بازگشت به جنگ جاسوسان
چه در خاك كشورهاي اروپايي و چه در خاك روسيه، تعداد زيادي از نمونههاي ماموران امنيتي خارجي وجود داشتند كه فعاليتهاي متنوعي در حوزههاي مختلف داشتند و سازمانهاي امنيتي كشورهاي هدف يا كشورهاي متبوع جاسوسان همواره در جنگي غيرعلني براي پنهان كردن هويت مامورانشان از يكديگر يا شناسايي جاسوسان كشورهاي ديگر در خاك خود هستند. در مورد پرونده اخير تنشها ميان لندن و مسكو، نه تنها به سادگي نميتوان ارزيابي كرد كه آيا روسيه در اقدام به سوءقصد عليه جان اين مامور امنيتي نقش داشت، بلكه حتي اگر چنين سوءقصدي اثبات شود باز هم بسيار بعيد است كه از انگيزههاي سازمان امنيتي در مورد چنين اقدامي با خبر شد. عناصر امنيتي ممكن است به خاطر افشاي ماموريت، واگذاري اطلاعات و بسياري موارد ديگر در معرض حذف قرار بگيرند. اما زمان اين تنشها از اهميت بالايي برخوردار است. در شرايطي كه يكشنبه هفته آينده انتخابات رياستجمهوري در روسيه برگزار ميشود، اين تنش اطلاعاتي و امنيتي اثرهاي منفي در سياست روسيه خواهد گذاشت. با توجه به انكار مسكو مدارك و اسناد كافي وجود ندارد كه بتوان به صورت مستقل نقش روسيه را در اين كار تاييد كرد، در برابر باز هم اطلاعات، مدارك و اسناد كافي وجود ندارد كه بتوان اين اتهام را به دولت بريتانيا وارد كرد كه براي اثرگذاري در انتخاب روسيه از طريق سرويس MI6 اقدام به سناريوسازي عليه مسكو كردهباشد. پيش از اين ما در روابط روسيه و بريتانيا، شاهد كشتهشدن يك جاسوس ديگر به نام الكساندر ليتوينينكو بوديم كه بيش از يك دهه پيش از طريق تماس با عنصر راديواكتيو پلونيوم ضعيفشده جان خود را از دست داد.
آنچه بدون ترديد به عنوان نتيجه اين تنشها و اتفاقات ميتوان مورد اشاره قرار داد، اثر منفي اين رويداد در روابط ديپلماتيك ميان مسكو و لندن است. نبايد فراموش كرد كه كشورهاي اروپايي پيش از اين به دليل بحران اوكراين و ضميمه شدن شبهجزيره كريمه به خاك روسيه، روابط بسيار تنشآلود و سرشار از بدبيني با روسيه داشتند و اكنون اين پرونده بر حجم پروندههاي اختلافي ميان دوطرف اضافه شده است. پيشبيني ميشود كه بعد از اقدام ترزا مي براي اخراج ديپلماتهاي روسي از خاك بريتانيا و قطع تماسهاي سطح بالا، روسيه نيز دست به اقدام متقابل بزند و ديپلماتهاي بريتانيايي را از خاك روسيه اخراج كند. اگر به سوابق روابط ديپلماتيك ميان كشورهاي اروپايي و امريكايي با روسيه نگاه كنيم، ميبينيم كه همواره در روابط ديپلماتيك دوجانبه، جاسوسي در پوشش ديپلمات، بخش جداييناپذير از روابط دوجانبه بوده است. هر چند نميتوان همه ديپلماتهاي روس يا بريتانيايي را ماموران اطلاعاتي تلقي كرد، اما همواره اين كشورها از پوشش ديپلمات براي اعزام ماموران امنيتي و اطلاعاتي به خاك يكديگر استفاده كردهاند. بعد از سال 1991 كه جنگ سرد ميان شرق و غرب رسما پايان گرفت، جهتگيري فعاليتهاي اطلاعاتي و جاسوسي كشورهاي غربي و روسيه تا حد زيادي تغيير كرد. ماهيت فعاليتهاي جاسوسي و اطلاعاتي در دوران جنگ سرد عمدتا در حوزههاي امنيتي و نظامي بود، ولي طي دهههاي بعد از جنگ سرد گرايش فعاليتهاي جاسوسي به سمت اطلاعات مربوط به روابط تجاري، مالي، فناوريها و دخالتهاي اقتصادي بود اما طي چند سال اخير بار ديگر شاهد هستيم كه عملا بار ديگر فعاليتهاي جاسوسي به سمت مسائل امنيتي، دفاعي و نظامي گرايش پيدا كرده است. بريتانيا و ايالات متحده امريكا، همواره در زمينههاي مختلف در عرصه بينالمللي همكاري نزديك و هماهنگي بالايي با يكديگر داشتند. بنابراين به هيچوجه دور از ذهن نيست كه لندن و واشنگتن براي رويارويي با مسكو با يكديگر همكاري كنند و به نوعي يك جبهه متحد اطلاعاتي عليه مسكو ايجاد كنند. سابقه همكاريهاي اطلاعاتي، امنيتي و نظامي ايالات متحده امريكا و بريتانيا از زمان جنگ جهاني دوم تاكنون در بالاترين سطوح ادامه دارد، تا جايي كه هر دو كشور از روابط خود با عنوان «رابطه ويژه» ياد ميكنند. در اين پرونده هم قطعا امريكاييها از موضع لندن حمايت ميكنند. آژانس MI6 بريتانيا رابطه نزديك و تاريخي با سازمان CIA در امريكا دارد. بدون توجه به اينكه اين اقدام از سوي روسيه انجام شدهباشد يا اينكه يك سناريوسازي براي بدنام كردن روسيه در جامعه جهاني باشد، اصل انجام عمليات حذف فيزيكي يك عنصر اطلاعاتي در خاك يك كشور ديگر موضوع بسيار حساس و پرونده پيچيدهاي است كه ظرفيت تبديل شدن به تنش جدي دارد. در هر حال ماهيت اين پرونده به عنوان يك پرونده اطلاعاتي و امنيتي، باعث ميشود كه گمانهزنيها در مورد آن تا حد زيادي افزايش پيدا كند. چنين رويدادي در آستانه برگزاري انتخابات در روسيه، همزمان با افزايش تنشهاي ميان مسكو و واشنگتن، اتهام استفاده از سلاحهاي شيميايي كشتار جمعي توسط روسيه و مسائل مشابه باعث ميشود كه بازار گمانهزنيها و توطئهانديشيها در مورد اين اتفاق داغتر شود. تا جايي كه ممكن است گروهي اين اتهام را به عنوان سناريويي براي افزايش فشار بر روسيه در سوريه عنوان كنند و ادعاي استفاده از عامل اعصاب در اين رويداد را به نوعي به اتهامهاي استفاده از سلاحهاي شيميايي در سوريه پيوند بزنند. در جنگهاي جاسوسي ماموران مخفي قدرتهاي جهاني، طي 5 دهه گذشته همواره شاهد استفاده از روشهاي پيچيده و راهكارهاي غيرمعمولي براي حذف عناصر اطلاعاتي بوديم، تا جايي كه استفاده از يك سلاح شيميايي مانند گاز اعصاب را نميتوان خيلي اتهام عجيبي در جبهه جنگهاي جاسوسي دانست. براي ارتباط دادن اين واقعه با مسائل ديگر سياسي جاري، به هيچوجه نميتوان مدارك و اسناد معتبري پيدا كرد و هر آنچه از سوي تحليلگران براي ارتباط دادن اين واقعه با مسائل جاري در جهان مطرح شود، از حدس و گمانهزني فراتر نميرود. در واقع اصل اقدام به حذف فيزيكي ماموران اطلاعاتي يكي از روشهايي است كه ما در گذشته و طي دهههاي پيش بارها و بارها چه از سوي غرب و چه از سوي شرق شاهد آن بوديم كه به روشهاي مختلف و با استفاده از ابزارها، مواد و روشهاي بسيار متنوع و ابتكاري انجام شده است. شايد در اين مورد سازمان موساد به عنوان بازوي اطلاعات خارجي رژيم صهيونيستي يكي از شناختهشدهترين سازمانهاي اطلاعاتي جهان باشد كه چه در سرزمينهاي اشغالي و چه در خاك كشورهاي مختلف جهان اقدام به حذف فيزيكي عناصر اطلاعاتي متخاصم يا حتي شخصيتهاي مخالف به بهانههاي مختلف كرده باشد.