استفاده اردوغان از موج ناسيوناليسم
رحمان قهرمانپور
ريشه اختلافات ميان تركيه و امريكا به كودتاي نافرجام سال 2016 در تركيه باز ميگردد. در آن دوره آنكارا اعلام كرد كه فتحالله گولن روحاني سني ساكن پنسيلوانياي امريكا نقش اصلي را در اجراي اين كودتاي نافرجام داشته است. از آن پس تركيه از امريكا درخواست استرداد گولن به تركيه را داشت. اما استرداد در حقوق بينالملل در نهايت يك امر سياسي است. كشور يا دولت مستقر در نهايت بايد تصميم به استرداد بگيرد يا نه و صرف اينكه يك فرد در محافل قضايي كشور خود متهم باشد دليلي بر استرداد وي نخواهد شد، از همين رو استرداد، يك مساله حقوقي است. در مورد آقاي گولن نيز همين اتفاق رخ داد. با وجود اصرارهايي كه آقاي اردوغان داشت و وعدههايي كه در سخنرانيهاي مختلف عمومي خود داشت و كه به هر شكلي شده فتحالله گولن را از امريكا مسترد خواهيم كرد ، امريكا به اين درخواست تركيه تن نداد و پاسخ منفي داد. آقاي جو بايدن معاون اول رييسجمهور وقت امريكا در سفري كه به آنكارا داشت، تلاش كرد كه از تشديد تنش ميان دو كشور بر سر موضوع گولن تاحدي جلوگيري كند. وقتي دوران رياستجمهوري اوباما به پايان رسيد، اردوغان بسيار اميدوار بود كه دولت ترامپ برخلاف دولت اوباما فتحالله گولن را به تركيه تحويل دهد. با همين خوشبيني نيز به كاخ سفيد رفت ولي پاسخ واشنگتن براي تركيه خوشحالكننده نبود، درنتيجه از آنجا بود كه فاصله تركيه با امريكا بيشتر و بيشتر شد تا به وقايع اخير رسيد. امريكا در تحريمي كه عليه تركيه وضع كرده وزير كشور و دادگستري اين كشور به خاطر دست داشتن در دستگيري و حصر خانگي كشيش برانسون تحت تحريم قرار گرفتهاند. برانسون متهم است كه در ايام كودتا با گروه فتحالله گولن همكاري داشته و حتي با پكك نيز در ارتباط بوده است. اما هنوز اتهامات او در دادگاه مورد بررسي قرار نگرفته است. بنابراين ريشه بحث كشيش برانسون نيز به موضوع كودتا باز ميگردد. برخي معتقدند كه تركيه به دنبال آن است كه برانسون را با گولن مبادله كند و درازاي استرداد گولن، برانسون را نيز آزاد كند. اما واقعيت آن است كه وزن جنبش هزيمت به رهبري فتحالله گولن به مراتب بيشتر از كشيش برانسون است.آقاي گولن يك شبكه عظيم را رهبري ميكند كه عملا در 35 كشور مدرسه دارد و نفوذ آن بسيار بالاست و در تركيه و ساير كشورها نيز از هواداران متعددي برخوردار است.
از همين رو وزن آنها يكسان نيست و بعيد به نظر ميرسد كه امريكا بخواهد به چنين معاملهاي تن در دهد. اما اينكه تنشها ادامه پيدا خواهد كرد يا نه، به نظر نميرسد چنين اتفاقي رخ دهد. پس از آنكه مولود چاووش اوغلو وزيرخارجه تركيه و مايك پمپئو وزيرخارجه امريكا در حاشيه نشست آسهآن در سنگاپور با يكديگر ديدار كردند و همچنين اعزام يك هيات سياسي به واشنگتن براي حل اختلافات ميان دو كشور نشان ميدهد كه پس از گذشت مدتي كه موضوع در افكار عمومي تركيه فروكش كند، طرفين به يك توافقي دست پيدا خواهند كرد. تركيه در جريان شهروند آلماني متهم به جاسوسي را به همين نحو حل كرد و تنش ميان روابط تركيه و آلمان فروكش كرد. اما اينكه آيا اين اتفاق به افزايش محبوبيت اردوغان و حمايت از آن كمك ميكند، بايد گفت كه پس از تحريم دو وزير تركيهاي توسط امريكا، موج ناسيوناليسم بهشدت افزايش پيدا كرده است و آقاي اردوغان نيز به دنبال بهرهگيري از اين موج ناسيوناليسمي است كه اكنون عليه امريكا به وجود آمده است. در انتخابات اخير رياستجمهوري نيز توانست از اين موج استفاده كند و با ائتلافي كه توانست با حزب ناسيوناليست حركت ملي انجام داد پيروز انتخابات شود بنابراين موج ناسيوناليسم و چپ در تركيه همواره فارغ از اينكه ديدگاه احزاب راست كشور چگونه باشد به امريكا بدبين بوده است. بنابراين امريكاستيزي در تركيه ريشههاي طولاني و به نسبت قوي دارد. هنگامي كه در دهه 1970 و حوادثي كه در سالهاي منجر به كودتاي 1980 رخ داد بخشي از آن به دليل حركتها و فعاليتهاي ضد امريكايي چپها بود. هم ناسيوناليستها و هم چپها نسبت به اهداف امريكا در تركيه بدبين هستند. حرف اصلي چپها نرفتن زير بار امپرياليسم است و ناسيوناليستها معتقدند كه امريكا از دشمنان تماميت ارضي تركيه هستند كه بهطور مشخص از شبه نظاميان پكك حمايت ميكنند. بنابراين امريكا ستيزي در تركيه ريشههاي نسبتا قوي دارد و در اين انتخابات به نوعي مورد استفاده اردوغان قرار گرفت. ولي بعيد به نظر ميرسد كه بيش از اين امريكاستيزي در تركيه تقويت شود. البته به صورت مقطعي ممكن است اردوغان بخواهد افكار عمومي را عليه امريكا تهييج كند ولي بهطوركلي امريكاستيزي در تركيه حالت گسترده تودهاي نخواهد داشت و بيشتر محدود به نخبگان ناسيوناليسم و نخبگان چپگراي تركيه است. از سوي ديگر با توجه به مشكلات اخير اقتصادي كه در تركيه و چالش به وجود آمده براي اردوغان بايد گفت كه بخشي از مشكلات تركيه ريشه در تحولات چند سال اخير دارد. وقتي كه آقاي اردوغان پس از كودتاي نافرجام به دنبال مقابله با هواداران فتحالله گولن بود، بيش از 300 هزار نفر را كه مشكوك به ارتباط با گولن بودند از نظام اداري كشور بيرون كرد. علاوه بر اين بسياري از شركتهاي تجاري نزديك به جنبش گولن را تعطيل كرد. مساله اقتصادي تركيه از همان زمان آغاز شد و به نوعي كه هواداران فتحالله گولن نگران اين شرايط بودند و احساس كردند كه مشكلات اقتصادي تركيه بيشتر شده است از همين رو مردم پولهاي خود را تبديل به دلار كردند و حسابهاي بانكي آنها خالي شد و يك مشكل اقتصادي جدي به وجود آمد. برخي نيز سرمايههاي خود را به دليل برخوردهاي اردوغان از تركيه خارج كردند. دولت با بسياري از هنرمندان، فعالين اجتماعي، سياسي و ورزشكاران نيز به بهانه حمايت از گولن برخورد كرد. در نتيجه سرمايه قابلتوجهي از تركيه خارج و بخشي از سرمايهها نيز وارد خانهها شد. در اين شرايط مردم تصور كردند كه شايد يك وزير باسابقه در دولت جديد بتواند اوضاع را سامان دهد، اما وقتي كه داماد اردوغان به عنوان وزير دارايي معرفي شد اميدهاي بازار براي بهبود شرايط كمرنگ شد. بنابراين انتظار ميرفت كه پس از انتخابات، ليره تقويت شود ولي اين اتفاق رخ نداد. از همين رو در اين دوره شاهد كاهش ارزش ليره نسبت به دلار بوديم و اكنون تنش ميان امريكا و تركيه مزيد بر علت شده است كه بحران مقداري اوج پيدا كند و در نهايت بايد ديد اين تنش در روابط تا كجا ميتواند ادامه پيدا كند.