وقتي به گذشته و كارنامه باران كوثري نگاه ميكنيم تنوع نقشهاي زيادي ميبينم و نكته مهمتر اينكه او اداواصول بعضي بازيگران مبني برگزيده كاري را هم ندارد.
باران كوثري: من در معناي عموم بازيگر گزيدهكاري نيستم و به اين نكته اعتقادي هم ندارم؛ دوست ندارم از بازيگري آنقدر دورباشم كه وقتي برميگردم همه شوكه شوند و بگويند بعد از دو سال باران دوباره آمد به نظر من اين جرزني است؛ من معتقدم شغلم بازيگري است و فكر ميكنم كه بايد اين كار را انجام دهم و در اين مسير هر فيلمي كه در تضاد با عقايد و آرمانهاي من نباشد و كيفيتش متوسط رو به بالا باشد و ضمن اينكه حوصله كار كردن هم داشته باشم قبول و بازي ميكنم. يكبار گفتم بازهم ميگويم يك الگو دارم و آنهم مريل استريب است كه سالي دو بار فيلم بازي ميكند ولي با هر حضورش آدم را به وجد ميآورد.
بعضي از بازيگران كمكاري را ترجيح ميدهند.
خير من اينگونه فكر نميكنم. اينكه آدم در كمكاري هيجانانگيز و متفاوت باشد به نظر من عجيب نيست ضمن اينكه مگر چقدر نقشهاي مختلف در سينماي ايران ساخته ميشود؛ به نظرم اصولا جريان نقد و جريان جشنواره بازيگرها و نويسندهها را به سمتي ميبرد كه راهي كه قبلا جواب پس داده را دوباره بروند، انگار بازيگرها از ريسك اينكه در نقش جديد قرار بگيرند و نويسندهها هم نقشهاي متفاوتي بنويسند هراس دارند. خوشحالم جايزه منتقدان در اين زمينه متفاوت است و آنها جوايز بازيگري امسال را به حامد بهداد و ليلا حاتمي دادند. فقط ميتوانم فكر كنم كه جشنواره كور بايد باشد كه بازيهاي خوب و درخشان برخي بازيگران را نبيند. نه فقط كانديد نكند كه جايزه هم ندهد؛ اما در انجمن منتقدان چنين اتفاقهايي را نميبينم.
آقاي قرايي باران كوثري با كوتاهي نقش مشكلي نداشت؟
محسن قرايي: خير؛ باران نقش را دوست داشت و ازآنجاييكه او هميشه كيفيت را بر كميت ترجيح ميدهد و همينكه باران هميشه به من لطف دارد به پروژه پيوست و باهم همكاري خوبي داشتيم.
خانم كوثري شما شرطي براي حضور در فيلم سد معبر نداشتيد؟
باران كوثري: من با محسن زياد كاركردم چه زماني كه برنامهريز بود و من دستيارش بودم و چه تئاتر كارگرداني ميكرد و من بازيگرش بودم.
در چه فيلم دستيارش بوديد؟
باران كوثري: «يه حبه قند»؛ طبيعتا هر فيلمي كه محسن بسازد بيچون و چرا ميپذيرم چون به كارش اعتقاد دارم و از كار كردن با او لذت ميبرم. جدا از اين دو تا دليل خوب داشتم هم خود محسن و همچنين حامد بهداد كه بيچونوچرا ميپذيرم كنار حامد بهداد بازي كنم چون هر بار همكاري با حامد بهداد براي من تازگي دارد. البته اينها دليل نميشود كه ارزش فيلمي چون سد معبر را پايين بياوريم من كاملا اعتقاد داشتم به فيلمي با اين موضوعي كه ساخته ميشود؛ ضمن اينكه در اين وانفساي تهيهكننده خوب دم آقاي كاميار گرم كه روي چنين فيلمهايي سرمايهگذاري ميكنند.
آقاي بهداد و خانم كوثري چقدر با اين طبقه و آدمهاي آن (قاسم نصيري و نرگس) از نزديك مواجه ميشويد و با آنها آشنا هستيد؟
باران كوثري: من زياد مشاهده ميكنم و زياد آدم ميبينم. با آدمها زياد حرف ميزنم؛ طبيعتا بهواسطه مامان و مستندهاي مامان با اين طبقه آشنا هستم و آنها رامي شناسم.
حامد بهداد: من از آن دسته جماعت و قماش نيستم و مثل باران كوثري از بالا به اين موضوع نگاه نميكنم؛ مادر باران فيلمساز و نويسنده خوبي است و بهشدت مستندساز خوبي هم هست؛ اما من مسائل اجتماعي را از بالا نديدم؛ من مشرفبه موضوع نبودم. من خودم قرباني اين موضوع هستم و تحت حمله اينجور مسائل قرار گرفتهام. شايد باورتان نشود منزل من درجايي بوده كه اين مسائل را ديدم و از اين طبقه به من حمله شده است. آن عصبيتي كه من از يك موضوع اجتماعي دارم و از آن رنج ميبرم لبريز از خشم هستم و از تحليل برخوردار نيستم؛ اما باران در خانهاي بزرگ شد كه معضل اجتماعي را تحليل و تشريح ميكند. من احساسش ميكنم و وقتي احساسش ميكنم فقط كافي است انعكاسش را برگردانم و بازگردانم و به مخاطب نشان دهم. من اين مشكلات را به چشم ديدهام و اين طبقه را ميشناسم خارج از گردآوري اطلاعات من است. من با اتفاقات موجود در جامعه درگير ميشوم و از بالا و باعقل سرد به آن نگاه نميكنم. مشكلات را جز بهجز براي خودم تشريح و تحليل و موشكافي نميكنم آن را لمس ميكنم.
ميتوانيم بازي حامد بهداد در فيلم «سد معبر» را اوج بازي تلخ كارنامه او بدانيم؟
حامد بهداد: فيلم تلخ زياد بازي كردم. تلختر از اين هم بازي كردم.
تا اين اندازه تلخ كه زير گوش كسي كه نان شبش را از فروش عروسك كوچكي كه در كنار خيابان ميفروشد بزنيد؟ قاسم به همكارش (عليرضا كمالي) ميگويد پسر را پيش پدرش شرمنده كردي.
حامد بهداد: به نظرم تلختر از آن به كول كشيدن يك دختر است كه به خاطر مساله بكارت او را دكتر ميبردند. اينكه بخواهي از دختري هتك حرمت كني و كسي را به كول بكشي لبريز از خشونت است. خانه دختر هم به همين اندازه شكننده است.
بايد بپذيريم كه صحنههاي موجود در فيلم «سد معبر» با تلخي زيادي همراه است. در چنين صحنههايي گاهي پيش ميآيد كه عوامل صحنه تحت تاثير اين سكانسها قرار بگيرند. صحنهاي كه شما نادر فلاح را روي زمين ميكشيد يا درگوشي به مرد دستفروش ميزنيد.
حامد بهداد: من به بازيهايم تكنيكي نگاه ميكنم. برخلاف اينكه آدم پرشور و احساسي به نظر ميآيم كاملا تكنيكي كار ميكنم. اينكه عوامل پشتصحنه تحت تاثير قرار بگيرند ازنظر من ارزش نيست. شايد عوامل فيلم خودشان چنين لحظههايي را تجربه كرده باشند اما اين صرفا ارزش نيست اما آنچه براي من اهميت دارد تحليلي است كه پس آن سكانس وجود دارد. گاهي پيش ميآيد كه تحتتاثير قرار بگيرم اما آنچه برايم جذاب است بررسي سكانس مربوطه است.
محسن كيايي، بازيگر نقش مكمل در اين فيلم بهخوبي با شما همراه است. محسن كيايي چند سالي ميشود كه توانايي خود را به بهترين شكل بروز ميدهد.
حامد بهداد: محسن بازيگر خوبي است.
همينطور نادر فلاح؛ اما همواره اين پرسش براي من وجود دارد كه بازي روان نادر فلاح چرا ديده نميشود؟
حامد بهداد: با نادر فلاح همكلاسي بودم او از دوستان قديمي من است. نادر فوقالعاده است و اتفاقا بازياش خوب ديده ميشود. شرايط چهره و صورت نادر منحصربهفرد و خاص است. همينطور خانم گيتي قاسمي. همه بازيگران اين فيلم خوب بودند.
قاسم نصيري در اين فيلم محور قرار دارد و بهنوعي با همه آدمها در اين فيلم در ارتباط است و رفتارش هم با هر شخصيت متفاوت است.
حامد بهداد: براي من در حال حاضر مهمترين چيز درگير شدن با عواطف نقش نيست؛ آنچه براي من حائز اهميت است آناليز و تحليل فيلمساز در اين فيلم است كه چقدر منطبق بر شرايط جامعه است. اينكه چقدر جامعه دروغگو و خواب و خنثي است و بهنوعي سر شده.
تجربه ثابت كرده فيلمهايي كه به نقد موضوعات جامعه ميپردازند با بيمهري از جانب مسوولان مواجه ميشوند و شايد همين موضوع باعث شد كه فيلم در جشنواره ديده نشد.
حامد بهداد: به نظر من «سد معبر» جزو همين فيلمهايي است كه ميگوييد كه بنا به دلايلي بطور ناخودآگاه ناديده گرفته شد.
شايد انگ سياه نمايي به فيلم خورده كه ناديده گرفتهشده است.
حامد بهداد: موضوع و مشكل دستفروشها سياهنمايي است؟ اتفاقا فيلم مهر راستگويي دارد. نشانهگيري، نشانهگيري كاملا درستي است. چون مجيز كسي يا چيزي را نميگويد. مشكلات موجود در فيلم نقدي بر قدرت دارد، نقدي بر رفتار ارگان مشخص دارد، تحليلي بر رفتارهاي آدمهاي زمانه خود دارد، موردش صرفا راستگويي است نه سياه نمايي.
فيلم سد معبر از مشكلات قشر طبقه پايين جامعه صحبت ميكند كه با مشكلات اقتصادي دست به گريبانند. چنين خشونتها و درگيريهايي نسبت به دستفروشها را اغلب در مكانهاي مختلف شاهد هستيم. نكته جالب اينكه درگيريهاي موجود در فيلم؛ ناخودآگاه ما را ياد اعتراضهايي كه اين اواخر در كشور شده مياندازد.
حامد بهداد: به نظر من اين خوششانسي فيلمساز است؛ فيلمساز هوشيار است و نيم قدم از جامعه خود جلوتر است
ولي من معتقدم فيلم سد معبر دير ساخته شد زودتر از اينها ميتوانست ساخته شود.
حامد بهداد: شايد زودتر ساخته ميشد اما همزمان با اوج مشكلات اقتصادي مردم و اين اعتراضها اكران نميشد. اتفاقا الان زمان خوبي است كه فيلمي كه نقد يك موضوع اجتماعي است، روي پرده برود.
محسن قرايي: بههرحال پروسه ساخت فيلم «سد معبر» سه سال به طول انجاميد از سال 92 درگير ساخت اين فيلم بودم و خب شرايطش مهيا نشد. طبيعتا اگر زودتر ساخته ميشد اتفاق بهتري برايش ميافتاد. كماينكه وقتي طرح كار را مينوشتم هنوز اين ميزان ماجراي ماموران سد معبر و دستفروشها سوژه فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي نشده بود.
نكته ديگر اينكه حامد بهداد اين اواخر كمكار شده به نظر ميرسد خودش را سانسور ميكند گاهي پيش ميآمد در سال چند فيلم با فاصله از هم از شما به نمايش درميآمد؛ اما امسال حتي فيلم «خودسر» را در جشنواره فجر نداريد؟
حامد بهداد: يك سال سفر بودم و اين مسافرت باعث كمكاريام شد.
دليل خاصي بر كمكاري وجود ندارد؟
حامد بهداد: دليل خاصي وجود دارد ولي دلم نميخواهد به آن فكر كنم.
به نظر ميرسد در يكي، دو سال گذشته حامد بهداد با نوعي بيمهري مواجه شده.
حامد بهداد: بيشتر از يكي، دو سال اخير است. شايد با يكي، دو انتخاب بد و انتخاب نكردنهاي خوب شرايط را براي خودم سخت كردم.
نام ميبريد؟
حامد بهداد: جز كدورت بين من و فيلمساز پيامدي ندارد اما براي خودم درسي شده كه خودم آن را ميدانم. بيمهري هم بوده در سالهاي گذشته ديدم اما آدمي نيستم شرايط بيرون را در نظر نميگيرم من بيشتر به دنبال خودم ميگردم به دنبال اين هستم تا كاستيهاي درونم را از بين ببرم. منجر به كمكاري شده يا منجر به افت كيفيت شده.
بازيهاي فيلم سد معبر بدون كوچكترين اغراقي از يك نوع يكدستي برخوردار است.
محسن قرايي: سعي كردم به بازيگراني كه انتخاب ميكنم، دقت كنم ضمن اينكه تمرين و دورخواني زيادي در پيشتوليد داشتيم تمام صحنههاي فيلم را يكبار در پلاتو و در پيشتوليد كه داشتيم مفصل تمرين ميكرديم. كاملا همهچيز حسابشده بود و بداهه نداشتيم.
پرداخت به چنين موضوع اجتماعي چقدر برگرفته از ذهن جستوجوگر شماست؟
محسن قرايي: از هشت سال پيش اين موضوع را به چشم ميديدم و لمس ميكردم. بههرحال معضل فيلم «سد معبر» برآمده از شرايط اقتصادي و وضعيت معيشتي- اجتماعي مردم است اگر شرايط بهتري ميبود كسي دستفروشي كنار خيابان نميكرد و بيكاري وجود نداشت، آدمها انتخابهاي بهتري داشتند اين معضل در اكثر شهرهاي بزرگ و كوچك وجود دارد معتقدم بايد به آن پرداخته ميشد؛ معضلي است كه در اكثر شهرهاي بزرگ و كوچك با آن مواجه هستيم.