بررسي آماري راهيافتگان به مرحله نهايي جشنواره ملي موسيقي جوان
از تهران تا ايلخچي
محمد جواد صحافي
«جشنواره موسيقي جوان» از معدود فستيوالهايي است كه علاوه بر جذابيتهاي اجرايياش، توانسته بهترين موسيقيدانان جوان كشور را در جريان رقابتي نزديك قرار دهد تا فعاليت هنريشان را با سايرين در محك سنجش قرار دهند. اين رقابت نشاندهنده مسير حرفهاي برگزيدگاني است كه توانستهاند با تمرينات مستمرشان مقامهاي برتر را درو كرده و نام خود را در كشور مطرح كنند.
اما بررسي و آسيبشناسي ابعاد مختلف اين جشنواره (كه دوازدهمين دوره آن مرداد ماه 1397 برگزار ميشود)، ميتواند به بهبود كيفيت هنري شركتكنندگان و رفع ايراد متوليان و برگزاركنندگان آن در سالهاي آتي كمك شاياني كند. در اين نوشتار سعي شده تا با تفكيك راهيافتگان به مرحله نهايي (بر اساس شهرمحل سكونت آنها) وضعيت امروز موسيقي استانهايي غير از پايتخت، تا حدودي مورد ارزيابي قرار گيرد.
آيا 1600 اثر ارسالي آمار قابل قبولي است؟
طبق اعلام تارنماي «جشنواره موسيقي جوان»، بيش از 1600 اثر از كل كشور در سه بخش موسيقي رديف دستگاهي، كلاسيك و نواحي جهت رقابت به دبيرخانه اين جشنواره ارايه شدهاند كه نسبت به دورههاي قبل افزايش چنداني نداشته است. اگرچه ارسال اين تعداد آثار جهت رقابت در جشنواره رقم نسبتا بزرگي به شمار ميرود اما با توجه به افزايش كمّي تعداد آموزشگاههاي موسيقي در سالهاي اخير و تمايل خانوادهها به تعليم هنر موسيقي به فرزندان، اين آمار ميتوانست رشد بسيار چشمگيرتري داشته باشد. نبود هنرمند كارآمد و قابل ارايه به جشنواره ميتواند يكي از دلايل اصلي عدم رشد كمي شركتكنندگان در اين جشنواره قلمداد شود. صدور بيرويه مجوز براي احداث آموزشگاههاي موسيقي در سالهاي اخير (به خصوص در شهرستانها) و نبود ساز و كار مشخص براي نظارت بر روند آموزش موسيقي در آموزشگاهها توسط دستگاههاي متولي از ايرادات جدي وزارت ارشاد و تشكلهاي موسيقي همچون انجمنها و خانه موسيقي است؛ ضعفي كه باعث شده تا برخلاف افزايش كمي تعداد آموزشگاهها، كيفيت هنر موسيقي در بين نوازندگان رشد قابل توجهي نداشته باشد و نگاه آموزشگاهها صرفا جنبه مالي پيدا كند.
سهم بيشتر پايتخت و شگفتي شهرهاي كوچك
پس از داوري 1600 اثر ارسالي توسط داوران مطرح كشور، بيش از 600 اثر به عنوان آثار برگزيده جهت حضور در مرحله نهايي اين جشنواره انتخاب شدهاند كه از اين تعداد 340 هنرمند در بخش موسيقي دستگاهي و كلاسيك و 265 هنرمند در حوزه موسيقي نواحي به رقابت با يكديگر خواهند پرداخت. براي بررسي دقيقتر و نيز به دليل پراكندگي اقوام در مناطق مختلف كشور، تنها دو بخش موسيقي دستگاهي و كلاسيك در اين نوشتار مورد بررسي قرار گرفتهاند. همانطور كه از قبل قابل پيشبيني بود از ميان 341 اثر برگزيده، استان تهران با 132هنرمند براي رقابت در مرحله نهايي در رتبه نخست جدول رقابتها قرار گرفته است. اين آمار اگرچه قابل حدس اما رقمي بسيار بيشتر از حد تصور بود چنان كه با فاصلهاي دو برابري از استان دوم موجود در جدول ايستاده است. اما رتبه دوم از آن استان اصفهان با 51 هنرمندِ حاضر در دور نهايي رقابتها است، مطالعه جدول 26 تايي استانهاي حاضر در اين جشنواره نشان ميدهد مجموع پذيرفتهشدگان 8 شهر نخست معادل80 درصد كل شركتكنندگان (و به عبارتي 273 نفر است) و سهم 18 شهر ديگر از اين آمار 68 نفر است. اما با بررسي روي ديگر اين آمار به نتايج قابل تاملي ميتوان دست يافت؛ به عنوان مثال سهم استان آذربايجان غربي از ميان تمامي رشتههاي موسيقي رديف- دستگاهي و كلاسيك با بيش از 3 ميليون نفر جمعيت تنها يك برگزيده است. اين مساله ميتواند دلايل گوناگوني نظير افت كيفيت آموزش موسيقي، بيانگيزه بودن و عدم رقابت هنرمندان، احتمال از پيش برنده شدن برخي شركتكنندگان و قصورانجمن موسيقي و اداره ارشاد شهرستان متبوعه در اطلاعرساني و غيره داشته باشد. در سوي ديگر ماجرا كوچك ايلخچي از توابع استان آذربايجان شرقي قرار دارد كه تنها با 13 هزار نفر جمعيت توانسته 3 برگزيده مرحله نهايي را در جشنواره داشته باشد؛ رقمي كه معادل تعداد كل پذيرفتهشدگان شهر تبريز در بخش موسيقي دستگاهي و كلاسيك است. اين اتفاق مهم جدا از آنكه قابل تحسين است، زنگ خطري براي استانهايي چون خراسان جنوبي و آذربايجان غربي محسوب ميشود كه مجموع پذيرفتهشدگان آنها به تعداد راه يافتگان اين شهر كوچك نميرسد. از نكات ديگر اين آمار، رشد قابل توجه برگزيدگان استان كردستان است كه با 16 نماينده، بالاتر از استانهايي چون آذربايجان شرقي، مازندران و فارس در رتبه چهارم اين جدول ايستاده است. از طرف ديگر آنچه ميتواند در اين ارزيابي مورد توجه قرار گيرد، آمار قابل توجه پذيرفتهها در دو استان مذهبي خراسان رضوي و قم است كه با وجود محدوديتهايي كه از سالهاي گذشته براي موسيقي اعمال كردهاند، هنرمندان اين دو خطه توانستهاند همچون گذشته دين خود را به موسيقي ادا كرده و با پرورش موسيقيدانان نوجوان، سهم قابل توجهي از راه يافتگان به مرحله نهايي را به خود اختصاص دهند؛ آنچنان كه استان خراسان رضوي در رتبه ششم اين ردهبندي و بالاتر از استان فارس قرار دارد.
قانون و پيانو پررنگتر از دف و تمبك
اما با نگاهي جزيي به رشتههاي موسيقي دستگاهي و كلاسيك حاضر در جشنواره، نتايج جالب توجه ديگري نيز به نظر ميرسد. پس از بررسي آمار پذيرفتگان، استان تهران در سازهايي مثل «قانون» با 13 نفر از مجموع 17 نفر راه يافته، «پيانو» با 12 قبولي از مجموع 17 قبولي، «ويلنسل» با 7 نفر از مجموع 11 قبولي، با اختلاف چشمگيري از ساير شهرها پيشتاز است و اصفهان در ساز «تمبك» با مجموع 13 پذيرفته شده از مجموع 33 نفر پيشرو. اما نكته جالب توجه اين آمار افت شديد استان تهران در رشتههاي تمبك، دف و آواز است به گونهاي كه در ساز تمبك از مجموع 33 هنرمند راه يافته به مرحله نهايي، سهم تهران تنها 3 نفر، در آواز از مجموع 21 فرد پذيرفته شده تنها 1 نفر و در رشته دف نيز از مجموع 25 پذيرفته تنها يك نفر سهم استان تهران است. اين حجم اندك از ميزان پذيرفتهشدگان در سه رشته اصلي موسيقي ايراني با توجه به تمركز هنرمندان و اساتيد درجه يك اين عرصه در مركز، ميتواند نشان از ضعف آموزش موسيقي در اين حوزهها باشد كه عملكرد اساتيد اين حوزه در پايتخت را نيز مورد پرسش قرار ميدهد. اين آمار ضعيف نشانگر آن است كه ميزان توانايي بسياري از مدرسان موسيقي (بالاخص در رشتههاي ياد شده) با سطح شهرتشان در فضاي مجازي همخواني ندارد و حضور فعال و پر سروصداي بسياري از نوازندگان و خوانندگان در فضاي مجازي، نميتواند دليلي مناسب براي تسلط آنها در حوزه آموزش موسيقي باشد. اما نكته قابل تامل ديگر آمار بسيار ضعيف استان قزوين در مجموع پذيرفتهشدگان است؛ اين استان با تاسيس كانون گيتار و برگزاري رقابتهاي بسيار در اين زمينه هنري، خود را به عنوان يكي از مراكز اصلي گيتار نوازي در ايران مطرح كرده در حالي كه سهمي از پذيرفتهشدگان اين رشته در جشنواره جوان ندارد. با ذكر آمار مطرح شده به نتايجي دست مييابيم كه ميتواند موفقيت متوليان دولتي و خصوصي هر استان را در زمينه پرورش هنرمندان آينده و نيز عملكرد برخي از مديران را (كه تنها در پي بهبود تراز كاري خود با نگاه صرفا كمي به موضوع موسيقي هستند) مشخص كند. از طرف ديگر، ميتوان تلاشهاي متوليان در اطلاعرساني و اعلام فراخوان را بررسي و اشكالاتش را در سالهاي آتي اصلاح كرد.
طرح چند پرسش
جشنواره موسيقي جوان كه از آن ميتوان به عنوان محلي براي شناسايي موسيقيدانان جوان ياد كرد، هر ساله با انتخاب برگزيدگاني در رشتههاي مختلف هنري به كار خود پايان ميدهد، اما پرسش اينجاست مسوولان برگزاري آن تا چه حد توانستهاند به اهداف اصلي خود (كه استعداديابي و پرورش هنرمندان است) دست يابند؟ آيا صرفا برگزاري يك جشنواره و انتخاب چند برگزيده و اعطاي جوايز به آنها ميتواند به عنوان حمايت از آيندهسازان موسيقي ايران تلقي شود و آنها را براي ادامه مسير دشوار هنراندوزي اميدوار كند؟ اصولا هدف از برگزاري جشنوارهها در ايران چيست و دستاندركاران و متوليان فستيوالهاي هنري تا چه اندازه توانستهاند به اهداف اصلي مطابق با معيارهاي تعريف شده جهاني دست يابند؟ فراهم كردن شرايط جشنواره براي رسيدن به ايدهآلهاي تعريف شده همچون تدوين شيوهنامه و هدفمندي آن، استعداديابي جوانان و حمايت از آنها، جذب اعتماد هنرمندان با بررسي دقيق عملكرد شركتكنندگان به دور از تعصب در طول برگزاري جشنواره باعث خواهد شد تا جوانان نيز بدون داشتن دغدغه و با آسودگي خاطر در تنها فستيوال موسيقايي مختص خود، شركت كرده و تمام تمركز خود را به ارايه هر چه بهتر هنر خويش وانجام رقابتي سالم با نگاهي اميدوارانه به آينده صرف كنند.