ناگفتههاي عليرضا مرندي درباره جمعيت
عذاب وجدان دارم
وزير اسبق بهداشت با بيان ناگفتههاي خود از تصويب سياست كنترل جمعيت در هيات دولت، جزييات آن را تشريح كرد. به گزارش فارس، سيدعليرضا مرندي، گفت: در آن زمان پاكتي محرمانه مبني بر اينكه سياست كنترل جمعيت، سياست جمهوري اسلامي است به تصويب هيات دولت رسيده بود. وي ادامه داد: تنها علتي كه نميشد آن را علني كرد شايبه اين بود كه سياست كنترل جمعيت با اعتقادات مذهبي ما تناقض داشته باشد. قبل از انقلاب در مراكز بهداري قرصهاي جلوگيري از بارداري توزيع ميشد ولي در آن دولتي كه من بودم رييس بهزيستي وقت كه يك روحاني بود، درباره وجود اين قرصها شكايت كردند و من آنها را جمع كردم. وي افزود: آن زمان نامهاي به آيتالله خامنهاي كه رييسجمهور بودند نوشتم و شرايطم را تشريح كردم. آقاي هاشمي نيز رييس مجلس بود و آيتالله موسوي اردبيلي رييس قوه قضاييه. آنها جواب كتبي به من ندادند و به همين منظور به صورت جداگانه خدمت آنها رفتم. وزير اسبق بهداشت ادامه داد: روزي در خودروي آيتالله خامنهاي، رييسجمهور وقت كه براي افتتاح شعبه انستيتو پاستور عازم بودند نشستم و موضوع را برايشان تشريح كردم. در تمام طول مسير راجع به اين مطلب صحبت ميكرديم و ايشان با اصل قضيه بهشدت مخالفت كردند. صحبت ايشان اين بود كه بدون مشورت روحانيت كاري انجام نشود و شعار زمان شاه كه دو فرزند كافي است را زنده نكنيم و اين جوابها از نظر من منفي بود. وي افزود: بعد از آن تصميم گرفتم نزد آقاي منتظري كه قائم مقام رهبري بودند بروم. آن زمان مرحوم دكتر وحيد دستجردي، رييس هلالاحمر بود و با آيتالله منتظري در حوزه بودند و روابط خانوادگي داشتند. وقتي وارد اتاق آقاي منتظري شديم دور تا دور ايشان افرادي مينشستند و سوالهايشان را ميپرسيدند، ايشان همين قدر كه فكر ميكردند طرف مقابل پاسخ خود را ميگرفت به محض اينكه بنده اسم تنظيم خانواده را گفتم ايشان گفتند كه ادامه نده اما چون با دكتر وحيد رفته بوديم نشستيم و بعد از ناهار نيز با ايشان صحبت كردم. مرندي گفت: آقاي منتظري همان جواب آيتالله موسوي اردبيل را دادند زيرا هر دو در خطبههاي نماز جمعه در مورد افزايش جمعيت صحبت ميكردند كه بايد هميشه مردم را براي امر افزايش جمعيت تشويق كرد. اين نماينده مجلس اظهار داشت: آقاي منتظري گفت كه اگر فكر كردهاي من راجع به تنظيم خانواده نظري ميدهم كور خواندهاي بنابراين آنجا چيزي عايدم نشد و تصميم گرفتم نامهاي خدمت امام (ره) بنويسم و تمام مسائل را شرح دهم البته سعي كردم كه نامه طولاني نباشد تا در حوصله ايشان باشد. وي ادامه داد: من آن زمان احساس تكليف كرده و نگران آينده كشور بودم. اتفاقي كه آن زمان در حال وقوع بود معلوم نبود كه آخرش چه ميشود و ممكن بود عدهاي جوان بيكار و بزهكار پيدا كنيم كه اگر دين و ايمان محكمي نداشته باشند معلوم نبود چه بلايي سر كشور ميآمد. رييس فرهنگستان علوم پزشكي تصريح كرد: آن زمان نامهاي خدمت حضرت امام (ره) نوشتم و دو موضوع جمعيت و بچههايي كه دچار عقبماندگي ذهني هستند و براي خانوادههايشان مشكل ايجاد ميكنند را مطرح كردم با اينكه اصلا انتظار جواب مثبت نداشتم اما پاسخ ايشان مثبت بود. شايد اين كم ظرفيتي من را نشان ميداد و وقتي امام خميني پاسخ مثبت دادند اين جواب را به كسي نگفتم زيرا فكر ميكردم ايشان نبايد چنين پاسخي ميدادند. آن زمان مسوولان درباره تصميماتشان با امام مشورت ميكردند و ايشان پاسخ به چندين نامه را يكجا ميداد. اين نماينده مجلس ادامه داد: آن زمان نامهاي به دولت وقت نوشتيم و خواستههاي خود را در مورد تنظيم خانواده بيان كرديم، بعد از آن دوران كار من در سال 68 به پايان رسيد و وزير بعدي آمده بود. اين لايحه به مجلس رفت و پس از تصويب شوراي نگهبان تاييد شد. اين نماينده مجلس گفت: مقام معظم رهبري اكنون فرمودهاند كه كندي رشد جمعيت كشور ما را بهشدت تهديد ميكند و بنده با اينكه آن زمان مسوول جمعيت نبودم اما چون در شروع اين موضوع نقش داشتم احساس گناه ميكنم؛ با اينكه جمعيتشناس نيستم اما ناراحتم كه چرا آن رصدي كه ايشان فرمودند را انجام ندادم و با اينكه امام مشكل شرعي براي اين قضيه نميديدند اما احساس گناهش در من وجود دارد. مرندي ادامه داد: من در حدي كه عقلم ميرسيد اين كار را انجام دادم هنوز هم احساس عذاب وجدان ميكنم شايد اصلا نبايد وارد مساله كنترل جمعيت ميشدم. درباره جايزه جمعيت سازمان ملل هم بايد بگويم من جوايز متعددي را بردهام، شايد از بدشانسي به من جايزه دادند.