منيژه حكمت با ساخت سومين فيلمش «جاده قديم» نشان داد همچنان به سينماي اجتماعي با همه فراز و فرودهايش وفادار است. او گرچه در اين سالها در حوزه تهيهكنندگي سينما كمكار نبوده، برعكس براي ساخت فيلم، تشنگي و شتاب چنداني نداشته است. حكمت سال 79 اولين فيلمش را با نام «زندان زنان» ساخت و دومين اثر او با شش سال فاصله، «سه زن» بود كه در سال 85 ساخته شد. امسال نيز سومين فيلم او «جاده قديم» در سكوت كامل خبري ساخته شد و نخستين نمايش آن در جشنواره فجر است.
از آغاز قرار گذاشتيم درباره داستان فيلم و اتفاقات آن سخني نگوييم و تنها به انتشار همين جمله بسنده كرديم: «جاده قديم» درباره مشكلاتي است كه در پي يك حادثه براي يك خانواده رخ ميدهد. گپ و گفت ما را با اين فيلمساز كه خود تهيهكنندگي و نگارش فيلمنامه اين فيلم را هم برعهده داشته است، ميخوانيد.
خانم حكمت در 20 سال گذشته تنها سه فيلم ساختهايد. چرا فاصله زماني بين ساخت فيلمهايتان اين اندازه طولاني است؟
بارها گفتهام سينماي اجتماعي سينمايي است كه بر دوش فيلمساز مسووليت ميگذارد و ما به عنوان كساني كه در اين گونه سينمايي فعاليت ميكنيم، اجازه نداريم باري به هر جهت در اين حيطه گام برداريم. در اين نوع سينما لايههاي زيرين اثر كه از مجموعه شرايط اجتماعي، سياسي، تاريخي و... ميآيد، بايد در فيلمساز تهنشين شود؛ سوژه و درام آن به پختگي برسد تا بحثي كه مطرح ميكنيم، درست و اصولي باشد. نميدانم در ساخت اين سه فيلم تا چه حد موفق بودهايم ولي تلاش خود را كردهايم. از سوي ديگر معتقد نيستم موظفيم سالي يك فيلم بسازيم. به ديگر همكارانم توهين نميكنم ولي وسواس در سينماي اجتماعي از زماني كه به سوژه فكر ميكنيد تا وقتي كه موضوع در شما تهنشين شود و به پختگي لازم برسد، كار فيلمسازي در اين حيطه را در مقايسه با ديگر ژانرهاي سينمايي دشوارتر ميكند. براي ساختن همين فيلم به مدت چهار سال متمركز شديم و براي نگارش فيلمنامه آن با دوستان مختلفي مشورت كرديم. به هر حال سينماي اجتماعي اين مكث را نياز دارد چون از جهانبيني و نگرش هنرمند ميآيد.
ظاهرا همچنان اين گونه سينمايي ممنوعيتهاي فراواني دارد. تئاتر اجتماعي كه مدام با گرفتوگير روبهرو است و نفس اين ژانر تئاتري به سختي بالا ميآيد. سينماي اجتماعي اين روزها چه حال و روزي دارد؟
مسوولاني كه باعث ناهنجاريهاي اجتماعي ميشوند هميشه از طرح اين مسائل در رشتههاي هنري دردشان ميآيد. در همه حوزهها از سينما، تئاتر، نقاشي و... اين وضعيت وجود دارد چون آنان خودشان مسوول به وجود آمدن شرايطي هستند كه اين هنرها به آنها پرداختهاند. اشتباه بزرگشان اين است كه فكر ميكنند با پنهانكاري ميتوان از اين مسائل گذشت درحالي كه اگر اجازه طرح اين معضلات را بدهند، شايد بتوان جلوي بخشي از ناهنجاريها و مشكلات اجتماعي را گرفت ولي اين مسوولان، خود، بازدارنده ميشوند و با انگهاي مختلف اجازه نميدهند رسالت فيلمساز در بيان مطالبات برحق جامعه، انجام بشود.
فيلم «جاده قديم» هم در ادامه تجربيات قبلي شما اثري زنانه است. همچنان ميخواهيد فيلمهاي زنانه بسازيد؟
بايد به اين باور برسيم كه زنان نيمي از جامعه اين كشور را تشكيل ميدهند. يعني در اين كشور چهل ميليون انسان داريم كه جنسيتشان زن است و من بيان مطالبات و بازتاب مشكلات و معضلات آنان را وظيفه خود ميدانم. سالهاست قوانين نوشته و نانوشته، عرف اجتماعي و در كل مجموعه شرايط باعث شده اين جنس در بيان و مطالبه حقوق خود با مشكلات گوناگوني دست به گريبان باشد. البته اين را هم اضافه كنم كه ما فيلمسازيم و فيلم ميسازيم اما براي كسي نسخه نميپيچيم ولي طرح كردن و بيان مسائل و مطالبات 40 ميليون انسان در اين جامعه را وظيفه خود ميدانيم. البته فيلم «جاده قديم» 40 ميليون ديگر جامعه يعني آقايان را هم دربرميگيرد. وظيفه و تعهد ما است كه بايد اين مشكلات را به تصوير بكشيم.
به جز حساسيتهايي كه درباره ساخت فيلمهاي اجتماعي وجود دارد، فيلمسازي درباره زنان اين حساسيتها را افزايش هم ميدهد. در اين زمينه مشكلي نداشتيد؟
به هر حال حساسيتها بيشتر ميشود اما واقعا دليل اين مساله را درك نميكنم. اگر واقعبين باشيم و در بستر جامعه خود حركت كنيم، در ساخت آثار مربوط به زنان هرگز نبايد بازدارنده باشيم. بهترين نگاه، نگاه طبيعي به انسان است كه بخشي از اين نوع انسان، زنان هستند. با نگاه طبيعي ميشود گرهها را باز كرد و اين دستاورد كوچكي نيست. اميدوارم همه ما با توجه به شرايط جامعه در بستري درست حركت كنيم و به اجتماع و اطراف خود نگاهي طبيعي داشته باشيم.
موضوعي كه انتخاب كردهايد، قدري حساس است و پرداختن به آن دشواريهايي دارد. براي اينكه بتوانيد از اين حساسيتها گذر كنيد و فيلم را به سلامت به سرانجام برسانيد، چه تمهيداتي داشتيد؟ منظورم حساسيتهاي اجتماعي است نه سانسور.
همانطور كه ميدانيد، زمان ساخت فيلم به سانسور فكر نميكنم بلكه به اين فكر ميكنم كه در فضايي كاملا دموكراتيك فيلمي از يك مقطع تاريخي بسازم. يعني در تمام فيلمهايم تكليفم با خودم خيلي روشن است. درباره سانسور، با همه اعضاي گروه سازنده فيلم به اين نتيجه رسيديم كه همان نگاه طبيعي و ناتورئاليستي را داشته باشيم؛ به اين معنا كه در بستر يك درام واقعي، نگاهي انساني و طبيعي به مجموعه شرايط تاريخي و اجتماعي خود داشته باشيم و بستري را ايجاد كنيم كه باورپذيري، جذابيت و درام اين مجموعه را به شكلي تاثيرگذار پيش ببرد. اين بخش و اين نگاه در مجموعه ما وجود داشت و بر مبناي آن توانستيم راحت حركت كنيم تا فيلم به چيزي عليه خودش تبديل نشود.
به جز دشواريهايي كه اين موضوع دارد ممكن است تلقيهاي فمينيستي هم انجام شود و احتمال دارد نگاههاي ضد مرد به وجود آيد كه بخواهد خيلي افراطي از زنان حمايت كند ولي خوشبختانه اين اتفاق براي فيلم شما نيفتاده است.
به هر حال وقتي براي ساخت اثرتان تحقيق كنيد و كساني هم كه طرف مشورت پروژهاند به اين مقوله آگاه باشند، وقتي فراگير و عميق نگاه كنيد، از اين خطرات ميگذريد. فرآيند اين اتفاقات در جامعه از خيلي سال پيش ايجاد شده است و از يك تاريخي ميآيد. اگر چنين نگاهي داشته باشيد، اين اتفاق براي پروژه شما نميافتد. هرچند كه در اين مملكت خيلي راحت به آدم انگ ميزنند و برچسب ميچسبانند. اين جزو همان رفتارهاي اجتماعي است. بخشي از اين فيلم درباره تجاوزهاي اجتماعي است كه به افراد ميشود كه اتفاقا يكي از حرفهاي اصلي فيلم ما است ولي از بيان آن ابايي ندارم چون نگاهي كه به اين مجموعه دارم، نگاهي سالم است.
خانم حكمت فيلم شما در سكوت كامل خبري ساخته شد. چرا؟
ميخواستيم فضاي مسمومي عليه فيلم به وجود نيايد و دوست داشتيم همه بدون هيچ گونه پيشداوري فيلم را ببينند. آن هم در وضعيت باري به هر جهتي كه هر كسي ميكوشد فضايي مسموم ايجاد كند دوست نداشتم چنين برخوردي با فيلم ما بشود. فكر كردم فيلم ما يك فيلم خيلي طبيعي است. سعي كرديم بر اساس اين نگرش، فيلمي سالم بسازيم. البته بايد فيلم را روي پرده ديد و بعدا درباره آن داوري كرد.
منظورتان از فيلم سالم چيست؟
گاهي چيزهايي مد ميشود؛ اتفاقاتي كه به شكلي اغراق شده ميتواند حواس آدمي را از بخش اصلي فيلم دور كند و بر حاشيهها متمركز سازد اما سينماي اجتماعي سينماي دم دستي نيست. با همين نگاه همه اعضاي گروه تلاش كرديم هيجانهاي آني ندهيم و سعي كرديم فيلمي سالم و طبيعي بسازيم.
از آنجاكه فيلم را در سكوت خبري ساختيد، خبري هم درباره عوامل سازنده منتشر نشد. از آغاز اين بازيگران گزينههاي اصلي شما بودند؟
حدود چهار، پنج سال پيش از آتيلا پسياني براي بازي در همين فيلم دعوت كردم ايشان هم خط اوليه را قبول كرد. پيش از شروع فيلمبرداري تكليفمان را به طور كامل با كار روشن كرديم. خيلي صحبت كرديم و نگاه و نگرشي را كه بر اين فيلمنامه حاكم است، كاملا شفاف بازگو كردم و بازيگران حرفهاي باهوشي داشتم كه به سرعت متوجه شدند چه ميخواهيم. قرار بود همه كمك كنند كه اين اتفاق را رقم بزنيم. خوشبختانه در كل فيلم بازيهاي طبيعي و يكدست و درست داريم. همه بازيگران تلاش زيادي كردند و خانم كرامتي واقعا اذيت شد. با همراهي مجموعه و بعد از آگاهي و اشرافشان به اتفاقي كه قرار است رخ بدهد و درك درستي كه از كار داشتند، سبب شد خيلي راحت پيش برويم.
آقاي پسياني قبلتر در فيلمهاي «دو زن» و «نيمه پنهان» هم كار كرده بودند كه هر دو موضوعات زنانهاي داشتند. البته در اين فيلمها دو نقش كاملا متفاوت منفي و مثبت داشتند ولي با ديدن فيلم شما به ياد آن فيلمها هم افتادم و فكر كردم شايد با انتخاب ايشان به نوعي ريسك كردهايد.
نه اصلا ريسك نكردم. توانايي بازي ايشان را ميدانستم و به نظرم هيچ ربطي به آن دو فيلم ندارد. پيچيدگي بازي در اين نقش و اينكه بتواند غم و درد و عشق و توهين و تنهايي، همه را با هم بكشد، خيلي سخت بود و كسي را ميخواستم كه اين توانايي را داشته باشد تا بتواند اين مجموعه را با هم در روند قصه پياده كند. آقاي پسياني اين قابليت را دارد و يكي از تاثيرگذارترين بازيها را در اين فيلم داشته است. لحظه لحظه بازيهاي ايشان از يك نگاه واقعي ميآيد كه من بسيار دوست داشتم. نقش خانم كرامتي هم خيلي سخت بود. ايشان بايد پيچيدگيهاي اين نقش را به نمايش ميگذاشتند و به همين دليل در تحقيقات همراه شدند و به شناخت رسيدند و كاراكتر قصه را با آن شناخت آميخته كردند و آن را در قالبي كه ما ميخواستيم، ارايه دادند. ايشان به بهترين شكل ممكن اين كار را انجام دادند چون به هر حال خيلي سخت بود.
جالب است كه ايشان در زندگي واقعيشان هم يكسري فعاليتهاي اجتماعي دارند كه البته بيشتر در حوزه كودكان است.
همه اينها از شناخت ميآيد. تا وقتي شناخت و آگاهي نباشد، فقط يكسري شعارهاي سطحي ميدهيم و طبيعتا نميتوانيم تاثيرگذار باشيم. بنابراين بايد شناخت داشته باشيم و بازيگر هم طي تحقيقات به شناخت كاملتري ميرسد و ميتواند به قالب نقش برود. بايد خودش باور كند تا بتواند اين باورپذيري را بر پرده سينما نيز منتقل كند.
گفتيد براي اين كار حول و حوش چهار سال تحقيق كردهايد. چيزي هم بود كه در تحقيقاتتان به آن رسيده باشيد اما امكان ارايه آن در فيلم به هر دليلي ميسر نبوده است؟
چهار سال نيست. واقعا حدود 11 سال است كه به طور متناوب درگير اين گونه تحقيقات بودم ولي مقطعي بود چون تحقيق در اين وادي، توان ميخواهد زيرا به روح و روان آدمي آسيب ميزند و اين بسيار دردناك است ولي من ميخواستم در جهت فيلمنامه خودم حركت كنم. ميدانستم فيلمنامهاي يك خطي دارم ولي در پي آن شناخت بودم و اينكه اين موقعيت، چند درصد جامعه را دربرميگيرد، آسيبهاي روحي و رواني در پي آن چيست و چه پيامدهايي دارد، اينكه اين تجربه اجتماعي چه خواهد بود براي كساني كه درگير اين موقعيت ميشوند، رفتارهاي مختلفشان چه خواهد بود و... با انجام تمام اين تحقيقات و بررسيها، ديگر كاراكتر قصه را به عينه ميشناختم. نميتوانستم بدون عينيت و شناخت، سراغ نوشتن فيلمنامه بروم و در پروسه نگارش از دوستان زيادي كمك گرفتم. از چهار، پنج سال پيش آقاي مصطفي خرقهپوش، پوريا عالمي و دوستاني ديگر كنارم بودند. مدام بايد مينوشتيم تا ببينيم آيا به نتيجه ميرسيم يا نه. از سوي ديگر اين تحقيقات، خطري هم دارد و آن اينكه به دليل تصاوير جذابي كه ميتواند روي پرده سينما داشته باشد، بايد مراقبت ميكرديم كه فيلم بر ضد خودش تبديل نشود. برايمان مهم بود كه قصهمان باورپذير باشد و به مجموعه شرايط نگاه طبيعي داشته باشد. رسيدن به اين مرحله هم زمانبر بود و كار ميبرد. بايد به اين فكر ميكرديم چه كنيم تا درام آنقدر واقعي و جذاب شود كه تماشاگر تا آخرين لحظه از روي صندلي تكان نخورد. رئاليسم همراه با يك درام قوي، دغدغههاي هميشگي من در فيلمسازي است.
در كنار مسائلي كه براي شخصيت زن فيلم رخ ميدهد و كل خانواده و اطرافيان را درگير ميكند، نگاهي هم به ديگر مسائل جامعه داريد مانند مفاسد اقتصادي كه البته خيلي نرم به آن ميپردازيد.
ببينيد اينها مجموعهاي از شرايط است، منشوري است با زاويههاي مختلف كه در بستر اين جامعه و در اين مقطع وجود دارد. قرار است ما بر شرايط اجتماعي، سياسي و اقتصادي خود تاثير بگذاريم بدون اينكه فيلممان شعارزده شود يا جنبه گزارشگونه پيدا كند. از هر نوع شعارزدگي شديدا پرهيز كرديم.
خوشبختانه از خطر شعارزدگي به سلامت گذر كردهايد ولي فكر نميكنيد در پايان فيلم، زني كه ما با آن روبهرو هستيم، بعد از گذراندن يك دوره دشوار به طور ناگهاني خودش را پيدا ميكند؟
به طور ناگهاني خودش را پيدا نميكند. او درمييابد كه به هر حال بايد تمام مشكلاتمان را بگوييم و دست از پنهانكاري برداريم و راحت حرف بزنيم و همين راهگشاي ما است كه باعث ميشود حركت رو به جلو داشته باشيم. وقتي اين زن نميداند چه كند، اين استيصال وحشتناكي كه در آن قرار گرفته، تنها يك راه دارد؛ گفتن آن مشكل و فقط گفتن.
«جاده قديم» چهارمين فيلم منيژه حكمت در مقام كارگردان است كه در خلاصه داستان آن آمده است: «در شب سال نو مينو به خانه بازنميگردد...» او پيشتر فيلمهاي «زندان زنان»، «سه زن» و «لالايي» را ساخته است كه همه فضايي زنانه دارند و امسال بعد از نزديك به 10 سال، تازهترين اثر خود «جاده قديم» را ساخته است. عوامل اصلي اين فيلم عبارتند از: تهيهكننده و كارگردان: منيژه حكمت، مدير فيلمبرداري: داريوش عياري، تدوين: مصطفي خرقهپوش، موسيقي: كريستف رضاعي، مجري طرح: طهورا ابوالقاسمي، طراح چهرهپردازي: سعيد ملكان، طراح صحنه: كيوان مقدم، طراحي و تركيب صدا: سيد محمود موسوينژاد، صدابردار: مهدي ابراهيمزاده، مشاور كارگردان: مصطفي خرقهپوش، طراح لباس: نازنين توسلي، عنوانبندي: ابراهيم حقيقي، مدير توليد: سميرا علايي، دستيار اول كارگردان و برنامهريز: سحر مصيبي، عكس: امير عابدي. بازيگران: مهتاب كرامتي، آتيلا پسياني، ترلان پروانه، محمدرضا غفاري، شيرين يزدانبخش، ليلي رشيدي، محمدرضا هدايتي، بهناز جعفري، بانيپال شومون، پوريا رحيمي، هدي زينالعابدين و پرويز پورحسيني. محصول بامداد فيلم. نخستين نمايش اين فيلم در سي و ششمين جشنواره فيلم فجر است.