• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۲۳ آبان
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 3103 -
  • ۱۳۹۳ دوشنبه ۱۹ آبان

10 اشتباه معمول عكاس‌هاي تازه‌كار

تفاوت‌هاي يك عكاس با تيرانداز

  جيمز‌ مه‌ير-   ترجمه رامتين ابراهيمي / جيمز‌ مه‌ير‌ عكاسي حرفه‌يي است كه در نيويورك كار مي‌كند. او نويسنده كتاب «موارد ضروري عكاسي خياباني» است و در حال حاضر تورهاي عكاسي نيويورك را مي‌چرخاند. او مي‌گويد:
  « هر وقت تدريس مي‌كنم خيلي‌ها درخواست مي‌كنند عكس‌هايشان را ببينم. در طول زمان فهميدم اكثر اشتباه‌هايي كه در عكس‌ها به چشم مي‌خورند مدام تكرار مي‌شوند، مخصوصا توسط عكاس‌هاي كم‌تجربه‌. توجه كنيد كه تمام اين اشتباه‌هاي متعارف اگر با قصد قبلي و بجا انجام شود مي‌توانند ويژگي يك عكس باشند. اين مقاله درباره اينجور وقت‌ها نيست بلكه ملاحظه‌يي است از اشكال‌هايي كه در عكس‌ها مي‌بينيم. به عنوان عكاس نياز است كه شالوده توانايي‌هاي  درست  عكاسي  را بدانيد تا  بعد بتوانيد تغييرشان بدهيد.

    معمول‌‌ترين   مشكلات  تكنيكي
1- رنگ‌ها  بسيار قوي يا غيرواقعي‌اند
رنگ‌هاي قوي و غيرواقعي اغلب اوقات انتخاب خلاقانه فوق‌العاده‌يي است اما تفاوت قابل‌توجهي ميان دستكاري رنگ‌ها به عمد و زماني است كه اين اتفاق به‌خاطر كنترل ضعيف عدم دانايي مي‌افتد. نخستين چيز مورد نياز مانيتور خوبي است كه رنگ‌هايش تنظيم شده باشد. بدون اين، داريد با حالتي نابينا روي تصاويرتان كار مي‌كنيد. خيلي‌ها عكس‌هايي را منتشر مي‌كنند كه در مانيتور خودشان خوب به ‌نظر مي‌آيد اما براي بقيه آدم‌ها مشكل‌دار است. اين به مشكل صفحه تصوير برمي‌گردد. چطور مي‌توانيد عكسي را دستكاري كنيد اگر نتوانيد رنگ‌ها و درجه حقيقي عكس را ببينيد؟
تمايل مشتركي در عكاس‌هاي تازه‌كار است كه سعي مي‌كنند عكس‌هايشان را به نقاشي نزديك كنند. دوباره مي‌گويم، مي‌شود اين‌ كار را به‌شكلي موفقيت‌آميز انجام داد اما آن‌شكلي كه من مي‌بينم وقت‌هايي است كه saturation slider را زيادي بالا مي‌برند. اين كار ممكن است رنگ‌ها را در يك مانيتور پرجلوه‌ نشان بدهد و در فيس‌بوك در قابي كوچك قابل‌توجه به نظر برسد اما فقط عكس را غيرواقعي مي‌كند. وقتي عكس را پرينت بگيريد رنگ‌ها حتي بيشتر از نمايش‌شان در مانيتور شدت دارند. وقتي عكس‌ها را با رنگ‌هاي طبيعي و لطيف پرينت مي‌گيريد اين رنگ‌ها شگفت‌انگيز و بسيار پرتر از چيزي كه تصور مي‌كرديد به‌نظر مي‌رسند. فهميدن اين موضوع حين ديدن عكس در مانيتور دشوارتر است. به‌جاي بالا بردن saturation slider تصاويري پيدا كنيد كه رنگ‌هاي طبيعي توي صحنه، خودشان جان‌ دارند. موضوعي پيدا كنيد كه خودش رنگ روشن دارد و اطرافش
رنگ ‌مايه‌هاي مات و كم‌جانند. در ساعات طلايي عكس بگيريد تا رنگ‌ها قوه طبيعي‌ به دست بياورند. اگر دل‌تان مي‌خواهد تصويرتان شبيه نقاشي به‌ نظر برسد به‌جاي بالا بردن
saturation slider لايه رنگ مشخصي روي تصويرتان اضافه كنيد يا تلاش داشته باشيد عكس حالتي بگيريد كه رنگ‌ها در آنها طبيعي‌اند، بعد پرينت‌شان بگيريد، روي ديوارتان بگذاريد و رويش نور بتابانيد و مي‌بينيد كه آن رنگِ نامحسوس مي‌تواند چقدر پرشكوه باشد. اين شكلي حس نقاشي هم در عكس هست.
2- عكس‌ها به‌ اندازه كافي واضح نيستند
تاري عكس وقتي تعمدي و صحيح باشد گاه نتايج بي‌نظيري به بار مي‌آورد اما اگر مي‌خواهيد عكاس خوبي باشيد بايد كنترل وضوح را به دست بگيريد. اگر از كسي پرتره‌يي مي‌اندازيد نقطه فوكوس بايد روي چشم‌ها باشد. چشم‌ها بايد واضح‌ترين (و شفاف‌ترين) بخش عكس باشند، نه گوش‌ها يا بيني. همچنين در بعضي وضعيت‌ها به فوكوس نماهاي پشت توجه داشته باشيد چون گاهي فوكوس دوربين به ‌جاي نقطه‌يي كه رويش تمركز كرد‌ه‌ايد به پس‌زمينه پشت سوژه مي‌رسد.
براي به دست آوردن وضوح و كم‌كردن لرزش‌هاي دستي دوربين لازم است سرعت شاتر حداقل يكي بيشتر از طول كانون باشد. پس اگر با دوربيني كه لنز 55 ميلي‌متري دارد قاب كاملي داريد، سرعت شاتر بايد حداقل يك پنجاهم ثانيه باشد (شايد براي اطمينان سريع‌تر از اين). سنسور APS -C يك لنز 55 ميليمتري عين لنز‌هاي 80 ميليمتري است و روي دوربين
 Micro-4/3rds برابر لنز 100 ميليمتري كه نيازمند سرعت شاتر يك صدم است. اگر freeze motion مي‌كنيد بايد سرعت شاتر از اين هم بيشتر باشد. براي عكس گرفتن از آدم‌هايي كه با سرعت عادي راه مي‌روند سرعت شاتر 1/320 ام را ترجيح مي‌دهم. بعضي‌وقت‌ها براي گرفتن نماهاي واضح‌تر، به بالابردن ISO هم توجه داشته باشيد، مخصوصا در موقعيت‌هايي كه تيره‌تر است، البته در طول روز هم به‌كار مي‌آيد. ISO بالاتر بهتان اجازه مي‌دهد از سرعت شاتر سريع‌تر و ديافراگم كوچك‌تري مثل F/16 استفاده كنيد تا مطمئن شويد تمام عكس شفاف و فوكوس است.
3- تركيب‌بندي به هم ريخته
اگر شما «گري وينوگرند» هستيد مي‌توانيد آگاهانه عكس‌هايتان را كج بگيريد تا آن حس انرژيك را داشته باشند، اما خيلي‌‌ها تلاش‌ مي‌كنند تصاويرشان صاف باشد. در نماياب نگاه كنيد و شيئي صافي را بيابيد و با ارجاع به آن قاب‌تان را صاف كنيد. شايد يك تير چراغ باشد يا پياده‌رو يا يك درخت. توجه داشته باشيد كه ممكن است دوربين از چپ و راست كمي پايين‌تر باشد. اغلب در عكس‌هايتان همان يك‌طرف هميشه كمي ناميزان است و اين را بايد تغيير دهيد. بعضي از آدم‌ها حتي وقتي عكس را ويرايش مي‌كنند هم متوجه كج بودن تصوير نمي‌شوند. تشخيص و تعمير كجي عكس تغيير بسياري در كارتان مي‌دهد. مساله ديگري كه توجهم را جلب كرده اين است كه خيلي از عكاس‌ها به لبه عكس‌ها توجهي ندارند. اگر ممكن است چيزهايي را در لبه قاب‌هايتان بگذاريد تا چشم‌هاي بيننده از نسخه چاپ‌شده دور نشود. اين كار را مي‌توان با قرار دادن شاخه درخت، پله‌هاي اضطراري يا يك ساختمان در لبه عكس انجام داد. نيمي از چيزي را در گوشه عكس قرار دهيد تا چشم‌ها را در قاب نگه دارد. گاهي تركيب‌بندي‌‌ها مي‌توانند خيلي ساده باشند. سادگي مي‌تواند خوب باشد، اما نه هميشه. قدمي به عقب ‌برداريد و ببينيد چطور مي‌توانيد عنصر بيشتري به قاب راه بدهيد. با عناصر بيشتر تركيب‌بندي‌هاي پيچيده‌تري درآوريد، در اين مسير تصاوير جالب و جذابي خلق مي‌كنيد. خيلي از آدم‌ها روي عكاسي افقي يا عمودي تكيه مي‌كنند. اينكه بين‌شان دو مدل يكي را ترجيح بدهيد خوب است اما وقتي مي‌بينم تازه‌كارها چنين مي‌كنند، به نظرم مي‌رسد انگار نمي‌توانند يا راحت نيستند نوع ديگري عكس بگيرند يعني بعضي‌ها شش عكس عمودي مي‌گيرند و آن وسط‌ها يك افقي يا برعكس. اين‌كار عمدي نيست و بسته به موقعيت و سوژه رو مي‌آورند به يكي از اين دو نوع. مهم‌تر از باقي مسائل آدم‌ها وقتي چيزي مي‌بينند كه برايشان جالب است بلافاصله همان لحظه مي‌ايستند، چند عكس مي‌گيرند و به حركت‌شان ادامه مي‌دهند. مثل روبات‌ها. وقتي چيز جالبي مي‌بينيد كمي صبر كنيد و قدري با فكر باز بينديشيد كه بهترين روش براي گرفتن عكسش چيست. افقي يا عمودي؟ بهترين عمق كانون چه مي‌تواند باشد و از كجا بهترين ديد به دست مي‌آيد؟ آيا عناصر ديگري هم هستند كه بتوانم به قاب اضافه كنم؟ نورپردازي چطور است؟
4- عكس به اندازه كافي جلو نيست
«رابرت كاپا» يك‌بار گفت «اگر عكس هايتان به ‌قدر كافي خوب نيستند، به ‌قدر كافي به سوژه نزديك نيستيد». مثل يك تك‌تيرانداز فاصله نگيريد. نزديك شويد و لنز‌هاي عريض همراه داشته باشيد. اين حركت براي پرتره‌ها، تصاوير مناظر و هر نوع ديگر عكاسي كارساز است. گاهي بهتر است نزديك شويد و چيزي را كه مهم‌ است به‌شكل بزرگ‌تري در قاب جا بدهيد.
5- درجه‌هاي كنتراست، اكسپوژر و سياه و سفيدي غيرصحيح است
سايه‌روشن‌هاي عكس ضروري‌‌ هستند و بايد در كار با كنتراست، اكسپوژر، درجه‌هاي سياهي و هاي‌لايت‌ها به درستي كار كنيد. هميشه بكوشيد اكسپوژر را با بهترين حالت بگيريد. مي‌دانم مي‌توانيد بعدا درستش كنيد و اغلب هم اين‌كار را خوب انجام مي‌دهيد اما اگر آن را در دوربين و حين عكاسي به شكل صحيح داشته باشيد تاثيري شگرف خواهد داشت. همين طور به اين فكر كنيد آيا عكس‌تان زيادي تاريك يا روشن است؟
درست گرفتن كنتراست كار دشواري است. مراقب باشيد كه كنتراست زيادي نكنيد. نبايد به تمام عكس‌ها مقدار يكسان كنتراست اضافه كنيد چون اين به نورپردازي داخل صحنه بستگي دارد. عكاس‌ها عادت دارند يا كنتراست خيلي كم باشد يا خيلي زياد. بعضي وقت‌ها اين اشكال مانيتور عكاس است اما باقي تقصير خودش. داشتن قسمت‌هاي سياه و سفيد در عكس‌ خوب است. بيشتر وقت‌ها دوست داريد در سايه‌ها يا هاي‌لايت‌ها جزيياتي داشته باشيد اما بهتر است بخش‌هاي سفيد چشم بيننده را بگيرند و بخش‌هاي سياه تصوير را زمينه‌سازي كنند.
6- HDR  دستي سنگين
من مخالف HDR (گستره‌ دايناميك) نيستم، فقط مي‌بينم به‌قدري زياد از حد ازش استفاده مي‌شود كه تماشاگر حرفه‌يي را به گريه مي‌اندازد! مي‌شود HDR را درست انجام داد و طوري كه نامحسوس باشد. اما اكثر اوقات مي‌بينم HDR چنان با شدت انجام شده كه رنگ‌ها اصلا طبيعي نيستند. حتي ديگر غيرطبيعي هم نيستند، افتضاحند. اصلا سايه يا سياهي وجود ندارد. هاي‌لايت يا سفيدي در كار نيست. عكس‌هايي را ديده‌ام كه همه رنگ‌مايه‌ها ميانه هستند. مي‌توانيد كمي از جزييات سايه‌ها كم و از سفيدي‌ها استفاده كنيد تا گستره دايناميك بهتري داشته باشيد. سعي كنيد كه تركيب عالي ميان رئاليسم و خوب‌به‌نظر آمدن را پيدا كنيد. دستكاري عكس درباره همين پيدا كردن مرز مناسبي است كه عكس خوب درمي‌آيد و زياده‌كاري و كم‌كاري نمي‌شود.
  معمول‌ترين  مشكلات   ادراكي
7- سوژه‌يي وجود ندارد
در عكاسي قاب، رنگ و نور خيلي مهمند اما گاهي وقت‌ها عكس‌هايتان به مفهوم هم نياز دارند. عكاسي عالي يعني تركيب فرم و محتوا. اگر بتوانيد تصوير زيبايي بگيريد كه موضوع جذابي هم داشته باشد يعني كارتان درست است. درباره سوژه‌ها، ايده‌ها و احساس‌هايي كه در يك عكس شكل مي‌گيرند، فكر كنيد. بفهميد كه چه مفهومي در عكس براي‌تان جالب است و رويش كار كنيد. فكر كنيد سبك‌تان چيست و پرورشش دهيد.
8- عكس‌ها به قدر كافي منسجم نيستند
شما مي‌توانيد سوژه‌هاي متفاوتي داشته باشيد و طبيعتا بايد سبك‌هاي مختلفي را امتحان كنيد اما اين سوژه‌ها و سبك‌ها را در گروه‌هاي پيوسته‌يي سازماندهي كنيد. بكوشيد به اين گروه‌ها ديدگاه منسجمي بدهيد كه حس يكسان و مربوط‌ به هم داشته باشند. انسجام با تجربه به‌ دست مي‌آيد، پس هرقدر بيشتر عكس بگيريد بيشتر درباره اين موضوع فكر مي‌كنيد. به گذر و تغييرات عكسي به عكس ديگر توجه داشته باشيد.
9- عكس‌هاي مسافرتي زيادي گرفته مي‌شود و هيچ كدام حس خانگي نمي‌دهند
خيلي‌ها به من مي‌گويند فقط وقت سفر عكاسي مي‌كنند. مهم نيست كجا زندگي مي‌كنيد يا چقدر سرتان شلوغ است، موضوع مهمْ عكاسي از جايي است كه در آن زندگي مي‌كنيد. اگه نمي‌خواهيد دوربين‌تان را همراه خود به طرف بكشيد از دوربين گوشي همراه استفاده كنيد. دوربين گوشي‌ها خيلي خوبند. هر هفته برنامه‌ريزي كنيد كه حتي 20 دقيقه يا حتي در وقت ناهار از جايي عكس بگيريد، هرجا كه شد. در پاركينگ، گوشه خيابان يا فروشگاه عكاسي كنيد. قول مي‌دهم كه اگر توجه كنيد در اين مكان‌ها هم موضوع جالبي پيدا خواهيد كرد. برويد بيرون و وقت بگذاريد و اطراف را ببينيد.
10- تعداد زياد
خوب است كه عكس زياد بگيريد. خوب است اگر عكس مي‌گيريد هر روز يك عكس را نشان بقيه دهيد اما فقط بهترين كارتان را ويرايش كنيد. هيچ كس وقت ندارد ميليون‌ها عكس را بگردد تا شاهكارها را ميان‌شان پيدا كند. اگر آدم‌ها مجبور باشند تعداد زيادي عكس‌ معمولي ببينند آن تكه‌هاي باارزش را جا مي‌اندازند. همه‌مان عكس‌هاي معمولي گرفته‌ايم اما بهترين عكاس‌ها با مخفي كردن آن عكس‌هاي معمولي بهترين كار را انجام مي‌دهند. به بيننده‌هايتان لطف كنيد و برايشان عكس‌هاي باارزش خودتان را نمايش دهيد. دوست داريد آدم‌ها بعد از ديدن يك عكس باز هم دل‌شان بخواهد سراغ‌تان بيايند چون اگر غير از اين باشد طبيعتا ديگر سراغي از عكس‌هايتان    نمي‌گيرند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها