روي هوا انتقاد نكنيم
اما اميد اين است كه احياي اين معاونت جديد، با انگيزه تكرار تجربه گذشته نباشد، بلكه تلاش شود تا تجربه جديدي در اين معاونت رقم بخورد. به هر تقدير ديپلماسي اقتصادي يكي از نيازهاي مبرم در مناسبات بينالمللي جمهوري اسلامي ايران است و اگر بخواهيم ديپلماسي اقتصادي قدرتمندي داشتهباشيم، لازم است كه معاونت اقتصادي قدرتمند و بسيار فعالي با يك ديدگاه نو و نه بر مبناي تجربه شكستخورده گذشته در وزارت امور خارجه شكل بگيرد. منتقدان اين ساختار بايد در نظر داشتهباشند كه قرار نيست تمام بار مسووليت روابط اقتصاد خارجي ايران بر عهده معاونت اقتصادي باشد. ايجاد معاونت اقتصادي با رويكرد جديد فرصتي است براي به وجود آمدن رابطي براي گسترش مناسبات اقتصادي، تسهيل مناسبات و براي تقويت ديپلماسي اقتصادي. اميد من اين است كه معاون اقتصادي جديد وزير امورخارجه، لزوم برقراري تماس با بخش خصوصي و به كار گرفتن نظرات كارشناسان بخش خصوصي را مد نظر قرار دهد. در عين حال من همچنان كه در گذشته هم تاكيد كردهام باز هم تاكيد ميكنم كه بخشي از تحول در وزارت امورخارجه بايد در زمينه ديدگاه و رويكرد بدنه وزارتخانه به ديپلماسي اقتصادي ايجاد شود، از جمله اينكه بخش اقتصادي بايد از حالت بروكراتيك و دفتري خارج شود و پويايي و تحرك پيدا كند. اميدوارم كه معاون اقتصادي جديد، با تربيت و اعزام رايزنان اقتصادي فعال به نمايندگيهاي خارجي كشور كمك كند كه سفارتخانههاي ايران بيش از گذشته به كمك اقتصاد كشور بيايند و زمينهساز حضور سرمايهگذاران خارجي در كشور باشند.
در مرحله كنوني و پيش از اينكه زماني از اجراي تغيير ساختار بگذرد، نميتوان روي كاغذ و با نگاه كردن به اسامي و چارتهاي سازماني، اين طرح را يك جا رد كرد يا يكجا پذيرفت. بايد اندكي زمان بگذرد، ساختار جديد در معرض آزمون قرار بگيرد و نتايج عملكرد آن مشخص شود. اما تا به امروز آنچه من از درون وزارت خارجه شنيدهام حاكي از اين است كه بدنه كارشناسي از اينكه تماس بلاواسطه با مسوولان ارشد وزارت خارجه دارند، رضايت دارند.
نكتهاي كه به گمان من اشاره به آن لازم است، انتخاب وزير براي معاونت سياسي خود است. مبناي انتقاد از يك شخص و مقام، بايد بر اساس بررسي عملكرد او در جايگاه خود باشد. عملكرد سيد عباس عراقچي در سمت معاونت حقوقي و بينالملل عملكرد روشن و درخشاني است. گفتن اينكه امتيازدهي در وزارت خارجه بيشتر ميشود يا استفاده از اصطلاحاتي مانند «بده بستانهاي پيدا و پنهان برجامي» اصلا در چارچوب انتقاد كارشناسانه نيست بلكه نوعي اتهامزني است. اصولا كار وزارت خارجه و وظيفه ديپلماتها در همه جاي دنيا اين است كه بر اساس منافع ملي كشورهايشان امتياز بگيرند و امتياز بدهند. عراقچي در كنار اينكه ديپلمات برجستهاي است؛ انسان فهيم، درستكار و قابل احترامي است. كساني كه انتقادهايي از اين دست مطرح ميكنند كه عملكرد ديپلماتهاي كشور را در يك پرونده ملي و مذاكرات آنها را در چارچوب منافع كشور زير سوال ميبرند، به هيچ عنوان انتقاد كارشناسي محسوب نميشود. برجام و مذاكرهكنندگاني كه در آن مشاركت كردند در چارچوب سياستهاي كلي نظام جمهوري اسلامي عمل كردهاند. وقتي ميگوييم برجام بازي برد-برد است، دقيقا ناظر به همين نكته است كه نبايد تصور شود تيم مذاكرهكنندگان ايران، يكسره امتيازهايي را به تيم مذاكرهكننده مقابل واگذار كردهاند، بلكه دقيقا در چارچوب وظايف ديپلماتيكي كه بر عهده داشتهاند به ازاي دريافت امتيازهايي از طرف مقابل، امتيازهايي نيز در اختيار آنها گذاشتهاند. ديپلماتهاي جمهوري اسلامي ايران، به خصوص شخصيتهايي مانند سيد عباس عراقچي، انصافا همواره در چارچوب نظام و منافع ملي عمل كردهاند.
سفير پيشين ايران در روماني و مجارستان