ديپلماسي لايك و استيكر
جلال سميعي
۱- در خبرها خواندم كه دونالد ترامپ، لايك كردن يك خبر حاوي اتهام به فردي ديگر را در شبكههاي اجتماعي، سهوي دانسته و داشتن چنين موضعي را تكذيب كرده است.
۲- دقت داريد كه زبان ارتباطي جهان دارد با همين شبكههاي اجتماعي و لايكها و استيكرها تغيير ميكند؟ در بسياري از گروههاي كاري در شبكههاي اجتماعي (مانند فيسبوك و توييتر) و رسانههاي اجتماعي (مانند پيامرسانها)، كلمهها به صداها و فيلمها تبديل شدهاند و گاهي ايموجيها و استيكرها دارند جور انتقال معنا را ميكشند. تصور كنيد روزي روي نامههاي رسمي اداري، استيكرها جاي كلمات «اقدام مقتضي» را بگيرند؛ ابزارها و رسانهها تا اين حد ميتوانند جهان ارتباط و معنا را تغيير دهند.
۳- وقتي از مدل ارتباطي و ابزارهاي انتقال پيام و معنا حرف ميزنيم، همين نشانهها و تغييرها را در نظر داريم؛ كاربران و مخاطبان رسانههاي آنلاين و آفلاين، هميشه منتظر آزمودن ابزارهاي تازهاند؛ ابزارها و كانالهايي كه بر اساس نياز آنان از رسانه و پيام، ميتواند در اولويتشان در انجام كارهاي روزمره و برقراري ارتباطات قرار بگيرد. از همين روست كه برندها و سازمانها و رسانههاي حرفهاي، خودشان پيشگام ورود و تعامل در رسانهها و ابزارهاي ارتباطي تازه ميشوند. اصطلاح مهم «رسانه ساختن» براي سازمانها، افراد و بهطور كلي برندها، به عنوان يك فرآيند بيتوقف و همواره نيازمند بهروزرساني تعريف شده است؛ فرآيندي كه با رصد مستمر مدلهاي استفاده مخاطبان از رسانه و محتوا، خود را در نزديكي ديدرس آنها نگه ميدارد.
4- اگر وضعيت بسياري از برندهاي حتي باسابقه را بررسي كنيد، متوجه خواهيد شد كه همين فرآيند ساختن رسانهها را چندان جدي نگرفتهاند، يا با وجود هزينههاي گزاف و هياهوي بسيار، در مواقع ضروري يا بحرانهاي خبري، گرفتار همين ديده نشدن در فضاهاي ارتباطي ميشوند. مسير رسانهسازي در اين شتاب و پيچيدگي فناوريها و فرهنگها و رفتارهاي جديد، مسير دشوار و پرخطري است كه روي همه بخشهاي ديگر، مانند روابطعمومي، بازاريابي، فروش، تبليغات و... اثر مستقيم دارد. يادتان باشد شما اگر حضورتان را در فضاي رسانهاي منسجم و رسمي ادامه ندهيد، جايتان را ديگران ميگيرند.