تماميت ارضي ايران؛ مساله بحرين
مجيد تفرشي
با گذشت بيش از دو قرن از اشغال نظامي بحرين توسط نظاميان بريتانيايي و كمتر از نيم قرن از استقلال آن منطقه، مساله بحرين هنوز براي ايران امري مهم و راهبردي است.در سالهاي قبل از استقلال بحرين، آثار زيادي درباره اين موضوع نوشته شده است. در اين ميان آثار اساتيدي چون فريدون آدميت، عباس اقبال، سديدالسلطنه، جهانگير قائممقامي، منشور گركاني و سعيد نفيسي مشهور و معتبر هستند. پس از آن نيز محققان ارجمندي چون مرحومان احمد اقتداري و فريدون زندفرد و جناب هوشنگ طالع در موضوع ايران و بحرين به تفصيل پژوهش كرده و نوشتهاند.
در سالهاي اخير دكتر محمد علي بهمني قاجار با انتشار چندين اثر مستند، عمدتا در موضوع مسائل تاريخي منطقهاي و مناقشات مرزي ايران و بعضا مرتبط با خليج فارس خدمت شاياني به اين دست مطالعات از نگاه و داوري تاريخي ايراني داشته است. تحقيقات بهمني قاجار در اين مقوله، منحصر به مساله بحرين و خليج فارس نيست و به حوزههايي چون مناسبات تاريخي افغانستان و شبهقاره هند نيز مربوط ميشود.امروزه در موضوع ايران و بحرين معمولا با دو رويكرد كاملا متنافر مواجه هستيم. دو رويكردي كه اغلب واكنشهايي عكسالعملي، انتزاعي و بعضا تحتتاثير جريانهاي سياسي روز هستند. نخست رويكردي غيرواقعبينانه و ايرانستيز كه ايران را نهتنها از هرگونه توجه و پيگيري موضوع بحرين منع ميكند كه اساسا ابراز نظر و حتي ابراز همدردي با مصايب اكثريت تحت ستم شيعه و ايرانيتبار بحرين را نادرست و غيرقابل قبول ميداند و در عمل موافق واگذاري كامل بحرين به سعودي و متحدان غربي آن است.در مقابل اين رويكرد، جرياني قرار دارد كه خواهان مداخله مستقيم سياسي- نظامي در موضوع بحرين و حتي توصيه به ورود به دام-چاله لشكركشي و فتح نظامي آن منطقه، بياعتنا به تبعات خطرناك چنين تبليغاتي، از جمله دشمنتراشي و دادن بهانه به دست حكومت بحرين در سركوب مخالفان خود به عنوان وابستگان به ايران است.به گمان من، مناسبترين رويكرد فراروي ايران در موضوع بحرين، نخست اشاعه مطالعات راهبردي درباره پيوندهاي ايران و بحرين و دوم، همگام با مجامع و نهادهاي بينالمللي، تاكيد بر حقوق ناديده گرفته شده اكثريت شيعه و ايرانيتبار بحرين توسط حكومت نامردمي اقليت آن منطقه است.بهمني قاجار تاكنون در مساله تماميت ارضي ايران، سه جلد كتاب منتشر كرده كه اين كتاب سومين جلد از اين سهگانه است. اين كتاب به مساله بحرين در دوران حكومت پهلوي براساس اسناد عمدتا منتشرنشده ايراني اختصاص دارد. فصل نخست كتاب، به اختصار به تحولات بحرين از عصر باستان تا 1304 پرداخته است. او در كتابهاي قبلياش، به تحولات بحرين در دوران قبل از سلسله پهلوي پرداخته است.گفتار دوم كتاب عمدتا بحثي حقوقي و نظري در موضوع «غيرقانوني بودن سلب حاكميت ايران بر بحرين» توسط بريتانيا است. در اين بخش ابعاد مختلف روند قانوني و حقوقي رسميت بخشيدن به جدايي بحرين از ايران و اعلام استقلال آن بررسي شده است. موضوعات مورد بحث در اين قسمت، شيوههاي مشروع سلب حاكميت، از دست دادن كنترل و اداره سرزمين، اشغال و تصرف به وسيله خارجي، واگذاري، كشورگشايي، شورش و ادعاي استقلال بحرين هستند.در بخش بعدي كتاب مواضع عمدتا ضدايراني حكومت بريتانيا در موضوع بحرين در دوره رضاشاه از منظر سياست توسعهطلبانه و مطامع استعماري آن كشور در حوزه جنوبي خليج فارس بررسي شده است. در بخش بعدي كتاب به مساله بحرين در شرايط بحراني ايران در دهه 1320 شمسي در پرتو تحولات دولتهاي مستعجل، به خصوص دولت قوامالسلطنه پرداخته شده است. در اين دوره براي اولين بار به مدد فضاي باز سياسي، پارلماني و رسانهاي بيسابقه در ايران، موضوع بحرين از يك مناقشه پنهان به يك گفتمان جدي مردمي و عمومي تبديل شد. بالا گرفتن بحث بحرين و اشغال آن توسط بريتانيا در دل نهضت ملي شدن صنعت نفت در ايران، محور بخش بعدي كتاب است. در اين دوره ايران با ورود به گفتوگو با قدرتهاي جهاني و ورود عناصر توسعهطلب جديدي چون عراق و سعودي به ماجرا، توجه به نظرات افكار عمومي اهالي ايران دوست بحرين مورد توجه جدي حكومت ايران واقع ميشود.بخش بعدي كتاب به اقدامات سياسي، فرهنگي، مدني و اجتماعي داخلي اكثريت اهالي بحرين به حفظ، گسترش و مطرح كردن پيوندهاي ايراني- شيعي اكثريت مردم بحرين، از طريق تاسيس گروههاي سياسي و نهادهاي مدني، فرهنگي و آموزشي ايرانمدار و آزاديخواه است؛ اقداماتي كه در چند برهه به خيزشهاي سياسي و مدني منجر شد.كوتاه آمدن حكومت محمدرضا شاه در موضوع حاكميت ايران بر بحرين و روند اقدامات بينالمللي كه منجر به برگزاري يك نظرسنجي موردي غيرقانوني به جاي رفراندوم متعارف قانوني در آن منطقه توسط ويتوريو گيچاردي نماينده اعزامي دبيركل سازمان ملل متحد شد موضوع بخش بعدي اين كتاب است. اقدامي كه خلاف مذاكرات و تعهدات بريتانيا و سازمان ملل بود و خواسته اكثريت مردم بحرين نيز در آن ناديده گرفته شد.
بخش پاياني كتاب به موضوع ايران و بحرين در سالهاي منتهي به پيروزي به انقلاب اسلامي و پس از آن، تحولات مناسبات دوجانبه در سالهاي اخير و تاثيرات مختلف و چند وجهي انقلاب بر بحرين اختصاص دارد كه طبعا بخش تكميلي است و نسبت به بدنه اصلي كتاب، كمتر در آن از منابع منتشر نشده استفاده شده است.بهمني قاجار با استفاده از اسناد و به مدد نگرش تاريخي و تخصص حقوقي خود موفق شده كه منابع مورد استفاده را از حالت صرفا خام به اثري تحليلي و تبييني كاربردي براي هر دو مخاطب خاص و عام، قابل استفاده و به مرجعي درجه يك و كاربردي تبديل كند. با اين حال، جاي خالي استفاده از اسناد انبوه دست نخورده و ناديده اروپايي و عربي در اين موضوع همچنان در اين نوع تحقيقات وجود دارد كه توجه به آنها مكمل كارهايي از اين دست است.در اين كتاب، از جاي تصاوير اسناد خالي است و حتي از فهرست پاياني منابع نيز خبري نيست. فهرست عمومي اعلام كتاب نيز كامل نيست و در برخي موارد يا اسامي از قلم افتاده يا ناقص ضبط شده است. انتشار يك گاهشمار تحولات نيز ميتوانست به درك بهتر خواننده از روند رخدادها كمك كند.كتاب بهمني قاجار اثري مهم در مطالعات معاصر بحرين و خليج فارس است و به همين دليل بحق در فهرست آثار برگزيده بخش تاريخ در جايزه كتاب سال 1398 قرار گرفت.
مشخصات كتاب: تماميت ارضي ايران در دوران پهلوي: بحرين، نوشته: محمدعلي بهمني قاجار، ناشر: موسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، 368 صص، زمستان 1397