شبيهسازي انسان دقيقا يعني چه؟ يعني قبل از اينكه بچهدار شويم ميتوانيم با شبيهسازي، ويژگيهاي فرزندمان را تا حد زيادي تعيين كنيم؟ يا اينكه ميتوانيم از پوست يك آدم مرده، فردي دقيقا شبيه او توليد كنيم؟
هر دو. كساني كه از شبيهسازي دفاع ميكنند، ميگويند فرض كنيد پدر و مادري تكفرزندشان را از دست ميدهند و بهشدت اندوهگيناند. حالا ما با شبيهسازي، همان بچه را با همان ويژگيها بازسازي ميكنيم.
يعني DNA آن فرزند مرده را از بدنش ميگيرند و عيناً شبيه او را توليد ميكنند؟
بله، با استفاده از سلولهاي پوستي، سلول جنين همان بچه را توليد ميكنند و سلول جنين را در رحم مادر ميكارند تا دوباره همان بچه با همان ويژگيها توليد شود. چنين كاري نظراً ممكن است ولي هنوز در هيچ جاي دنيا انجام نميشود.
اينكه قبل از تولد فرزندمان، رنگ چشم و موي او را تعيين كنيم، امكانپذير است؟
خير، به نظر من هنوز چنين امكاني وجود ندارد. من هنوز مورد موفقي از اين كار را نديدهام. از مقام معظم رهبري در اين زمينه استفتا شده است كه آيا ميتوان با مهندسي ژنتيك، رنگ پوست و رنگ چشم جنين را تغيير داد؟ ايشان هم فتوا دادهاند فينفسه مجاز است و اشكالي ندارد.
فقها با اين كار كه از DNA يك انسان مرده، شبيه او را توليد كنيم مخالفند؟
من فتوايي دال بر مخالفت با چنين كاري، از هيچ فقيهي نديدهام.
حالا فرض كنيد كسي مرد و ما با شبيهسازي، كپي او را توليد كرديم. آيا شخصيت اين دو نفر هم يكسان خواهد بود؟
لزوماً نه. قطعاً از نظر خصوصيات فيزيكياش شباهت بسياري به آن فرد از دست رفته داشته باشد. ولي چون دست كم رفتار پدر و مادرش در اثر افزايش سن تغيير كرده، قطعاً شخصيت او دقيقاً مثل شخصيت فرزند قبلي نيست. ضمناً ممكن است محيط زندگي او هم عوض شده باشد. بگذريم كه با گذشت زمان، زمانه هم عوض ميشود و اين تغيير، مهر خودش را بر شخصيت آدمها نيز ميزند. به هر حال ممكن است قدري روحيات اين دو نفر فرق داشته باشد. شخصيت انسان ناشي از سه عامل است: تاثير ژنها، تاثير محيط، واكنش ژن با محيط.
اينكه از DNA يك نفر، فردي كاملا شبيه او را توليد كنيم، اين سوال اساسي را پيش ميآورد كه آيا ما اينجا واقعا با دو انسان مواجهيم يا با يك انسان؟!
با دو انسان. ولي چون اين امور هنوز مصداق خارجي ندارد، طرح اين مباحث زودهنگام است. ما بايد با استفاده از مهندسي ژنتيك غذا و دارو و بهداشت مردم را تامين كنيم.
درباره ژن خوب و ژن بد هم توضيح ميفرماييد؟ علم ميگويد كه چنين چيزي داريم. بله؟
بله. طبيعتاً ژنهايي داريم كه در انسانهاي سالم وجود دارند ولي گاهي ژني هم داريم كه يك حرفش تغيير كرده و موجب انبوهي از مشكلات و بيماريها براي يك فرد و خانواده او ميشود. به همين دليل است كه مراجع تقليد ما اجازه دادهاند كه بعضي از اين نارساييها قبل از اينكه روح در جنين دميده شود، شناسايي شوند. اينجا تنها جايي است كه مجوز سقط جنين از سوي مراجع تقليد صادر شده و الان هم اجرا ميشود. معناي اين كار اين است كه آن جنين داراي ژن بد بوده و به همين دليل اجازه نميدهند به دنيا بيايد و خودش رنج بكشد و خانواده و جامعه را هم رنج بدهد.
ژن بد يعني ژن خطرناك؟
ميتواند خطرناك باشد يا كيفيتهاي بدي داشته باشد. مثلا در سيبزميني ژنهايي وجود دارند كه اگر سيبزميني را سرخ كنيم، در آن آكريل آميد به وجود ميآيد كه مادهاي صد در صد سرطانزا است. به همين دليل ميگويند سيبزميني را زياد سرخ نكنيد. ژنهاي بد در سيبزميني، منجر به توليد آكريل آميد در اين محصول ميشود. ما ميتوانيم اين ژنهاي بد را خاموش كنيم يا تغييراتي در آنها ايجاد كنيم كه بشوند ژن خوب.
پس ميتوان گفت ژن بد ژني است كه ممكن است براي آن ارگانيسم خطرناك باشد.
خطرناك يعني كشنده. يا يعني ژني كه توليد بيماري ميكند. ولي ژن بد ممكن است فقط يك ويژگي منفي در انسان توليد كند و منجر به مرگ يا بيماري آدم نشود. مثلاً طاسي سر در مردان، خطرناك نيست ولي كسي دوست ندارد طاس باشد. طاسي سر محصول ژن بد است.
ژن موجد طاسي را در دوره جنيني بايد اصلاح كرد بعدتر هم ممكن است؟
الان چنين كاري انجام نميشود. فقط به صورت تئوريك مطرح است. اگر با آزمايشات مولكولي معلوم شود جنيني ژن بد دارد، اگر آن ژن خطرناك باشد، چنانكه گفتم، جنين را سقط ميكنند. يعني فعلاً در عمل اصلاح ژن در جنين صورت نميگيرد و فقط گاهي خود جنين را نابود ميكنند.
كسي كه دانشمندان ژنهاي او را بررسي نكردهاند، اگر مدعي شود ژن خوب دارد، حرفش به لحاظ علمي بيارزش است؟
داري به سمت سياست ميروي و شيطنت ميكني!
شما به عنوان يك دانشمند ميتوانيد بگوييد اين گياه ژن خوب دارد...
بله، من ميتوانم بگويم. درباره انسانها هم يك دانشمند پس از مطالعه ميتواند بگويد كه ژنهاي خوب يا ژنهاي بد دارند. ولي ژن خوب به تنهايي كافي نيست. پسر نوح هم ژن خوب داشت اما با بدان بنشست و خاندان نبوتش گم شد. پس ژن خوب صحت دارد اما محيط و تاثير متقابل محيط و ژن هم بسيار مهم است. عامه مردم ممكن است كسي را داراي ژن خوب بدانند اما نظر دقيق و علمي پس از آناليز مولكولي معلوم ميشود.
پس اگر من مدعي شوم ژن خوب دارم، حرفم لزوماً اعتبار علمي ندارد.
(با خنده) راجع به اين موضوع نميتواني از من حرف بكشي!