مرد شاكي موتلفه
يكي از پرسروصداترين كانديداهاي انتخابات رياستجمهوري كه پس از انتخابات هم به اظهارنظرهاي انتقادي خود عليه دولت ادامه داد، سيدمصطفي ميرسليم، عضو حزب موتلفه بود. كانديدايي كه بر خلاف نظر حزب متبوع خود تا آخرين لحظه در صحنه ماند و با رايي اندك شكست خورد. ميرسليم پس از انتخابات همواره تلاش داشت تا با اظهارنظرهاي خود در صدر اخبار باشد. او در مصاحبههاي خود همواره چهرهاي انتقادي داشت و نوك پيكان انتقادات او شامل همه افراد و گروهها از جمله كانديداهاي انتخابات رياستجمهوري، جبهه اصولگرايي و دولت بود. انتقادهايي كه ميرسليم تلاش داشت با استفاده از آن خود را چهرهاي همه فن حريف نشان دهد. عضو حزب موتلفه در مصاحبهاي كه پس از انتخابات رياستجمهوري با روزنامه ايران انجام داد استارت حركت انتقادي خود را زد. او در اين مصاحبه جملاتي را به زبان آورد كه با واكنش بسياري از سياسيون و حتي احزاب جريان اصولگرايي همراه بود. «جمنا» نخستين قرباني انتقادات ميرسليم بود. او در اين مصاحبه با انتقاد جدي از فرآيند جمنا براي انتخاب نامزد نهايي گفت: اعضاي جمنا با وجود واگذاري نتيجه انتخابات ميگويند اين تشكل تجربه موفقي بود و بايد اين تشكيلات را ادامه دهيم. چنين برداشتي را ميپذيريد؟ ما از مبنا با اين نوع اقدام تشكيلاتي موافق نيستيم.» ميرسليم در ادامه به استفاده از امكانات يك نهاد نظامي اشاره كرد كه با واكنش حزب موتلفه نيز همراه بود. ابراهيم ترقي، عضو حزب موتلفه در واكنش به اظهارات ميرسليم گفت كه تذكر جدي به ايشان داده شده است. اما اين پايان فعاليتهاي ميرسليم در دوران پساانتخابات نبود. او در مصاحبهاي عنوان كرد ميزان رايي كه مردم به فردي ميدهند نشان از حق بودن آن كانديدا نيست و ملاك حق بودن چيز ديگري است. كانديداي حزب موتلفه از همان روزهاي آغازين منتقد جدي دولت بود. دولتي كه هنوز بر سركار قرار نگرفته و عصبانيتهاي ميرسليم حاكي از دلخوري او از نتيجه انتخابات بود. ميرسليم در مصاحبه خود با روزنامه ايران كه در مرداد ماه و قبل از معرفي كابينه دوازدهم انجام شد، گفت: «حدس ميزنيم دولت دوازدهم، دولتي نباشد كه بخواهد از وجود رقباي خود استفاده كند؛ پس رقبا براي همكاري در فرآيند پيشرفت كشور مشاركت داده نميشوند. اقليت هم ميتواند كار انتقادي خود را انجام دهد؛ حقشان هم هست.» چهره منتقد جريان اصولگرايي كه سعي دارد متكلم وحده باشد و عدم انصراف او از انتخابات با وجود تصميم بزرگان حزب موتلفه سندي بر درستي اين ادعا است، برخلاف ساير چهرههاي اصولگرايي كه سوداي رياستجمهوري 1400 را در سر ميپرورانند، لباس انتقاد از دولت را از تن به در نكرده است و همچنان فكر ميكند با اتخاذ راهبرد انتقاد و تضعيف دولت ميتواند سرمايه اجتماعي خود را فعال نگاه داشته تا در بزنگاه از آن استفاده كند. حزب موتلفه اسلامي در اين سالها تلاش كرده است از خود چهره حزبي تمامعيار نشان دهد. سياستمداراني كه تمام تصميمات خود را بر اساس تصميم حزب ميگيرند. شايد در حرف اينگونه باشد اما در عمل به ويژه اعضاي قديميتر اين جريان ساز ناكوك زدهاند و رفتاري غيرحزبي داشتهاند. از حبيبالله عسگراولادي در پايان عمرش تا آخرين نمونه آن مصطفي ميرسليم و داستان نامزدياش.