يك بام و دو هواي نوسانات ارزي
كمال سيدعلي| تاثير افزايش در قيمت دلار را نميتوان فقط از يك نگاه بررسي كرد. اينكه ارزش پول ملي كشور كاهش يافته است وهمچنين اثرات آن براقتصاد كشور كاملا قابل قبول است، اما آنچه بيشتر از همه مساله ساز شده است جو رواني حاكم بر جامعه است؛ به نوعي كه مردم با نگراني ازآينده قدرت خريد خود ميگويند و دستمزد كنوني را براي تامين مخارج خود كافي نميدانند. آنچه مهم است و كليدي اينكه بايد ديد چند درصد از سفره خانوارهاي ايراني را كالاهاي خارجي و وارداتي تشكيل داده است. وقتي همه مصارف افراد ارزي نيستند پس چرا بايد جو را متشنج كرد و پاي حقوق مردم را وسط كشيد، البته در اين مورد ميتوان به عزمي كه دولت در آستانه سال جديد جزم كرده است اشاره كرد، بطوري كه اگر حمايت از توليد داخلي توسط مردم پيشگرفته شود شايد بتوان از مضرات احتمالي اين اتفاق بيشتر جلوگيري كرد. افزايش در قيمت ارزي كه درحال وقوع است نميتواند اثر ثابتي روي بخشهاي مختلف داشته باشد، فردي كه صادركننده كالاست نسبت به كسي كه واردكننده كالا به داخل بوده است منافع متفاوتي دارد همچنين دانشجويي كه براي تامين شهريه خود به ارز نياز دارد و... آنچه مشهود است در اثر افزايش اين قيمت، در خدمات ارزآوري رونق ايجاد ميشود و در مقابل، خدمات ارزبري هستند كه با مشكل مواجه ميشود و افراد ذينفع مختلفي در اين زمينه وجود دارند. در حال حاضر مبلغ صادرات كشور حدودا 45ميليارد دلاراست و با افزايش در قيمت ارز اين مبلغ بيشتر نيز خواهد شد. همچنين كارخانهاي را در نظر بگيريد كه براي واردات مواد اوليه خود نياز به ارز دارد واز طرفي از طريق فروش كالاهاي توليدي خود به كشورهاي خارجي ارز دريافت خواهد كرد. فردي كه وام ارزي گرفته است و موظف به پرداخت آن در دوره كنوني باشد نيز قطعا از اين اتفاق خوشحال نخواهد شد. در سطح كلان اين افزايش در قيمت ارز و درواقع كاهش در قدرت خريد پول داخلي نميتواند خوب باشد و گاه ممكن است آثار تورمي داشته باشد اما با توجه به اينكه در بعضي مواقع كه حرف منطقي را گوش نكردهايم مجبور به پرداخت غرامتهايي براي ثابت نگه داشتن قيمت ارز شدهايم اين حركت ميتواند خوشآيند باشد. از طرفي اگر ميتوانستيم ارز را همراه با تورم بالا ببريم شايد پرش ارزي اتفاق نميافتاد. در اين ميان موضوع بدهيهاي بانكها به بانك مركزي و بدهي بانك مركزي به دولت نيز مطرح است و نبايد ناديده گرفته شود. كوتاه سخن اينكه اين اتفاق ممكن است در كوتاهمدت آثار رواني بدي روي جامعه داشته باشد اما همين فرآيند با حمايت از توليد داخلي و صادرات و مديريت قاچاق ميتواند تاثيرات مثبتي داشته باشد. ازبين بردن زمينههاي فسادي كه به سبب همين چندنرخي بودن دلار پديد آمده بود با اين رويكرد تكنرخي شدن از جمله آثار مثبت آن است، وقتي قيمت دلاري كه براي خريد كالاهاي قاچاق خريداري ميشود به قيمت فروش آن در بازارهاي داخلي نزديك باشد خودبهخود زمينههاي آن كم و كمتر ميشود.