• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4030 -
  • ۱۳۹۶ يکشنبه ۲۹ بهمن

رضا مقصودي، كارگردان برگزيده فيلم اولي در گفت‌وگو با «اعتماد»:

انگار فيلم كمدي دور از شأن جشنواره است

تينا جلالي

امسال رضا مقصودي با فيلم «خجالت نكش» در سي و ششمين جشنواره فيلم فجر شركت كرد؛ كارگرداني كه با اولين ساخته‌اش سيمرغ بلورين فيلم اول را كسب كرد . مقصودي نزد اهالي سينما بيشتر به عنوان نويسنده شناخته مي‌شود تا كارگردان يا فيلمساز، اگرچه خودش معتقد است سال‌هاست مي‌خواسته فيلم اولش را بسازد اما شرايط برايش محقق نشده؛ ولي بااين‌حال او با سبقه طولاني كه در نوشتن دارد به عنوان فيلم اولي در جشنواره فيلم فجر امسال حضور داشت و انصافا فيلمي با ساختار استاندارد براي مخاطب ساخت. «خجالت نكش» يك فيلم كمدي است كه با در نظر گرفتن احساسات مردم با مسائل روز جامعه و حتي سياست شوخي مي‌كند. زير لايه طنز دارد ولي موضوعات جدي را مطرح مي‌كند. بازي متفاوت احمد مهرانفر و شبنم مقدمي از ويژگي‌هاي مثبت اين فيلم به حساب مي‌آيد. گفت‌وگوي «اعتماد» را با رضا مقصودي، كارگردان فيلم «خجالت نكش» از نظر مي‌گذرانيد.

 

فيلم «خجالت نكش» فيلمي با مضموني مناسب و ساختاري استاندارد است. آيا به نظر شما جشنواره فيلم فجر كم توجه نسبت به اين فيلم نبود و صرفا جايزه اولي برايش كم نبود؟

اهل گله نيستم، اما چون شما سوال مي‌كنيد دوست دارم بگويم كه به نظر من بازي احمد مهرانفر هم مي‌توانست بيشتر ديده شود و حتي كانديداي بازيگري شود؛ فيلمنامه هم اين ويژگي مثبت را داشت. نمي‌دانم چرا جشنواره نگاه اخمو به فيلم‌هاي كمدي دارد.

نگاه اخمو؟

بله؛ انگار ديده شدن فيلم كمدي براي جشنواره ننگ است و دوراز شأن جشنواره است كه به اين فيلم‌ها توجه شود اين درحالي است كه فيلم خجالت نكش فيلمي سالم است كه خارج از مرزهاي اخلاقي حركت مي‌كند و تلاش دارد مردم را بخنداند. با اين حال من هيچ مشكلي در راي و نظر داوران نمي‌بينم و راضي‌ام.

ارتباط مخاطب عام با فيلم‌تان چطور بود؟ آن طور كه در بعضي سينماها شاهد بوديم اين فيلم را دوست داشتند.

در سالن‌هايي كه با مردم به تماشاي فيلم مي‌نشستم كسي مرا نمي‌شناخت اما از صداي خنده مخاطبان خوشحال مي‌شدم و به وجد مي‌آمدم. لبخند و خنديدن مردم براي من بزرگ‌ترين دستاورد و جايزه است كه كسب كردم؛ اميدوارم در اكران هم اين اتفاق بيفتد. فيلم خجالت نكش كمدي سالمي است كه اصول اخلاقي را زير پا نمي‌گذارد اما لحظات شادي را براي مردم فراهم مي‌كند. اينكه حال مردم با اين فيلم خوب مي‌شود خوشحالم مي‌كند.

و نكته ديگر اينكه رييس سازمان سينمايي در صحبت‌هاي اخير خود به برپايي جشنواره‌اي با حضور كارگردانان فيلم اول و دوم اشاره داشتند. به نظر شما اين طرح چقدر مي‌تواند در درازمدت قابل اجرا باشد؟

به نظر من اينكه بخواهيم محصول كارگردانان با فيلم اول را در كنار فيلمسازان حرفه‌اي بسنجيم منصفانه نيست. اما با برگزاري جشنواره‌اي مستقل براي فيلم اولي‌ها هم موافق نيستم. از سال‌هاي گذشته كارگردانان جوان در جشنواره فيلم فجر يك بخش مجزا داشتند و در كنار بخش اصلي و سوداي سيمرغ به رقابت مي‌پرداختند اين مگر چه اشكالي داشت؟ اساسا اينكه بخش فيلم اولي‌ها از جشنواره فيلم فجر جدا شد مناسب نبود و بهتر است به جاي برگزاري جشنواره‌اي مستقل همان بخش فيلم اولي‌ها را به جشنواره فجر اضافه كنيم.

آقاي مقصودي ساليان زيادي است كه شما به نوشتن مبادرت مي‌ورزيد اگرچه در سال‌هاي ابتدايي فعاليت‌تان فيلم كوتاه ساختيد اما چه شد كه تصميم به ساخت فيلم اول‌تان گرفتيد؟

واقعيتش را بخواهيد خيلي وقت بود كه مي‌خواستم فيلم بسازم اما شرايطش فراهم نمي‌شد و طي اين سال‌ها درصدد ساخت فيلم اولم بودم اما به هر دليلي اين اتفاق نمي‌افتاد. فيلمنامه اين فيلم را سال‌ها بود كه دوست داشتم بسازم تا اينكه تهيه‌كننده به من اطمينان كرد و شرايط ساخت فراهم شد و فيلم اولم را ساختم.

همواره بحث بر اين است كه وقتي نويسنده‌اي تصميم به ساخت فيلم مي‌گيرد به‌نوعي تداخل كاري بين كار نويسندگي و كارگرداني ممكن است به وجود بيايد.

در دنيا هم چنين اتفاقي فراوان مي‌افتد.

اين را در نظر بگيريد كه شرايط كشورمان با دنيا كاملا متفاوت است.

خير، موافق نيستم. در كشور ما فيلمسازان گوناگوني هستند از آقاي ابراهيم حاتمي‌كيا گرفته تا داريوش مهرجويي، ناصر تقوايي، كيانوش عياري و خيلي‌هاي ديگر نوشته‌هاي خود را مي‌سازند. فكر مي‌كنم اكثر فيلم‌هاي خوب و ماندگار سينماي ياران متعلق به كارگرداناني بوده كه نويسنده كارشان هم بودند. اتفاقا به نظر من تداخل كاري به وجود نمي‌آيد و سرعت بيشتري هم به توليد مي‌دهد.

اما اين فيلمسازاني كه شما نام برديد از ابتدا تنها به عنوان نويسنده فعاليت نمي‌كردند.

به شخصه دو جور فيلمنامه‌نويس مي‌شناسم. يكي آنكه اصراري براي مولف بودن ندارد. نمي‌خواهد كار تاليفي كند. او فقط متني را مي‌نويسد و در اختيار ديگري قرار مي‌دهد كه بسازد. بسياري از اينها حتي وقتي فيلم هم بر اساس فيلمنامه‌شان ساخته شد رغبتي به ديدن آن ندارند. حتي يكي از آنها به من مي‌گويد بعد از تمام شدن فيلمنامه ديگر كاري با آن ندارم و براي من تمام‌شده است. اما گروهي ديگر اين‌طور نيستند. من نمي‌توانم به شكل و نوع ساخته‌شده فيلمنامه فكر نكنم. همواره با ولع به ديدن فيلم مي‌نشينم و همواره هم سرخورده مي‌شود. چون من نگاهم به فيلمنامه يك نگاه تاليفي است. يك اثر هنري خلق كرده‌ام كه مي‌خواهد همه‌ وقتي نگاهش مي‌كنند من را ببينند كه البته طبيعي است كه نبينند. فيلم اثر سازنده آ‌ن يعني كارگردان است كه البته طبيعي هم هست كه با ذهنيت من متفاوت باشد. ورود من به عرصه كارگرداني پاسخ به اين نياز دروني من بوده. مي‌خواهم انديشه خودم را روي پرده ببينم.

در طول زندگي‌ و عمر كاري‌ام موضوع تاليف برايم ارزش زيادي داشته.

نگاه تاليفي به نوشته‌هاي‌تان داشتيد؟

بله. دوست دارم نتيجه نوشتن خودم را روي پرده ببينم، در واقع علاقه هميشگي من اين بوده در نگارش خودم باشم؛ اما نمي‌دانستم چه زماني اين فرصت به من داده مي‌شود. فيلمنامه «خجالت نكش» اين فرصتي كه سال‌ها در انتظارش بودم را برايم فراهم كرد.

البته به اين نكته هم بايد توجه كرد كه همه فيلمنامه‌نويس‌ها نگاه شما را ندارند.

با شما موافقم. عرض كردم كه حتي بعضي از همكارانم هستند كه فيلمنامه را كه واگذار مي‌كنند براي‌شان مهم نيست كه چه از كار درمي‌آيد. بعضي از كارگردان‌ها هم دوست ندارند كه فيلمنامه‌نويس‌ها بعد از تحويل فيلمنامه دوروبرشان بپلكند. اين طبيعت كار حرفه‌اي است. در سال‌هاي گذشته بعضي فيلم‌هايي كه براساس نوشته‌هايم ساخته‌شده موردقبول من نبوده و من خيلي بابت اين موضوع حرص خوردم. به‌تدريج به اين نتيجه رسيدم كه بايد يكجايي كات كنم و وارد ماجراي فيلمسازي شوم. واقعيتش را بخواهيد خيلي زودتر از اينها بايد فيلم اولم را مي‌ساختم اما ماهي را هروقت از آب بگيري تازه است.

آقاي مقصودي در سال‌هاي گذشته خيل عظيمي از عوامل فني پشت دوربين ازجمله بازيگران، نويسندگان، فيلمبرداران يا حتي بازيگران پشت دوربين كارگرداني نشسته‌اند اما اين مساله محدود به يك فيلم براي آنها بوده و حتي ممكن است كه تجربه بدي براي آنها باشد. به طوري كه ديگر آنها را در مقام كارگردان نديده‌ايم. با اين صحبت‌هايي كه شما مي‌كنيد آيا ما شما را در مقام كارگردان همچنان خواهيم ديد؟

نكته مهم اين است كه من قطعا كار نويسندگي را كنار نمي‌گذارم و در اين مسير تلاش مي‌كنم تا فيلم هم بسازم. با اين حال فيلمسازي را هم كنار نمي‌گذارم ترجيحم اين است كه فيلم بسازم. چون معتقدم دانشش را دارم و اكنون بيشتر شده است.

نگاه به كارنامه شما اين نكته را به ذهن مي‌رساند كه فعاليت شما با فراز و نشيب در سينما همراه بوده... در مقاطع مختلف شما كارهاي مختلفي را ارايه داديد از يك‌سو «ليلي با من است» در كارنامه شما ديده مي‌شود و از سوي ديگر «اخلاق تو خوب كن» را هم نوشتيد. يا فيلم «من سالوادور نيستم» كه بدون در نظر گرفتن كيفيت؛ اين فيلم به پرفروش‌ترين فيلم سال هم تبديل مي‌شود.

اين فيلم‌هايي كه شما نام مي‌بريد من نويسنده آنها بودم. يك معمار از نقشه من خوب استفاده كرده و معمار ديگر نقشه مرا غيرجذاب درآورده است. اما آنچه مسلم است اينكه من فيلمنامه «من سالوادور نيستم» را خيلي دوست داشتم ولي فيلمش را دوست ندارم. تهيه‌كننده آن كار و كار من هردو يك نفر است. اينجا بگويم كه آقاي پروين حسيني، تهيه‌كننده اين فيلم دوست شريف و خوب من هستند و از اينكه به من اطمينان كرد و اجازه داد تا اين فيلم را بسازم ازش ممنونم. به‌هرحال در سينما شرايط به‌گونه‌اي پيش مي‌رود كه من به طور دقيق مسوول نوشته خودم نيستم. فيلمنامه‌اي را كه مي‌نويسم واقعا دوست دارم اما اين متن به كارگرداني سپرده مي‌شود كه من مسووليت ساخته او را نمي‌توانم بر عهده بگيرم؛ شايد اگر فيلمنامه چاپ شود و به‌صورت كتاب در دسترس مردم قرار بگيرد بهتر بشود آنها را ارزيابي كرد...

چطور شد تصميم نگرفتيد فيلم اول‌تان بر اساس اقتباس باشد؟

اتفاقا دوست داشتم فيلمنامه فيلم اولم اقتباس باشد؛ اما برايم اين شرايط محقق نشد؛ هرچند من معتقدم در خلق هنري اساسا تاليف صرف وجود ندارد و همه كارها تحت تاثير ارادي يا غيرارادي مطالعات، محيط اطراف‌مان و فيلم‌هايي كه ديده‌ايم قرار مي‌گيرد. اميدوارم در ادامه بتوانم كار اقتباسي انجام دهم.

 

 

انگار ديده شدن فيلم كمدي براي جشنواره ننگ است و دوراز شأن جشنواره است كه به اين فيلم‌ها توجه شود اين درحالي است كه فيلم خجالت نكش فيلمي سالم است.

از سال‌هاي گذشته كارگردانان جوان در جشنواره فيلم فجر يك بخش مجزا داشتند و در كنار بخش اصلي و سوداي سيمرغ به رقابت مي‌پرداختند اين مگر چه اشكالي داشت؟

در سال‌هاي گذشته بعضي فيلم‌هايي كه براساس نوشته‌هايم ساخته‌شده موردقبول من نبوده و من خيلي بابت اين موضوع حرص خوردم. به‌تدريج به اين نتيجه رسيدم كه بايد يك جايي كات كنم و وارد ماجراي فيلمسازي شوم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون