نسبت دادن «خيانت»
به وصف كيفري
بهمن كشاورز
اخيرا مشاهده ميشود افرادي با جسارت كامل صرفا به خاطر اينكه افراد ديگري تفاوت ديدگاه سياسي با آنها دارند به اشخاص اخير نسبت خيانت ميدهند و آنها را خائن ميدانند و اين مطالب را در فضاي مجازي و گاه در رسانهها علنا اعلام ميكنند. در خصوص نسبت دادن خيانت به افراد و اينكه وصف كيفري اين عمل چه ميتواند باشد موارد ذيل گفتني است:
1- كلمه خيانت تا آنجا كه بنده ميدانم صرفا در عنوان فصل بيستوچهارم قانون مجازات اسلامي در بيان «خيانت در امانت» آمده است اما در متن ماده 674 قانون مذكور كه راجعبه اين جرم است اين كلمه تكرار نشده بلكه توصيف شده است. از طرفي اين مطلب كه آيا عناوين و فصول در قانون مجازات اسلامي موضوعيت دارد و قابل استناد است يا خير بحث مستقل و مشخصي بنده نديدهايم. مثلا در قانون مجازات سوييس عناوين قابل استناد است و موضوعيت دارد و اين معنا محتاج تصريح است.
2- اما لفظ خيانت كه افرادي بيمحابا نسبت به ديگران به كار ميبرند مطمئنا با مفهوم مندرج در عنوان فصل بيستوچهارم و ماده 674 مورد نظر گويندگان نيست بلكه احتمالا مفاهيمي را در نظر دارند كه چه بسا مفاد ماده 498 تا 512 قانون مجازات اسلامي و همينطور عناويني مثل محاربه و افساد و بغي را در بر گيرد اما گويندگان به صراحت با ما في الضمير خود را مطرح نميكنند.
3- بنابراين اين مورد با ماده 697 قانون مجازات اسلامي انطباق ندارد زيرا موضوع ماده مذكور افترا يعني نسبت دادن صريح عملي به كسي است كه آن عمل مطابق قانون جرم محسوب شود.
4- مطمئنا اين قبيل اسنادها به دو شكل قابل تعقيب است: اولا به موجب ماده 698 قانون مجازات اسلامي «هركس به قصد اضرار به غير يا تشويش اذهان عمومي يا مقامات رسمي به وسيله نامه يا شكواييه يا مراسلات يا عرايض يا گزارش يا توزيع هر گونه اوراق چاپي يا خطي با امضا يا بدون امضا اكاذيبي اظهار كند يا با همان مقاصد اعمالي را بر خلاف حقيقت راسا يا به عنوان نقل قول به شخص حقيقي يا حقوقي يا مقامات رسمي تصريحا يا تلويحا نسبت دهد، اعم ازاينكه از طريق مزبور به نحوي از انحا ضرر مادي يا معنوي به غير وارد شود يا خير، علاوه بر اعاده حيثيت در صورت امكان، بايد به حبس از دو ماه تا دو سال يا شلاق تا 74 ضربه محكوم شود.» ملاحظه ميشود نسبت دادن اكاذيب به افراد صرفنظر از آنكه عنوان آن را چه بگذاريم به موجب ماده مذكور جرم محسوب ميشود و بنابراين اين اسنادها هم ميتواند قابل تعقيب باشد. ثانيا به موجب ماده 608 قانون مذكور « توهين به افراد از قبيل فحاشي واستعمال الفاظ ركيك چنانچه موجب حد قذف نباشد به مجازات شلاق تا 74 ضربه يا 50 هزار تا يك ميليون ريال جزاي نقدي محكوم خواهد شد.» مطمئنا كسي را خائن خواندن و به او نسبت خيانت دادن حداقل توهين است زيرا معيار تشخيص توهين عرف است و كسي نميتواند بگويد وقتي به كسي خائن گفته ميشود يا به او نسبت خيانت داده ميشود باعث وهن او نميشود. ثالثا اگر طرف اين اقدام و توهين يكي از روساي سه قوه، معاونان رييسجمهوري يا وزرا يا يكي از نمايندگان شوراي اسلامي يا نمايندگان مجلس خبرگان يا اعضاي شوراي نگهبان يا قضات يا اعضاي ديوان محاسبات يا كاركنان وزارتخانهها و موسسات و شركتهاي دولتي و شهرداريها باشد و با توجه به سمت آنان درحال انجام وظيفه يا به سبب آن به آنان توهين شود مجازات مرتكب سه تا شش ماه حبس يا تا 74 ضربه شلاق يا 50 هزار تا يك ميليون ريال جزاي نقدي خواهد بود. البته اين جزاي نقدي و آن شلاق قابليت تبديل به مجازاتهاي جايگزين را دارد بنابراين جنبه ترساننده آن در صورتي كه حبس داده نشود شديد نيست اما وجه ترذيلي آن قوي است و تكليف جامعه را با كساني كه اينگونه عمل ميكنند روشن ميكند و شايد باعث شود در مباحثات و مكالمات ذاتا سياسي و فني از به كار بردن اينگونه الفاظ خودداري كنند.
نتيجه؛ نسبت دادن خيانت يا خائن خواندن افراد از باب اشاعه اكاذيب به قصد تشويش اذهان عمومي و همينطور توهين قابل تعقيب و مجازات است.
حقوقدان