ادامه از صفحه اول
شعارهاي پوچ
اجازه دهيد تجربه اتحاد جماهير شوروي را هم ببينيم. در كتاب سرانجام انسان تراز نوين، يكي از افراد تعريف ميكند كه در سال اول جنگ جهاني دوم او و پدرش در جبهه با آلمانها ميجنگيدند. مادرش در يك كارخانه نان كار ميكرد. در يكي از بازرسيها مقداري خردههاي نان در دستكش او پيدا كردند. همين كافي بود كه او را متهم به خرابكاري كنند و 10 سال راهي زندان شد. برادر و خواهر كوچكتر او را به مادربزرگش ميدهند. پدرش نيز در عمليات جزو مفقودين اعلام ميشود (ص 214). شايد بگوييد كه اين خيلي ظالمانه بود، ولي نمونه ديگرش مهمتر است. يكي از افراد مهمي كه پس از جنگ دوم جهاني مغضوب واقع شد، ژنرال ژوكوف، يكي از قهرمانان ارتش شوروي بود كه برلين را فتح كرد و استالينگراد را از سقوط نجات داد. يكي از علل مغضوب واقع شدنش، قدري فرش و مبلمان بود كه از آلمان براي مصارف شخصي آورده بود كه همه آنها در دو وانت جا ميشد. (ص 146).جامعهاي كه تا اين حد عليه فساد مبارزه ميكند كه بزرگترين قهرمان جنگ خود را نيز از غضب خود معاف نميكند، آخر و عاقبت آن چه شد؟ همهگير شدن فساد، فساد و فساد. ما كه نميتوانيم حتي تا اندكي از اين حد هم با فساد مبارزه كنيم، چرا بر اين تجربه شكست خورده اصرار داريم؟پس مشكل كجاست؟ فساد تحت تاثير سه مرحله است. مرحله اول مقررات، مرحله دوم نظارت و مرحله سوم دادرسي و مجازات. مبارزه با فساد از اصلاح دو مرحله اول و دوم آغاز ميشود و نه از مرحله سوم. نظام قيمتگذاري و دو و چند نرخي كردن كالاها و ارز، صدور مجوزهاي دست و پا گير، اقتصاد دولتي و... سرچشمه فساد است و هر جا كه باشد افراد سالم را نيز فاسد ميكند، چه رسد به افراد فاسد. هرچه مجازات كنيد، باز هم فساد بهصرفهتر است. فساد آنچنان عمومي ميشود كه نهادهاي نظارتي و قضايي را نيز با خود ميبرد. كساني كه از اين سياستها دفاع ميكنند، حق ندارند خواهان مبارزه با فساد شوند. در همين مرحله است كه تبعيض و باندبازي و انتصاب افراد بدون صلاحيت به امور نيز درخت فساد را آبياري ميكند.در مرحله دوم ضعف نهادهاي نظارتي و از همه مهمتر فقدان رسانههاي آزاد؛ موجب فراگير شدن فساد ميشود. تمام كساني كه با رسانههاي آزاد مخالف هستند و در عين حال مدعي مبارزه با فساد هستند يا خواهان تشديد اين مبارزه هستند را بايد دروغگويان بزرگ ناميد. بدون نهادهاي نظارتي رسمي و غير رسمي و مستقل از ساختار قدرت كه آزاد باشند، مبارزه با فساد يك شعار فريبكارانه و توخالي است.اگر اين دو مرحله درست انجام شد، آنگاه ميتوانيم اميدوار باشيم كه نهاد داوري و قضايي نيز وظايف خود را به نحو احسن انجام دهد، به ويژه كه اين نهاد نيز تحت نظارت نهاد رسانه است و نميتواند خلاف قانون رفتار كند.تغيير نگرش نسبت به حكومتداري از نگرشي فردمحور به نگرشي ساختاري و اجتماعيمحور گام اول براي اين تحول است. متاسفانه اين مدعيان مبارزه با فساد يا نميدانند يا خود را به ندانستن ميزنند كه قدرت و پول در تخريب نهادهاي مقابله با فساد و نيز نابودي اخلاق فردي و اجتماعي چقدر است؟ تربيت فردي و اخلاقي لازم است، ولي با اين شيوه نميتوان هيچ تحولي پايدار در جامعه فراهم كرد. ما به جاي اين كار بايد تربيت و اصلاحات ساختاري از نظر مقررات و تقويت نهادهاي نظارتي مستقل و آزاد را در دستور كار قرار دهيم.
جبران خسارت استيضاح
آيا اصلاح يا فساد يك وزارتخانه عظيم در شرايط جنگ اقتصادي و فشار بيسابقه به مردم تا اين حد جزيي و پيش پا افتاده است؟ كاش آقاي وزير به جاي پاسخ دادن به اين شائبههاي بيمورد رسما اعلام ميكرد كه آقايان بياييد درست يا اشتباه پيرامون درصد بيكاري، هلدينگهاي بزرگ اقتصادي، بيمههاي اجتماعي و احوال معلولان كه با جان و معيشت ميليونها نفر در ارتباط است، متمركز شويد و مرا محاكمه كنيد. راستي با نمايش چنين اوضاعي ما نمايندگان چگونه به مردم اميد دهيم كه مجلس پاسدار حقوق ملت است، آنان چگونه اطمينان حاصل كنند كه چشمان تيزبين وكيلان مردم از منافع ملي به امور شخصي تنزل پيدا نميكند؟ من به عنوان يكي از نمايندگان ملت با اينكه در موافقت يا مخالفت استيضاح سخن نگفتم ولي همينجا به واسطه آنچه در روز چهارشنبه هفته گذشته در مجلس شوراي اسلامي گذشت از ملت ايران عذرخواهي ميكنم. ما در اين روز عصاره فضائل ملت نبوديم. اخلاق و كرامت و بزرگمنشي و مصالح ملي رعايت نشد و مردم حق دارند ما را استيضاح كنند. اكنون بايد اين سوال بزرگ را مطرح كرد كه چرا ما به اين روز افتادهايم و چرا عدهاي در اركان مهم نظام ميتوانند در شرايط حاد هم مناسبات مهم را تحت تاثير مسائل شخصي و جزيي قرار دهند و از بازتاب آن در افكار عمومي نترسند؟ اعتبار و در راس امور بودن مجلس از فاخر، موجه، سنجيده، مودبانه و متعهدانه و شجاعانه بودن عملكرد نمايندگان به دست ميآيد، مجلسي كه روزي در اوج اعتبار خود به حضرت امام(ره) تذكر ميدهد و آن امام فقيد در پاسخ به نمايندگان اين تذكر را ميپذيرد و مينويسد: «انشاءالله تصميم دارم در تمام زمينهها وضع به صورتي درآيد كه همه طبق قانون اساسي حركت كنيم ... از تذكرات همه شما سپاسگزارم و همه شما را دعا ميكنم.» حالا بايد نگران اعتباري باشد كه ضمن بحثهاي حاشيهاي تنزل پيدا ميكند و مردم را در حيرت فرو ميبرد. مجلس ما امروز ميتواند نقشي بسيار مهم و اثربخش و ماندگار و رافع مشكلات داشته باشد اگر ما نمايندگان به حبل متين كرامت اخلاقي و عبور از منافع شخصي و خاضع در مقابل مردم و متعهد به منافع ملي تمسك كنيم و مثل پيشينيان خود در دورههاي مشعشع آزادگي پيشه كنيم و دانايي از خويش بروز دهيم. پيشنهاد حقير به همكاران محترم اين است كه هر چه زودتر درصدد جبران برآييم و به طريقي اين خسارت معنوي به مجلس را مرتفع كنيم.