‌اي كه در ميداني كه نزديك به 27 ميليارد بشكه ذخيره نفت درجا دارد و در فاز اول بايد 320 هزار بشكه توليد كند تا يكسال پيش عملا 35-30 هزار بشكه توليد داشت و فعاليت‌هاي توسعه‌اي آن تا سه سال قبل كمتر از 15 درصد پيشرفت داشتند. اگر امروز نزديك به 60درصد فعاليت‌هاي توسعه‌اي در آزادگان محقق شده است ماحصل درك اهميت موضوع و اولويت جدي بخشيدن به توسعه اين ميدان و تدابير وزارت نفت طي سال‌هاي اخير در اين خصوص بوده است.

براي توسعه يك ميدان يا همان فاز نخست معمولا چقدر زمان لازم است؟

طبق عرف براي اجراي فاز اول توسعه يك ميدان بزرگ مثل آزادگان چنانچه تمام شرايط مهيا باشد 6-5 سال زمان براي رسيدن به فاز نخست توسعه لازم است؛ به اين معني كه اگر 3 الي 4 سال گذشته و دو سال آتي را به عنوان زمان شروع و پايان فاز نخست براي ميدان آزادگان در نظر بگيريم يعني طبق عرف جهاني توانسته‌ايم يك ميدان را توسعه دهيم و البته چنانچه همين روند موجود را كه در سال‌هاي اخير طي كرده‌ايم حفظ و تقويت كنيم طي سي ماه آينده عمليات توسعه فاز نخست آزادگان تكميل شده و به لحاظ زمان‌بندي قابل مقايسه با زمان‌بندي كلاس‌هاي جهاني خواهيم بود.

مجموعه هزينه توسعه يك ميدان نفتي چقدر است؟

اين موضوع به مسائل مختلفي بستگي داردكه يكي خود ميدان است، پرريسك بودن ميدان، كم هزينه يا پرهزينه بودن توسعه جزو مسائل مهمي است كه مي‌توان هزينه‌هاي توسعه ميدان را تعيين كند. نكته جالب توجه اين است كه هزينه توسعه ميدان آزادگان جنوبي براي هر بشكه نفت حدود 10 هزار دلاربوده است يك سوم هزينه‌اي است كه چيني‌ها با قراردادهاي بيع متقابل‌شان در ميادين غرب كارون انجام داده‌اند كه البته بخشي از اين كاهش هزينه به كاهش قيمت جهاني نفت هم مربوط مي‌شود. اين هزينه براي ميادين مشتركي كه در سال‌هاي اخير توسعه يافتند بين 25 تا 35 هزار دلار براي هربشكه نفت متغير بوده است.

در كل هزينه توليد هر ميدان متفاوت است و عموما بستگي به قيمت نفت دارد. نوسانات تجاري بازار نيز بسيار موثر است به طور كلي در حال حاضر در ميادين بزرگ هزينه توليد هر بشكه نفت با احتساب نفت 60 دلاري بين 10 تا 15 هزار دلار بيشتر نبايد باشد كه اگر نفت 100 دلار شد قطعا اين رقم هم افزايش خواهد يافت.

هزينه حفاري هر حلقه چاه چقدر مي‌شود؟

در حال حاضر هزينه حفاري يك حلقه چاه حدود 8-7 ميليون دلار است كه اين رقم نيز در 5-4 سال پيش نزديك به 25 ميليون دلار بود.

اگر به سمت داخلي‌سازي برويم و داخلي‌ها توانمند شوند مي‌توانيم هزينه‌هاي توليد را به رقم‌هاي خيلي پايين كاهش بدهيم يا اين هزينه‌هاي حداقلي است؟

چنانچه بتوانيم با همين هزينه‌هاي فعلي فعاليت‌ها را انجام و ادامه دهيم البته بدون خدشه به كيفيت قابل قبول است. اما با وجود اينكه پيمانكاران اجرايي فعاليت‌هاي خوبي داشته‌اند اما در زمينه تجهيزات و ماشين‌آلات هنوز وابستگي زيادي به دلايل مختلف به سازندگان خارجي داريم كه بايد ريشه‌يابي و تصميم‌گيري شود.

در بين شركت‌هاي داخلي نقطه قوت و ضعف زيادي داريم كه بايد در راهبرد اقتصاد مقاومتي در صنعت مد نظر قرار گيرند. مثلا سازندگان داخلي بايد به مقوله كيفيت و ارتقاي توان رقابت با قيمت‌هاي خارجي توجه ويژه كنند. البته اصلاح و تنظيم برخي قوانين متناسب با واقعيت‌ها و نيازهاي كشور در اين مسير بسيار ضروري است. متاسفانه برخي موارد ميل به رانت‌جويي فضاي رقابت را آلوده و زمينه ارتقا را مخدوش مي‌كند. در اين صورت نهايتا كيفيت نازل و قيمت‌ها رشد خواهند داشت به اين جهت تا زماني كه به شكل‌گيري رقابت كمك مي‌كنيم مي‌توانيم هم كيفيت و هم كميت را ارتقا بدهيم. قطعا ورود شركت‌ها و افراد ذي نفوذ به موضوع رانت و مزيت‌هاي غير رقابتي پشت پرده هيچگاه مقولاتي همچون اقتصاد مقاومتي شكل نخواهد گرفت.

آيا در داخل شركت‌هايي داريم كه به سمت استفاده از رانت رفته باشند؟

به هر حال ارتباطات و منافع غير شفاف زمينه رانت جويي را فراهم مي‌كند. اما سعي مي‌كنيم فرآيند شفافي بر فعاليت‌ها حاكم كنيم. ما پيمانكاران مان را در رقابت انتخاب مي‌كنيم و از طريق مناقصه تلاش مي‌كنيم فرآيند انتخاب پيمانكاران‌مان شفاف باشد.

عده‌اي از منتقدان معتقدند كه اقدام وزير در واگذاري ميادين به پيمانكاران ايراني اشتباه بوده است.

اقدام وزير در واگذاري ميادين به پيمانكاران داخلي تصميم خوب و حاكي از پختگي و جسارت وي بود كه اميدوارم اين روند تقويت شود.

در خصوص انتقادهايي كه از آقاي وزير در اين زمينه مي‌شود دو رويكرد متناقض شكل مي‌گيرد. از يك سو اقدام ايشان در بركناري پيمانكار چيني در سال 93 را باعث عقب ماندگي طرح مي‌دانند و از سوي ديگر همزمان به تلاش‌هاي وزارت نفت براي انعقاد قراردادهاي جديد با شركت‌هاي خارجي خرده مي‌گيرند. اين نشان از عدم درك نيازهاي واقعي كشور در اين بخش است و نقدها را تبديل به موضع‌گيري سياسي مي‌كند.

مثلا وقتي كه مي‌خواهيم رويكرد توسعه ميادين مشترك را بررسي كنيم با دو رويكرد مواجه هستيم يك رويكرد كه معتقد است ما هيچ فعاليتي نمي‌توانيم انجام بدهيم و بايد به خارجي‌ها اعتماد كنيم. با حضور آنها ميادين‌مان را توسعه دهيم، وقتي اين تفكر حاكم مي‌شود به دنبال آن سرخوردگي داخلي ايجاد مي‌‌كنيم كه ناتوان هستيم و از طرف ديگر هم خارجي‌ها وقتي حس مي‌كنند ما محتاج آنها هستيم براي ما شرايط سختي را در نظر مي‌گيرند و شرايط تحميلي بيشتري را در قراردادهاي‌شان لحاظ مي‌كنند كه به نوعي افراطي‌گري است.

رويكرد ديگر اين است كه ما مي‌گوييم صنعت نفت را مي‌شناسيم و اعتقاد داريم كه به همه تكنولوژي بالا دستي واقفيم و اساسا خارجي ستيز مي‌شويم. ولي واقعيت كارشناسي چيزي جز اين دو رويكرد است.

ما سابقه طولاني در توسعه ميادين نفتي داريم و برخي ميادين ما هم‌اكنون وارد دوران دوم عمر خود شده‌اند، اما هميشه پاي همه بحث‌هاي توسعه ميادين ما بيش از استفاده از توان داخلي بحث استفاده از خارجي‌ها مطرح بوده است. از اين صحبت شما ممكن است اين طور برداشت شود كه ما هيچ‌وقت توان و مديريت لازم را نداشتيم و محتاج خارجي‌ها بوديم يا هيچ‌وقت نگاه حمايتي و اعتمادي كه اين روزها به پيمانكاران داخلي مي‌شود وجود نداشته است...

با وجود بيش از يك قرن قدمت در صنعت نفت نتوانسته‌ايم از اين مزيت براي توسعه اين صنعت و صنايع وابسته و در مجموع اقتصاد ملي خوب بهره بگيريم. راهبرد و قوانين منسجي براي استفاده و تقويت توان داخلي، ايجاد فضاي رقابت با خارجي‌ها براي شركت‌هاي داخلي، انتقال و بومي‌سازي فناوري‌هاي پيشرو خارجي و... نداشته‌ايم. پيمانكاران اجرايي مجرب و خوبي داريم اما در بخش تجهيزات و ماشين‌آلات در مقولات كيفيت، زمان تحويل و حتي قيمت بعضا مشكل داريم. از سوي ديگر به خصوص در بخش مديريت مخزن و فناوري‌هاي ازدياد برداشت برخي شركت‌هاي خارجي مستمرا سرمايه‌گذاري‌هاي چند ميلياردي تحقيق و توسعه داشته و روش‌هاي نويني را ارايه مي‌دهند و لذا هر زماني كه ميادين به نيمه دوم عمر خود مي‌رسند به دليل ريسك بالاي استخراج نفت هزينه توليد افزايش مي‌يابد و نياز به اين فناوري‌ها اجتناب‌ناپذير است.

موضوع همين‌جاست، در زماني كه بحث توسعه ميادين جوان مطرح است خارجي‌ها پاي ثابت ميادين نفتي ما هستند.

شايد به دليل محدوديت منابع مالي داخلي است. معتقدم كه اگر محدوديت مالي نباشد برداشت در مراحل ابتدايي با مديريت صحيح و فناوري موجود امكان‌پذير است.

در حقيقت بايد در خصوص ميادين توسعه نيافته و جديد كه ريسك توسعه آنها كمتر است در صورت تامين منابع مالي و مديريت مناسب توسعه ميدان را آغاز كنيم چرا كه اين ميادين فناوري پيچيده‌اي نمي‌خواهند ولي در مورد مياديني كه در نيمه دوم عمر خود هستند و ريسك توليد، سرمايه‌گذاري و البته فناوري لازم براي آن بيشتر است بايد از فناوري‌‌هاي خارجي پيشرو كمك بگيريم. به اعتقاد من در اين زمان است كه نبايد خست به خرج بدهيم و حتي پاداش خوب بدهيم كه توليد از ميدان انجام شود. اين امر كمك مي‌كند تا ما سهم‌مان را در بازار و توليد از ميدان حفظ كنيم.

برگرديم به موضوع ميدان آزادگان جنوبي، زيان تاخير توليد در آزادگان چقدر بود؟ آيا چيني‌ها هم پول‌شان را دريافت كرده‌اند؟

كار خوبي كه شركت ملي نفت در چند ماه گذشته انجام داد تعيين تكليف مسائل حقوقي و مالي بين شركت متن و چيني‌ها بود كه در نهايت با حداقل هزينه‌ها مسائل مطرح بين ما و چيني‌ها فيصله يافت.

غرامت داديد؟

خير توافق شد تنها هزينه‌هايي كه تا آن زمان توسط چيني‌ها انجام شده بود پرداخت شود.

پس زياني نداديد؟

نه اصلا پول اضافي نداديم؛ مثلا چاه حفاري كرده بودند توافق شد هزينه‌اش را بپردازيم. به اين ترتيب عملا به لحاظ حقوقي هم چيني‌ها از ميدان خارج شدند. اما ديركرد يعني هزينه و تاخير در توليد هم هزينه‌اي است كه به اقتصاد كشور وارد شده است. ما چندين سال تاخير داشته‌ايم و ما به همان ميزاني كه مي‌توانستم برداشت كنيم، نكرديم يعني عدم نفع و زياني كه طي چند سال گذشته تقريبا جبران شده و اما‌ اي كاش اين تصميم در سال‌هاي قبل گرفته شده بود. مثلا از سال 89 تا 90 از ميزان خسارت‌ها و زيان‌هاي وارده جلوگيري مي‌كرديم و در عين حال سود بيشتري مي‌كرديم البته نمي‌شود مسائل كشور را ناديده گرفت و محدوديت‌هاي تحريم را ناديده انگاشت.

 

 

هزينه حفاري هر چاه نفت در ايران

  طي 10 الي 15 سال گذشته فرصت‌سوزي زيادي در مورد آزادگان جنوبي داشته‌ايم به گونه‌اي كه در ميداني كه نزديك به 27 ميليارد بشكه ذخيره نفت درجا دارد و در فاز اول بايد 320 هزار بشكه توليد كند تا يكسال پيش عملا 35-30 هزار بشكه توليد داشت و فعاليت‌هاي توسعه‌اي آن تا سه سال قبل كمتر از 15 درصد پيشرفت داشتند.
  در حال حاضر هزينه حفاري يك حلقه چاه حدود 8-7 ميليون دلار است كه اين رقم نيز در 5-4 سال پيش نزديك به 25 ميليون دلار بود.
  هزينه توسعه ميدان آزادگان جنوبي براي هر بشكه نفت حدود 10 هزار دلاربوده است يك سوم هزينه‌اي است كه چيني‌ها با قراردادهاي بيع متقابل‌شان در ميادين غرب كارون انجام داده‌اند كه البته بخشي از اين كاهش هزينه به كاهش قيمت جهاني نفت هم مربوط مي‌شود.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون