فراموشي و قرار
محمد زينالياُناري
انسانها گاه خودشان و قول و قرارشان را كه در ميزهاي دانشگاه يا صندوقهاي راي بستهاند، از ياد ميبرند. هر بار قرار ميگذاريم، در مخاطرهاي بزرگ قرار ميگيريم. قرارهاي بزرگ، مخاطرههاي بزرگتر ميآفرينند و هر آن در مواجهه با آن هستيم كه اتفاقي بيفتد. در واقع مخاطره قرارهاي كوچك، خطرهاي كوچكي دارند، اما نسيان قرارهاي بزرگ، براي ما مشكلات زيادي رقم خواهد زد. اما برخي از قرارهاي بزرگ، مشكلات ديگري نيز دارند، اين موضوع در بسياري از اتفاقات كه يكي از آنها در ترك عادات ديده ميشود، رخ ميدهد. وقتي قرار است عادتي را ترك كنيم، مدتي قواعد آن را رعايت ميكنيم و به مرور ممكن است سختيها و دشواريهاي زندگي يا روزمرّگي و بيعاري اين قرار ما را از يادمان ببرد. هر قدر توانايي ما كمتر باشد، ضعف بيشتري در حفظ پيمانهاي خود نشان ميدهيم. بالينگران راهحلي يافتهاند، از آدمهايي كه تحمل قرارهاي بزرگ را ندارند، ميخواهند تا اصلا قرار بزرگ نگذارند تا ترك عادتهاي بيمارگون كنند. اما جامعه و مردمي كه قرارهاي بزرگي مانند دوستي، صداقت و تعهدات اخلاقي مانند عدالت و آزادي ميگذارند، نيازمند آن هستند كه مدام به خودشان بيايند و معناي اين قرارها را با خود زمزمه كنند. از گذشته نيز قرارهاي بزرگ، به تذكار و اورادي نياز داشته و حتي مردان خدا در ياد داشتن بزرگي نام خدا، مدام دعا ميكردند و خطاب به خدا ولي در واقع به خود يادآوري ميكردند كه گناهان خود را ترك كرده و از دوري با خدا تبري جويند. ممكن است عهد و قرار به سادگي برود ولي انسانهاي بدون قرار، هيچ كاري ندارند كه انجام بدهند. اما براي آنهايي كه ضعيف نيستند، ضرورت دارد پيمانهاي اجتماعي مدام گوشزد شود تا تاريخ قرارهاي بزرگ مانند انقلابها و قيامها خوانده شود. قرارهاي بزرگ تاريخي مردم ايران، پديدهاي نسلي نبوده و ميراث قرنها و نسلهايي بوده كه تلاش و استمرار براي برابري و آزادي ارزشهاي دروني داشتهاند.