خبري اميد بخش براي آينده
حسن لطفي
وقتي برادران ارك (بهرام و بهمن) از پلههاي سن اختتاميه سي و ششمين جشنواره فيلم فجر بالا ميرفتند حس خوبي پيدا كرده بودم. دليلش علاقهام به فيلمي كه ساختهاند (حيوان) نبود. به سيمرغ بلورين توي دستشان و جوايزي كه از جشنوارههاي معتبر فيلم (كن وجشن خانه سينما) گرفتهاند، هم فكر نميكردم. وقتي برادران ارك در آن شب پر حاشيه از پلهها بالا رفتند نماد اميد و آيندهاي بودند كه در فيلم كوتاه ميتوان ديد. فيلمي كه برخي تصور ميكنند سينماي مستقلي است و خودش هويت خاصي دارد. البته بعضيها هم گمان ميكنند فيلم كوتاه به خاطر هزينه كمتري كه دارد امكاني براي يادگيري سينماست. اين تنها فرصتي نيست كه هزينه ناچيز توليد فيلم كوتاه براي علاقهمندان به فيلمسازي فراهم ميسازد. علاقهمنداني كه دل در گرو هنر سينما دارند و صنعت سينما و سينماي بدنه نميگذارد خلاقيت و تجربههاي نو را وارد هنر هفتم كنند. شايد بخشي از كساني كه به فيلم كوتاه به عنوان سينماي مستقل نگاه ميكنند، هم چنين باوري دارند. باوري كه ميتواند بهانه نوشتن مطلبي بلند درباره فيلم كوتاه و آينده آن در ايران باشد. آيندهاي كه برخي تصور ميكنند با رسيدنش سالنهاي سينما و شبكههاي تلويزيوني اقبال بيشتري به فيلم كوتاه نشان خواهند داد. راست و دروغش را زمانه مشخص مي كند. فعلا بايد به اين حس خوبي فكر كرد كه موفقيت برادران ارك و فيلمسازان فيلم كوتاه در بيننده ايجاد ميكنند. حسي كه بوي اميد و آينده ميدهد. فرقي هم نميكند، همفكر طرفداران فيلم كوتاه سينماي مستقل باشي يا فيلم كوتاه برايت مشقي باشد كه فيلمسازش با آن به سينماي حرفهاي ميرسد، در هر دو حالت فيلمِكوتاهِ خوب، خبر از آينده خوب ميدهد. خصوصا وقتي اين فيلم از بسياري از فيلمهاي حرفهاي توليدي در كشور ساختار و مضمون بهتري داشته باشد؛ ساختاري كه باعث لذت و احساس شعف به وقت تماشايش در زمان حال نيز ميشود.