دموكراسي مستقيم
در ايران ممكن نيست
امير محبيان، تحليلگر سياسي اصولگر: رياست محترم جمهور چندين بار از جمله در مراسمي نظير راهپيمايي 22 بهمن و همچنين مصاحبه دوشنبه شب خود اين مساله را عنوان كرده، اما اينكه آيا مفيد است كه در مسائل موجود به آراي عمومي مراجعه شود يا خير؟ طبيعتا در قانون اساسي اصلهاي ششم و پنجاه ونه پيشبيني شده كه ما در مسائل بسيار مهم كه امكان حل آنها در حالت عادي وجود ندارد بايد به رفراندوم مراجعه كنيم. اما چنانچه اين كار به صورت دائم صورت گيرد، عملا مسوولان از مسووليت خود كه اتخاذ تصميم است، خود را كنار ميكشند و مسووليت را به دوش مردم مياندازند.
ما بايد در آخر كار، يعني زماني كه راههاي طبيعي براي رسيدن به نتيجه موجود نبود، به آراي عمومي مراجعه كنيم كه آن هم روند قانوني خود را دارد. لذا من فكر ميكنم بحث «رفراندوم» ممكن است در انتهاي كار به ويژه در مسائل بسيار بزرگ مطرح شود. اما با تبديل كردن رفراندوم به يك بحث روزمره و كشاندن هر موردي كه به نوعي چالش يا اختلاف نظري در مورد آن بود به آن، باعث ميشود تا رفراندوم را به جاي آنكه حلال مسائل باشد، به مساله مورد اختلاف در كشور تبديل كند، لذا در طرح اين موضوع بايد با دقت بيشتري عمل شود.ضمن آنكه حسب تفسير شوراي نگهبان، اصل 59 و درخواست مراجعه به آراي عمومي از مصاديق مصوبات مجلس بوده و بايد طبق اصل 94 قانون اساسي از كانال شوراي نگهبان بگذرد.
دموكراسي در سوييس، از نوع دموكراسي نيمهمستقيم است. يعني مردم هم از يك سو نمايندگان خود را براي مجالس قانونگذاري انتخاب ميكنند، اما در عين حال به وسيله همهپرسي نيز نظرات خود را درباره قانون يا قانون اساسي و امثالهم مطرح ميكنند. اين همهپرسيها را هم هر 4 سال يك بار در سطح فدرال برگزار ميكنند. در حالي كه در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، دموكراسي نيابتي يا نمايندگي مطرح است. دموكراسياي كه در سوييس هست از جهاتي به دموكراسي يونان باستان شباهت دارد.
رجوع مستقيم به آراي مردم در جوامع كوچك امكانپذير است و براي يك جامعه بزرگ مانند ايران با مسائل زياد و تفاوتهاي ديدگاهي كه وجود دارد، رجوع دايم به آراي مردم به اين شكل امكان پذير نيست، براي همين هست كه دموكراسي مشاركتي يا نيابتي در آن جايگزين دموكراسي مستقيم شده است و اين مثال، آنچنان براي مقايسه جامعه خودمان در اين زمان جالب و مناسب نبود. جماران