• ۱۴۰۳ دوشنبه ۳ دي
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4407 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۱۶ تير

چهارراه وليعصر خالي از «طردشدگان»

زهرانژاد بهرام : توجه به مساله دستفروشي به منزله رها كردن دستفروش‌ها نيست

گروه اجتماعي

 

 

مدتي از اجراي طرح انضباط شهري در چهارراه وليعصر(عج) مي‌گذرد و دستفروشاني كه در اين منطقه فعال شده بودند مرتب با ماموران انضباط شهري و ماموران پليس دست به گريبانند. چهارراه وليعصر از دستكاري‌هاي بالادست در امان نبوده است؛ استقرار نرده‌ها دور محوطه چهارراه، زيرگذر و اين ‌بار خالي‌كردن دستفروشان از اين پهنه هنري - فرهنگي. در كنار گلايه دستفروشان از طرح موجود، بيشتر مغازه‌داران صنف پوشاك در اين راسته از طرح استقبال مي‌كنند، گرچه معتقد هستند خيابان خالي شده است و ديگر هياهو و سرزندگي قبل به چشم نمي‌خورد. در همين خصوص، زهرا نژادبهرام در گفت‌وگو با «اعتماد» ضمن تاكيد به رويكرد شوراي پنجم در حمايت از دستفروشان مي‌گويد: «توجه به مساله دستفروشي به منزله رها كردن شهر نيست. انتظام شهري در اولويت است.». در اين متن نگاهي داريم به امر دستفروشي و جايگاه آن در حيات شهري و توسعه و رويكردي كه شوراي شهر در قبال اين صنف به خصوص مي‌تواند داشته باشد.

 

فروش ما دو برابر شده اما خيابان خالي است

«نه اسمي از من بيار، نه بگو چي مي‌فروشم.» با احتياط بساطش را در فاصله كمي از خط قرمز چهارراه وليعصر پهن كرده است و هر از چندي يك بار با نگراني به اطراف نگاه مي‌كند. سن و سالي ندارد اما با دستفروشي خرج مادر و پدر سالخورده‌اش را مي‌دهد. كمي آن سوتر پيرمردي بساط كوچك سيگارفروشي دارد. «با من كاري ندارن، من بساطمو روي پله بانك گذاشتم، اينجا كه معبر نيست.» ظهر جمعه است و دور تا دور تئاتر شهر در رخوت تابستاني فرو رفته است. ماموران شهرداري و نيروي انتظامي زير تيغ آفتاب ايستاده‌اند و هيچ دستفروشي ديگر در اين منطقه بساط ندارد. بر خيابان وليعصر و روبروي تئاترشهر، كفش‌فروشي از غياب دستفروشان استقبال مي‌كند و مي‌گويد: «از وقتي رفتن ميزون درآمدم دو برابر شده.» خيابان روبروي ويترين مغازه‌اش خلوت است و مشتري هم ندارد، اما مي‌گويد: «اگه شما نتوني از تو پياده‌رو رد شي چه فايده داره، هر كي مي‌اومد يا شهرستاني بود يا افغان. خيلي‌هاشونم ماشين شاسي‌ بلند داشتن.» دو زن جوان مقابل ويترين مي‌ايستند و كفش‌ها را نگاه مي‌كنند. آنها را نشان مي‌دهد و مي‌گويد: «وقتي اونا بودن كسي ويترين رو نگاه نمي‌كرد. همه مي‌اومدن اينجا بساط ببينن، همه جا، جا افتاده بود كه اينجا دستفروش هست و قيمتا پايين‌تره. نه ويترين مغازه!» فروشنده بعدي هم كفش‌فروش است با شاگردش در حال مرتب كردن مغازه است. «تا قبل از ساعت 9 - 8 شب هر كسي مياد اينجا يا براي گذره يا مشتري قبلي ماست كه مياد خريد. بعد 9 شب اما اينجا باز شلوغ ميشه. تا مامورا مي‌رن دستفروشا برمي‌گردن. 9 -8 شب ديگه فروش ما صفر مي‌شه» او از برخي همكارانش انتقاد مي‌كند كه در مقابل مغازه خود بساط مي‌كردند يا پياده‌رو روبروي مغازه را روزي 100 تا 200 هزار تومان اجاره مي‌دادند. آقا احمد تا اسم‌ دستفروشان را مي‌شنود صدايش بلند مي‌شود: «نه، ما نامه‌اي نداديم. اين بنده‌خداها از كجا نون بيارن الان؟ دو، سه تاشون دارن اون ور توي پارك دانشجو مواد مي‌فروشن از سر بدبختي و بي‌پولي.»

به گفته آقا احمد كه نزديك به دو دهه بر چهارراه وليعصر لباس‌فروشي مي‌كند با برخي دستفروشان سلام و ‌عليك داشته و حتي بعضي ‌وقت‌ها كمك حال آنها مي‌شده. آقا احمد چندان با نظر همكارانش موافق نيست كه غياب دستفروش‌ها به سود مغازه‌داران شده است. او مي‌گويد: «مگه مساله فقط سود و زيان ماست؟ اونا از كجا خرجي بيارن؟ اگه شاسي‌بلند داشتن كه تو سرما و گرما سرپا واي نمي‌ايستادن دو قرون كاسب شن!»

«دعوا كه بود اما دعواهاي توي پارك ربطي به دستفروشا نداشت. اونا گردن كلفت خودشونو دارن.» دختري كه شاگرد مغازه تونيك‌فروشي است مي‌گويد:« اقلا جلوي مغازه ما اثري از دعوا نبود. اگر هم بود خود دستفروش‌ها دم عيد سر جا با هم بحث مي‌كردند.» او مي‌گويد: «چون اينا اكثرا با هم دوست و فاميل بودن اصلا نمي‌شد فروشنده‌ها باهاشون درگير بشن. البته اگه دوستم نبودن همين جا باهم آشنا و رفيق مي‌شدن.

 

دستفروشي چه جايگاهي در نظام توسعه دارد؟

«ما اگر دستفروشي را در ساز و كارهاي توسعه فهم نكنيم خطاي بزرگي مرتكب شده‌ايم.» مجيد ابراهيم‌پور، پژوهشگر و فعال شهري در اين باره توضيح مي‌دهد: «امر توسعه گروه‌هاي متنوعي از جامعه را به طرق مختلفي از فرآيندهاي اقتصادي- اجتماعي و سياسي خود طرد مي‌كند و دستفروشي مدل كسب ‌و كار گروه‌هايي از اين طردشدگان توسعه است.» به زعم او دستفروشي در دوتايي «كارآفرين، كارفرما، سرمايه‌دار» يا «كارمند، كارگر و امثالهم» جاي نمي‌گيرد از اين رو در انگاره كنوني از توسعه، دستفروشي خودنوعي از طردشدگي است.

اقشار فرودست اقتصادي و نيروهاي جوان جامعه دو قشري هستند كه به زعم ابراهيم‌پور به دستفروشي روي مي‌آورند. ابراهيم‌پور مي‌گويد: «بخش اعظمي از نيروهاي جوان جامعه كه هنوز در وضعيت آماده ‌شدن براي قرار گرفتن در ريل توسعه هستند به دستفروشي روي مي‌آورند. مثلا دانشجوياني كه در فرآيندهاي توسعه، مكانيسم‌هاي حمايتي براي آنها وجود ندارد براي گذران زيست خود به دلايل مختلف (خانواده آسيب‌پذير، استقلال مالي و ...) مدل دستفروشي را به طور موقت انتخاب مي‌كنند به اميد اينكه پس از اخذ مدرك تحصيلي در ريل توسعه به حركت درآيند.»

اين پژوهشگر شهري با اشاره به طرح‌هايي مثل «استارت‌آپ»ها به ناكارآمدي آنان در جذب بخش قابل‌توجهي از دانشجويان اشاره مي‌كند و مي‌افزايد: «حيطه فعاليتي اين «استارت‌آپ»ها چنان محدود و باز هم سرمايه‌محور است كه امكان حضور بخش اعظمي از نيروهاي جوان دانشجو در آن وجود ندارد.» اما چرا دستفروشي مورد استقبال اين گروه‌هاي جامعه واقع مي‌شود؟ ابراهيم‌پور در اين خصوص سه مشخصه را براي دستفروشي عنوان مي‌كند. نخستين مشخصه دستفروشي فارغ بودن آن از سرمايه و مالكيت است. در اين حالت گروه‌هاي زيادي از جامعه كه به مالكيت و سرمايه دسترسي ندارند مي‌توانند با هر ميزان پول اوليه كسب و كاري راه بيندازند و هر ايده‌اي را سريعا در معرض آزمون بگذارند. به زعم او: «افرادي كه مدل دستفروشي را انتخاب مي‌كنند، اگر مي‌خواستند در مدل‌هاي محدود رايج كسب ‌و كاري راه بيندازند، بدون شك شكست مي‌خوردند.» نكته دوم، مكان اين كسب و كار يعني خيابان است. خيابان با پتانسيل‌هايي كه دارد مكان بالقوه براي كسب‌ و كار است. ويژگي سوم هم در زمان كاري اين مدل از كسب ‌و كار است. اين مدل از كسب ‌و كار زمان انعطاف‌پذيري دارد كه هر كس مي‌تواند به فراخور وضعيت زيست خود به كسب و كار بپردازد. با توجه به اين ويژگي‌ها ابراهيم‌پور معتقد است: «در حقيقت دستفروشي ويژگي‌هاي منحصربه‌فردي دارد كه آن‌چنان منطبق بر واقعيت متنوع اقشار مختلف اجتماعي ا‌ست كه اين مدل را نه‌تنها مي‌توان به عنوان مكملي براي نظام ناقص توسعه تصور كرد، بلكه در واقع تنها مدل كسب ‌و كار منطبق بر واقعيت جوامع انساني برشمرد كه توسط نظم مبتني بر سرمايه دستكاري شده است.»

 

طرح‌هاي ضربتي در تعارض با ساماندهي

طبق تحقيقي كه سال 94 در وزارت كار، تعاون و رفاه اجتماعي صورت گرفته بود، متوسط درآمد دستفروشان در تهران 45 هزار تومان برآورده شده بود. اين در حالي است كه بخش عمده‌اي از دستفروشان فاقد هر گونه بيمه اعم از بيمه سلامت هستند. محمدكريم آسايش، فعال شهري به «اعتماد» مي‌گويد: «در محدوده چهارراه وليعصر تا تقاطع خيابان جمهوري حدود سه هزار بساط دستفروشي وجود داشت كه در هر بساط به طور متوسط يك تا سه نفر مشغول به كار بودند.» به زعم آسايش، حذف دستفروشان از چرخه اقتصاد، به ساير حوزه‌ها و صنف‌هاي ديگر نيز آسيب مي‌زند. براي مثال عمده‌فروشاني كه به دستفروشان جنس مي‌فروشند يا انبارداران نيز از اين ماجرا متضرر مي‌شوند. او با اشاره به اينكه برخي از اين دستفروشان دانشجو بودند و اقلام مورد فروش‌شان كالاي دست‌ساز و هنري بود، تاكيد مي‌كند: «برخي از كافه‌هاي بالاي چهارراه وليعصر از حضور دستفروش‌ها در مقابل كافه استقبال مي‌كردند، سرزندگي‌اي كه اين دستفروش‌ها با خود مي‌آوردند علاوه بر افزودن زيبايي به شهر، براي اين كافه‌ها هم سودمند بود.» علاوه بر اين، افزايش امنيت خيابان از طريق نظارت مدام و حضور مردم در خيابان امري بود كه به واسطه دستفروشان محقق مي‌شد.

آسايش معتقد است طرح ضربتي جمع‌آوري دستفروشان تحت عنوان «طرح انضباط شهري» با طرح‌هاي موجود و مسيري كه در حال طي شدن بود مغاير است. به زعم او طرح‌هايي چون طرح محور فرهنگي دماوند- انقلاب - آزادي، طرح زيباسازي خيابان وليعصر، طرح پهنه رودكي و ساير طرح‌هايي از اين دست كه حضور و تعامل انساني را فراهم مي‌كرد و يكي از اين شاخصه‌ها دستفروش‌ها بودند. نمونه‌هاي موفق ايجاد امنيت بوده است. آسايش همچنين مي‌گويد: «حضور دستفروش‌ها به نوعي در طرح‌هاي بالادست لحاظ شده بود.» او معتقد است تا پيش از سال 1395 و اصلاح اساسنامه و آيين‌نامه شركت شهربان و حريم‌بان، اين مجموعه به لحاظ قانوني نقشي درموضوع دستفروشي نداشت و اقداماتش در آن راستا غيرقانوني بود. اما اين تغيير با توجه به ادبيات مصوبه در خصوص دستفروشان با الفاظي چون سدمعبر صنفي و شبه‌متكديان مغاير رويكرد جديد شهري است. او با اشاره به اينكه پس از طرح انضباطي چهارراه وليعصر، ساير طرح‌ها در تجريش در سكوت خبري رخ خواهند داد، مي‌گويد: «اقدامات فعلي خلاف روندي است كه شوراي شهر در خصوص دستفروشان داشت. شوراي شهر با دستفروشان تعامل داشت و با آنها نشست برگزار كرد. بودجه‌اي براي كمك به تعاوني دستفروشان اختصاص داد. با وجود اين روندي كه وجود داشت، در حال حاضر اقداماتي انجام مي‌شود كه تكرار روش‌هايي است كه در زمان شهردار قبل انجام مي‌شد .»

 

ساماندهي به جاي حذف

زهرا نژادبهرام، در گفت‌وگو با «اعتماد» درباره ساماندهي دستفروشان و چگونگي رسيدگي به مشكلات آنها مي‌گويد: «بر اساس قانون شهرداري‌ها مكلف هستند جلوي هرگونه سد معبر را بگيرند و سد معبرها را مرتفع كنند. اما ما با پديده‌اي به نام دستفروشي روبرو هستيم و معمولا اين پديده در شهرهاي بزرگ شايع است و نه تنها در تهران بلكه در ساير شهرهاي بزرگ كشور با اين مقوله مواجه هستيم.» نژادبهرام رويكرد شوراي پنجم را به مقوله دستفروشي ساماندهي مي‌داند، نه حذف و مي‌افزايد: «اين رويكرد به دو دليل مشخص است؛ اول اينكه شوراي پنجم با مقوله دستفروشي از نظر اجتماعي اقتصادي برخورد مي‌كند و دوم اينكه با توجه به شرايط اقتصادي كشور و مشكلاتي كه مردم با آن مواجه هستند، دستفروشي هم فرصتي است كه مردم بتوانند بخشي از نيازهاي خود را با آن بر طرف كنند. نژادبهرام با تاكيد به اينكه شوراي پنجم نماينده مردم است و جدا از اين مقوله نيست، اذعان مي‌كند: «در شوراي پنجم حتي طرحي براي ساماندهي دستفروشان از طريق شورا مطرح شد. با اين حال موضوع جمع‌آوري دستفروشان نيست، موضوع ساماندهي آنهاست.» او با اشاره به اقدامات صورت گرفته در ميدان آزادي و پايانه غرب تهران و ميدان تجريش مي‌گويد: «از طرف شهرداري فضايي براي اين كار در مناطق ذكر شده در نظر گرفته شده بود. در بازار تجريش طرحي با حضور تمامي ذي‌نفعان داشتيم و دستفروشان در ساعات تعطيلي مغازه‌ها مشغول به كار بودند.»

رييس كميته شهرسازي تاكيد مي‌كند: «حمايت از دستفروشان به اين معنا نيست كه آنها هر جا كه خواستند بساط كنند. در اين صورت انتظام شهر به هم مي‌ريزد و حق افرادي كه قصد عبور از آن نقطه شهري را دارند، ضايع مي‌شود.» او همچنين مي‌گويد: «توجه به مساله دستفروشي به منزله رها كردن دستفروش‌ها نيست.» او با اشاره به اينكه رويكرد شورا در مواجه با دستفروشان رويكردي كاملا انساني است، تاكيد كرد كه در اين رويكرد نظم شهري هم اولويت دارد. او در مورد امكاناتي كه مي‌توان در اختيار دستفروشان قرار داد، توضيح مي‌دهد: «رويكردي كه شركت ساماندهي مشاغل انجام مي‌دهد اين است كه با كمك برخي پيمانكاران كاري صورت بدهد كه بخشي از معابر فضايي را براي كار دستفروشان فراهم كند. از طرفي مي‌توان با تغيير ساعت فرصتي را براي كار دستفروشان مهيا كرد. اين رويكردي است كه در كشور اسپانيا و ايتاليا صورت مي‌گيرد و ساعت 10 شب به بعد با نظارت مسوولان انتظام شهر دستفروشان مي‌توانند به فعاليت بپردازند.» با اين حال نژادبهرام تاكيد مي‌كند نمي‌توان تمام فضاي شهري را در اختيار دستفروشان قرار داد و دستفروشان مي‌توانند تنها از بعضي از ظرفيت‌هاي شهري استفاده كنند. او در آخر تصريح كرد: «توجه به مساله دستفروشي به منزله رها كردن شهر نيست؛ انتظام شهري در اولويت است.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون