فرّ فرانسه چه باشكوه است
مهلا وفاييكيان
اروگوئه بعد از چهار بازي بدون شكست و با دريافت تنها يك گل از پپه مدافع پرتغاليها، در مرحله يك چهارم به پُست رقيبي خورد كه- روي كاغذ و با توجه به نفرات حاضر در تركيب- از هيبت يك هيولاي مهيب چيزي كم ندارد. طعم تلخ غيبت ناجي افسانهاي اروگوئهايها، باعث شد تا شيريني حذف پرتغال را بيش از پيش مديون درخشش ادينسون كاواني باشند. شايد همان لحظهاي كه كاواني به كمك رونالدو، لنگ لنگان از زمين خارج شد و با دست به تعويض اشاره كرد، عمليات فتح جام براي شاگردان اسكار تابارز خاتمه يافت. اما فرانسه، اروگوئهاي نبود كه غيبت يك بازيكن كل تيم را زمينگير كند. اين تيم هيچ نشاني از پرتغال، آرژانتين، برزيل و اسپانياي مغلوب هم ندارد. تيم ملي فرانسه، از معدود تيمهاي اين دوره بود كه علاوه بر بدنه تنومند و آماده، فردمحوري در آن هيچ معنايي نداشت. عاملي كه ميان تمام اين مدعيان، تنها از فرانسه سال ۲۰۱۸ دورنمايي از قهرماني شايسته و قدرتمند ساخته است.
دست دشام آنقدر براي چيدمان تركيب تيمش باز بود تا دستودلبازانه ستارههايي همچون ديميتري پايت از مارسي، مارسيال از منچستر يونايتد، لاكازت از آرسنال، كومان از بايرن مونيخ، رابيوت از پاريسن ژرمن و... را همراه خود به روسيه نياورد. پيروزي هفته اول، به مدد وي.اي. آر، با ارايه يك بازي نامطمئن مقابل استراليا، اميدها را به فرانسه مدعي قهرماني، اندكي كاهش داد. اما رفته رفته، با گذر زمان و افزايش هماهنگي بازيكنان، عيار ناب آن مشخص شد. تيم يكپارچه و منسجمي كه پاوارد و وارانِ مدافع، همچون گريزمن و امباپه مهاجم، در گلزني و تعيين سرنوشت تيم نقش يكسان و موثري ايفا كردند. فرانسويها، تركيبي از سرعت امباپه، تكنيك پوگبا، خلاقيت گريزمن، هوش كانته و تجربه هوگو لوريس هستند.
اگر براي توصيف اين تيم انگولوكانته - هافبك مياني - را مشتي از خروار در نظر بگيريم، با ستارهاي بيبديل رو به رو ميشويم كه با دقت و جايگيري درست و بهموقع، وظيفه بازيسازي و توپربايي از حريف را به بهترين شكل ممكن بهانجام ميرساند. بازيكني كه هرچند فروغ و نماي خيرهكننده پوگبا و گريزمن را ندارد، اما در ميانه ميدان مهره تعيينكننده و سرنوشتسازي نشان داده است. كانته هافبك ماليايي- فرانسوي ۲۷ ساله، سابقه دو قهرماني در ليگ برتر جزيره، با لستر سيتي و چلسي را در كارنامه دارد. بازيكن آرام، وظيفهشناس، مطيع و فداكاري كه در طول ۹۰ دقيقه با جنگندگي و فروتني خستگيناپذير در تمام نقاط زمين حضور دارد.
اگر فرانسويها از اين جنگ اروپايي در مرحله نيمهنهايي تا فينال و قهرماني، سربلند خارج شوند، واژه «تيم» را دوباره به معناي حقيقي بازميگردانند. آنها شمايل قهرمان را از روندي كه بر درخشش انفرادي فوق ستارگان و انتظار بر ظهور يك منجي استوار است، به تلاش، يكپارچگي و هماهنگي ترسيم خواهند كرد؛ تصوري كه فرانسويان را مردماني مغرور و خودپسند، سرشار از روحيه ناسيوناليستي ميشناخت. اما حالا تكيه آنها بر شعار«يكي براي همه، همه براي يكي»، به همدلي و اتحادشان اعتراف ميكند. تيم سرزنده و باطراوتي كه لياقت خود را براي كسب جام طلايي به همه دنيا ثابت كرده است.