...It’s coming home
به نظر ميرسد استراتژي انگليسيها كه همان باخت مقابل بلژيك و رفتن به سمت آسان جدول براي رسيدن تا مرحله فينال بوده، جواب داده و آنها فقط يك قدم ديگر تا رويا فاصله دارند. هرچند عقلگرايي آنها از نظر خيليها مذموم شمرده شده، ولي رسيدن به فينال ميتواند همه انتقادات را به فراموشي بسپارد. انگليس بعد از برد مقابل كلمبيا، سوئد را از گردونه رقابتها خارج كرد و حالا خودش را در مرحله نيمه نهايي ميبيند. در روزي كه مدافعان سختگير سوئدي هري كين را يك لحظه هم آزاد نگذاشتند، اين ساير بازيكنان قرمزپوش بودند كه جور گلزني مهاجمين را كشيدند. هري مگواير، مدافع تيم لسترسيتي روي يك ضربه كرنر تيمش را پيش انداخت. انگليس به تمام چيزي كه در نيمه اول ميخواست رسيده بود، به خاطر همين در ادامه نيمه، بازي را آرام نگه داشت تا در نيمه دوم با دست بالا وارد زمين شود. در حالي كه به نظر ميرسيد سوئد در نيمه دوم با تمام وجود حمله خواهد كرد، باز هم انگليس در بيشتر دقايق بازي صاحب توپ و ميدان بود و در نهايت توسط دله الي موفق شد گل دوم را هم به ثمر برساند تا خيالش از بابت صعود راحت شود. هرچند سوئد بعد از گل دوم دو سه بار موقعيت خيلي جدي روي دروازه سهشيرها ايجاد كرد كه پيكفورد هر بار مانع از گلزني زردپوشان شد. ستاره تيم انگليس در بازي مقابل كلمبيا، در اين بازي توانست عنوان بهترين بازيكن زمين را هم به دست آورد كه خود اين مساله نشان ميدهد همان دو سه تا سيو او چقدر براي برد تيمش مهم بوده. از نكات جالبي كه ميتوان به آن اشاره كرد، فرصت سوزيهاي پرتعداد استرلينگ بود. مهاجم منچسترسيتي كه انگار با گل زدن خصومت شخصي پيدا كرده، به فاصله چند دقيقه در نيمه اول دو بار با اولسن تك به تك شد كه هر دو بار در اوج بيتمركزي و دستپاچگي فرصتها را از دست داد. هرچند صحنه اول آفسايد بود، ولي اين چيزي از حرص دادنهاي تماشاچيان انگليسي توسط استرلينگ كم نميكند. انگليس كه بعد از سال 1990 نتوانسته بود خودش را در جمع چهار تيم پاياني ببيند، حالا با برد مقابل سوئدي كه چند تا از غولهاي اروپا را كشته بود، توانسته ماموريت سختش را تا اينجاي كار به خوبي انجام دهد. حال بايد ديد شعار هواداران انگليسي كه به صورت طرح نوشته، به لباس سرمربي اين تيم هم راه يافته، محقق ميشود يا خير. It’s coming home…. شعاري كه اشاره به بازگشت جام به انگليس يعني زادگاه فوتبال دارد.