• ۱۴۰۳ شنبه ۳ آذر
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
بانک ملی صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 5759 -
  • ۱۴۰۳ شنبه ۲۲ ارديبهشت

علی ربیعی روند انکار اثرات تحریم توسط اصولگرایان را تحلیل می کند

ضربه خروج ترامپ از برجام بر دولت روحانی

علی ربیعی

شش سال پيش همين روزها بود كه ترامپ از برجام خارج شد. رياست‌جمهوري ترامپ با يك شوك و بي‌ثباتي در بسياري از مناطق جهان همراه بود؛ حتي اقتصادهاي بانشاط جهاني را هم با مشكل روبه‌رو كرد. من معتقدم خروج ترامپ از برجام هم يك بدشانسي تاريخي براي ايران بود كه بدون ترديد تاثيراتي بر روندهاي سياست خارجي، امنيت و به ويژه اقتصاد و فقر در ايران گذاشته است. آن روزها را در ذهنم مرور و براي عبرت از تاريخ به چند نكته اشاره مي‌كنم: 

اولين نكته، حال و روز اين روزهاي جامعه شهادت مي‌دهد چقدر بخشي از ظاهرا نخبگان! و جريان‌هاي سياسي بدون درك و شناخت از برجام و تحريم، نظام جهاني، روابط بين‌الملل، اقتصاد و الزامات آن و حتي نگرش‌هاي مردم نسبت به اميد و نااميدي و...بوده‌اند. به ياد مي‌آورم يكي مي‌گفت بورس را سه روزه احيا مي‌كنم، ديگري گفت ريال را بعد از دلار و يورو قوي‌ترين پول منطقه مي‌كنم، از به خط كردن چند اقتصاددان براي حل مسائل كشور مي‌گفتند -گويي اقتصاددانان برجسته ديگر به عقل‌شان چيزي نمي‌رسيد- يكي مي‌گفت اگر دولت 5 ميليارد دلار به بازار تزريق كند دلار به زير 4 هزار تومان مي‌رسد، با يك ميليون تومان شغل و در خانه لامبورگيني توليد مي‌كنند، ديگري مي‌گفت مشكل از تحريم نيست و خيل عظيمي از افراد باسواد، دلسوز و ايران‌دوست را متهم به بي‌غيرتي مي‌كرد، صداوسيما هم دنبال گاندوسازي بود و اتفاقا همه اينها امروز از بالا تا پايين نظام اجرايي در دست‌شان است و ديديم و مي‌بينيم و خواهيم ديد كه اوضاع چه شده است. اتفاقا مشكل اصلي دولتمردان امروز اين است كه چون به دليل درك نادرست يا غرض سياسي آثار تحريم را انكار مي‌كردند، حتي زبان‌شان هم عليه تحريم و تحريم‌گران نمي‌تواند بچرخد و ظاهرا مسوول نارسايي‌هاي فعلي هم بي‌دفاع دم دست‌شان است! مسببان وضع موجود! گويا همه تاريخ گذشته مقصرند جز اينها.
دومين نكته، موضوع مخالفان و موافقان برجام است. به نظر مي‌رسد مهم‌ترين انگيزه و دليل راي مردم در سال ۹۲ به رييس‌جمهور منتخب، داشتن اميد براي حل مسائل كشور به خصوص مسائل خارجي و خروج از بن‌بست‌هاي تحريم بود. بر همين اساس، سياست خارجي و تحريم‌زدايي بخشي از انگيزه رفتار راي‌دهندگان در ايران را رقم زد و اتفاقا همين موضوع سبب شد كه در سال‌هاي آتي، كساني كه قصد شكل‌دهي به فرآيندهاي انتخاباتي را داشتند، تصميم بگيرند چگونه تصميم‌گيري مشاركت‌كنندگان درانتخابات را از موضوع سياست خارجي مجزا كنند.
در سالروز خروج ترامپ از برجام، جا دارد بر مخالفان و موافقان برجام مروري داشته باشيم. برجام، هم مخالفان بين‌المللي و خارجي و هم مخالفان داخلي زيادي داشت. بزرگ‌ترين و مهم‌ترين مخالف خارجي برجام در عرصه بين‌المللي رژيم اسراييل بود. گفتارها و بياناتي كه بعدها از سوي نتانياهو منتشر شد و همچنين مواضع و رايزني‌هاي انجام شده توسط آنها در آن روزها همگي حاكي از آن است كه چگونه پايان امنيتي‌سازي ايران، استراتژي اسراييل را بر هم زد. من ترديد ندارم كه اسراييل، بهره‌گيري از تمامي ابزارهاي بين‌المللي، فشارها و بده بستان‌ها و همچنين ابزار عمليات رواني و جاسوسي براي تخريب جهت‌گيري به سمت حل مسائل بين‌المللي را همواره در دستور كار خود داشت و در آن زمان به كار گرفت.در مرداد 1399 ترامپ خروج از برجام را در كنار ترور شهيد سليماني، به رسميت شناختن اشغال جولان و ديگر خوش خدمتي‌ها امريكا براي اسراييل را به رشته مقوله‌بندي واحدي كشيد: «از يكي از دوستانم كه از حاميان بزرگ اسراييل است پرسيدم: از ميان اقداماتي مانند به رسميت شناختن حاكميت اسراييل بر بلندي‌هاي جولان و به رسميت شناختن اورشليم به عنوان پايتخت و غيره كدامش براي شما مهم‌تر بود؟...او پاسخ داد: ...بزرگ‌ترين و مهم‌ترين، وقتي بود كه شما از توافق فاجعه‌بار و بسيار خطرناك هسته‌اي ايران بيرون آمديد و اين بزرگ‌ترين كاري است كه شما براي اسراييل كرده‌ايد. خيلي جالب بود و من هم با نظر او موافق هستم.» (ترامپ، سخنراني در ويرجينيا، مرداد 1397)  پس از اسراييل، بزرگ‌ترين مخالف بزرگ خارجي، عربستان سعودي و به تبع آن برخي كشورهاي عربي منطقه بودند كه احساس مي‌كردند در صورت حل مسائل ايران با امريكا، از مزيت بين‌المللي آنها كاسته خواهد شد و برآورد مي‌كردند كه در صورت خروج ايران از امنيتي‌سازي و حل مسائل بين‌المللي‌اش، مي‌تواند در اقتصاد جهان نقش موثري بازي كند و پيامد آن به هم خوردن نقشه ژئوپليتيك اقتصادي منطقه خواهد بود. آنها مي‌دانستند ظرفيت‌هاي موجود در ايران همانند فنري تحت فشار در صورت آزاد شدن، جهشي بزرگ خواهد داشت. در همان زمان كه خريد هواپيماهاي جديد مطرح بود يكي از كارشناس هواپيمايي امارات مطرح كرده بود: «با اين حجم خريد هواپيما، قطعا پس از تحويل در چند سال آينده، ايران صاحب بزرگ‌ترين شركت هواپيمايي منطقه خواهد بود و پروازهاي منطقه به لحاظ مقرون به‌صرفه بودن، از ايران انجام شده و ايران مركز بزرگ هوانوردي جهاني در منطقه خواهد شد كه اين سبب نگراني است.» از مخالفان خارجي بعدي، بايد به لابي‌هاي اسراييل در امريكا اشاره كرد كه بيشتر در جناح جمهوري‌خواهان جاي داشتند و در فعاليت‌هاي آنها، نگراني از نزديكي دموكرات‌ها به ايران هم داراي كاربرد داخلي براي خودشان بود و هم منافع پيوسته آنها با اسراييل را هم هدف قرار مي‌داد. اتفاقي شگفت كه همبسته و همنشيني بسيار عجيبي را رقم مي‌زد مواضع مخالفان داخلي ايران با برجام همانند مخالفت اسراييل و عربستان سعودي بود. متاسفانه برخي در داخل كشور به علت عجز از نيروي تجزيه تحليل يا منفعت سياسي براي كسب قدرت در تله برجام‌ستيزي افتاده و حتي كار به آنجا رسيد كه تحريم‌ها به نوعي عادي‌سازي شد. گفتند سفره مردم را به برجام گره نمي‌زنيم و از آن گره و پيوندي كه صهيونيست‌ها از طريق لابي قدرتمند اسراييل در امريكا با خروج از برجام ايجاد كرده بودند دچار غفلتي تلخ شدند. درست در ايام برجام، اقدامات بسياري صورت مي‌گرفت كه نشان دهد دولت ايران تصميم‌گيرنده نهايي نيست و در كنار آن اتفاقات ديگري همچون مواضع اعلام شده در تريبون‌ها را شاهد بوديم و موانع قانوني كه ايجاد شد و به مساله لاينحل و آسيب‌زايي تا به امروز تبديل كرد. 
من مخالفان داخلي برجام را دسته‌بندي كرده‌ام: يك گروه كه به خاطر منافع سياسي، دنبال شكست دولت يازدهم و دوازدهم بودند و اساسا موفقيت دولت در قالب برجام و به دست آوردن منافع اقتصادي را نوعي تدوام سياست‌هايي مي‌دانستند كه تاثيرش بر عرصه سياست داخلي و انتخاب‌ها ادامه خواهد يافت. بدون ترديد در صورت عدم خروج ترامپ از برجام، رشد اقتصادي در كشور شكوفا مي‌شد كه مردم با اميدواري در انتخابات‌هاي بعدي هم مشاركت مي‌كردند. بنابراين يك گروه از مخالفان برجام افراد سياسي با هدف‌هاي سياسي بودند.
گروه بعدي مخالفان در داخل كشور كساني بودند كه منافع‌شان با رفع تحريم در خطر قرار مي‌گرفت. من فكر مي‌كنم يك جريان اقتصادي غيرمولدي در كشور حول و حوش تحريم شكل گرفته كه اين جريان، به هر شكل و طريقي با هرگونه عادي‌سازي روابط و كار تجاري با جهان مخالفت خود را ابراز مي‌كنند.
گروه سوم هم آگاهانه در جهت منافع بيگانگان در داخل و خارج از كشور، هر يك از منظري با اين روند مخالفت مي‌كردند. گروه چهارم درك درستي از مساله نداشتند، با نيتي صادقانه اما با تحليل‌هاي نادرست و عمدتا متاثر از بولتن‌سازي و فضاسازي‌ها مخالفت مي‌كردند.
به نظر من مخالفان برجام و تبليغ مخالفت با آن، درس‌هاي بزرگي براي ما دارد و مي‌تواند رمزگشايي و كالبدشكافي مسائل سياست داخلي ايران را در بر داشته باشد. البته من نمي‌دانم چگونه گروهي به قيمت به دست آوردن قدرت يا پيروزي در رقابت‌هاي سياسي داخلي در جهت به هم خوردن برجام تلاش كردند. واقعا نمي‌دانم كه چگونه پاسخ مردم، رنج‌ها و دردهاي نسل‌ها و در نهايت پاسخ خدا را خواهند داد. خروج ترامپ از برجام از جهتي ديگر نيز براي ما داراي اهميت است كه مي‌توانيم ترسيمي از وضعيت اقتصادي و اجتماعي با تحريم و بدون تحريم را به دست آوريم. دقيقا قبل از خروج ترامپ از برجام، يكي از دوره‌هاي درخشان اقتصاد در كشور ايران است و همين‌طور دوره رياست‌جمهوري سيدمحمد خاتمي كه روابط بين‌المللي ايران در حالت مناسبي قرار داشت را مي‌توان درخشان‌ترين دوره تاريخي بعد از انقلاب را مشاهده كرد چه از لحاظ نرخ ارز، چه از جهت تورم و رشد اقتصادي. علاوه بر مسائل اقتصادي، نشاط در جامعه در دوران خاتمي و دوران برجام كاملا بارز است از جمله تعداد شركت‌هاي دانش‌بنيان، استارت‌آپ‌هاي تشكيل شده، بازگشت تعداد ايرانيان دانشجوي شاغل به تحصيل در دانشگاه‌هاي معتبر خارجي. برجام نه تنها گشايش‌هاي اقتصادي به همراه داشت، بلكه اميد به توسعه و اميدهاي اجتماعي هم مي‌آفريد. به نظر من بخشي از نااميدي ايران امروز و نااميدي نسلي، همچنين حتي قسمتي از نااميدي از صندوق‌هاي راي در نتيجه بي‌اثر شدن حل مسائل تحريم، سياست خارجي و به خصوص برجام بود.
به هر حال من فكر مي‌كنم برجام مي‌تواند نمايانگر آن باشد كه چگونه يك ايران بدون تحريم هم از نظر اقتصادي، هم از نظر اجتماعي و نشاط و پويايي جامعه حتي به لحاظ امنيت ملي، پيوندهاي اقتصادي، حضور در اقتصاد جهاني مي‌تواند ايراني مجزا را به تصوير بكشد و حتي امنيت‌آفريني كند و چگونه تحريم، ايراني با جامعه‌اي مايوس و اقتصادي غيرپويا و سخت شدن زندگي مردم را جلوه‌گر مي‌كند.
به نظر من در انتخابات اخير رياست‌جمهوري (سال۱۴۰۰)، لو رفتن فايل مصاحبه ظريف، بخشي از طراحي انجام شده‌اي بود كه سياست خارجي از معادله رفتار راي‌دهندگي خارج شود. اساسا علاوه بر از ميدان به در كردن ظريف، از تاثيرگذاري در انتخابات و ايجاد فضاي دوگانه ميدان و ديپلماسي، كاستن از انگيزه راي‌دهي براي حل مسائل خارجي را هدف گرفته بود كه بالطبع كمبود مشاركت را هم در پي مي‌داشت. به نظرم، لو رفتن اين فايل، بخشي از سناريوي كاستن از تاثير سياست خارجي بر انتخابات و همچنين بيرون راندن تفكر برجامي و به خصوص خنثي كردن نوع تاثيري بود كه ظريف مي‌توانست برجا بگذارد. من بر اساس تجربه زيسته، گفت‌وگوهاي مفصل با كارشناسان و صاحب‌نظران مختلف، مطالعات منتشرشده در خصوص آثار تحريم‌ها حتي در ساير كشورها، معتقدم بدون بدون ترديد هرگونه برنامه و استراتژي توسعه و برنامه‌ريزي براي بهبود زندگي مردم بدون الزامات آن، انجام‌شدني نيست. اصلي‌ترين و مهم‌ترين الزام براي توسعه، رشد و پيشرفت كشور، حل مسائل سياست خارجي و حضور در اقتصاد جهاني است. بدون چنين حضوري و با كشوري بسته و محاصره شده از نظر اقتصادي هيچ برنامه توسعه‌اي رخ نخواهد داد. مطالعات من و گفت‌وگوهايي كه با كارشناسان انجام داده‌ام حاكي از آن است كه متاسفانه شرايطي پيش آمده كه امروز كشور بوي كهنگي مي‌دهد. تمام تكنولوژي‌هاي موثر ما، تكنولوژي‌هاي رو به كهنگي است. از قطار تا هواپيما و خودروها با مصرف بالاي بنزين تا صنايع بزرگ ما مي‌توان علايم فرسودگي و كهنگي را ديد. اين نتيجه سال‌ها زيست با تحريم است. تحريم را جدي نگرفتند. عدم حضور در مناسبات اقتصاد جهاني را جدي نگرفتند. هيچ اتفاق مهمي در عرصه اقتصاد كشور بدون رفع موانع بانكي و رفع موانع تجارت آزاد، استفاده از تكنولوژي‌هاي نوين و فعاليت در اقتصاد جهاني متصور نيست. 
آنان كه بر سر كسب قدرت تحريم را انكار مي‌كردند و چه آنان كه صادقانه با برجام مخالفت مي‌كردند، جملگي در درون خود دريافته‌اند كه زندگي روزمره مردم و رنج آنها و عقب‌ماندگي كشور پسنديده نبوده و حل تحريم يك اولويت اساسي است و اين روزها با توجه به اتفاقات بين‌المللي، مسائل منطقه فرصتي مجدد هرچند كوتاه را براي گفت‌وگوهاي تحريم‌زدا فراهم ساخته است. بدون شك هر قدمي براي رفع تحريم وظيفه‌اي اخلاقي و در جهت رضايت خلق خداست.

 

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون