رونمايي از تصحيح موحد در تبريز
بعد از ما مثنوي «شيخي» كند
مراسم رونمايي كتاب مثنوي مولوي به تصحيح دكتر محمدعلي موحد عصر روز پنجم بهمنماه در بنياد شهريار تبريز برگزار شد. در اين مراسم ابتدا توفيق سبحاني درباره اينكه از اين پس اين تصحيح مثنوي اساس كار محققان خواهد بود و بهترين جايگزين تصحيح نيكلسون خواهد بود سخن گفت و نمونههايي از دقت استاد موحد را در تصحيح مثنوي ذكر كرد. سپس علي اصغر محمدخاني، معاون فرهنگي و امور بينالملل شهر كتاب درباره اهميت كار دكتر موحد سخن گفت. سخنران بعدي باقر صدرينيا بود كه به معرفي آثار مختلف دكتر موحد به ويژه درباره شمس و مولانا پرداخت. مشتاق مهر نيز به تفصيل به معرفي نسخههاي مورد استفاده موحد در تصحيح مثنوي پرداخت و نيز از اهميت تقسيمبندي مطالب مثنوي در اين چاپ سخن گفت. در پايان اين مراسم محمد علي موحد سخناني گفت كه بخشهايي از آن از نظر ميگذرد:
ما به بزرگان دسترسي نداريم. به طور مثال به افرادي چون سعدي، نظامي، حافظ و... دسترسي نداريم و نميدانيم مادر و پدر سعدي كيست و دقيقا چگونه زندگي ميكرده است. شما ميدانيد مهمترين نسخهاي كه ما از شاهنامه داريم مربوط به 200 سال بعد از فردوسي است. ما بعد از 200 سال خبر از بايزيد داريم. اما درباره مولانا اينگونه نيست ميدانيم خانواده او چه كساني هستند و خودش چه ميكرده است. نسخههايي كه مرحوم فروزانفر از ديوان مولانا گردآوري كرده محدود به 100 سال بعد از مولانا است. يعني ديوان كبيري كه ما از فروزانفر در دست داريم در آن منابعي كه از مولانا 100 سال پس از آن موجود بوده، مرجع قرار گرفته است.
مرحوم نيكلسون درباره منابع موجود مولانا ميگويد كه بايد نسخههاي بعد از قرن هشتم را كنار بگذاريم. ما چه كار كرديم؟ او خودش را به نسخههاي قرن هشتم محدود كرده بود اما ما همان نسخهها را كنار گذاشتيم و دايره و حصار را تنگتر كرديم. ما گفتيم منابع 15 سال بعد از مولانا را كنار ميگذاريم چون در اطراف مولانا كساني مانند فرزندان او بودند. حسامالدين چلبي كسي كه صاحب مثنوي بود در 676 وفات كرده است. بنابراين نسخههايي كه ما روي آن كار كرديم زيرنظر خود حسام الدين بود كه قرار گذاشت در خانقاهها بعد از قرآن مثنوي خوانده شود و در واقع همانطور كه گفتم مثنوي براي او گفته شده است. اين فرد زنده بوده و در حال حياتش خليفه مولانا بوده است. البته بعد از مرگ مولانا هم او خليفه مولانا بوده است.
ما نسخههاي زيرنظر اين فرد را بررسي كرديم. از سوي ديگر اشاره شده كه نيكلسون برخي از اين نسخهها را ديده و برخي را هم كنار گذاشته است. او نسخه 687 را ديده است اما نسخه او ناقص بوده و به همين دليل آن را كنار گذاشته در حالي كه اين نسخه بسيار با ارزشي است. آن نسخه كه به خط سلطان ولد است را نيكلسون نديده است. اما ما نسخههايي كه نيكلسون ديده و آنهايي را كه ناديده گرفته است بررسي كرديم. البته اهل فن بايد اين نسخه را ببينند و آن را بررسي كنند.
رونمايي اين كتاب مرهون تلاشهاي افراد زيادي است. من دوست داشتم اسم فرهنگستان زبان و ادبيات فارسي روي كتاب باشد اما با توجه به كيفيت كارهاي هرمس دوست داشتم اين ناشر كتاب را چاپ كند. فكر ميكنم كار خوبي انجام شده است با اينكه من آدم سختگيري هستم. اول كتابي كه از من چاپ شده است توسط بنگاه ترجمه و نشر كتاب زيرنظر تقيزاده بود و در سري اول كتابهايي كه آنجا چاپ شد قرار داشت، كتابهاي من را عليرضا خوارزمي كه يكي از باذوقترين ناشران است چاپ كرد. پس از آن هم مرحوم زهرايي صاحب نشر كارنامه برخي ديگر از آثار من را منتشر كرده است. به همين دليل من بدآموز و لوس شدم و هر ناشري را قبول ندارم. خوشبختانه حق اين كتاب ادا شده است.
من زماني فكر ميكردم بايد كتابي با عنوان متشابهات مثنوي معنوي نوشت. مثنوي ابعاد بسيار دارد كه ميشود آن را بررسي كرد. ما نبايد راه را ببنديم و بگوييم فقط قرائت ما درست است و لاغير. ما علاقهمنديم كه خوانشها و قرائتهاي مختلف از مثنوي معنوي ارايه شود. من تلاش كردم قرائتهاي مختلف مثنوي را در پاورقي اين كتاب ارايه كنم. كساني كه ميخواهند مثنوي را بخوانند نزديكترين متن به نسخه اصلي و آنچه از لب و دهان مولانا بيرون آمده را ميبينند. قرائتهايي كه اكنون موجود است خوانشهايي نيست كه به مثنوي تحميل شده باشد. اينها قرائتهايي است كه به نسخههاي 15 سال اول يعني نسخههاي 677 يا نسخه 687 بسيار نزديك است. زماني كه مولانا در حيات بوده در حضور حسامالدين چلبي مثنوي معنوي را تصحيح، تذهيب و تنقيح ميكردند. اينگونه نبوده كه مولانا شعري بگويد و برود. اين شعري است كه اصل، اصل دين است. ميگويد بعد از ما مثنوي شيخي كند. بنابراين در اين كتاب مولانا نهايت دقت را داشته و وسواس به خرج داده است. مولانا روي برخي نسخهها علامت صحت گذاشته و برخي را هم نه يعني آن را رد نكرده است.