اين شعر از فردوسي نيست
رضا ضيا
يكي ابلهي شبچراغي بجُست
كه بياو نشد عقد پروين درست
خري داشت آن ابله كوردل
به جان خودش، جان خرمتصل
چنان شبچراغي كه نايد به دست
به خواري بر آن گردن خر ببست
من آن شبچراغ شهنشاهيم
كه روشن كن ماه تا ماهيم
مرا ليكن اين بخت ابلهشعار
چنان بسته بر گردن روزگار
اگر معني شعر «شب چراغ» را بدانيم، معني شعر كم و بيش واضح است. (شب چراغ: گوهري كه در شب مثل روز بدرخشد). شاعر ناليده كه نسبت من و زمانه، مثل نسبت آن گوهر و اين ابله و خرست. اگر سري به گوگل بزنيد، همه جا شعر را به اتفاق به نام فردوسي نقل كردهاند. آشنايان سبك فردوسي ميدانند كه با هزار من سريش به فردوسي نميچسبد، ولي گويا صاحبدلي آن را متناسب با زبان حال حكيم توس ديده و به نام او سند زده. در حالي كه شعر از «ملّا زماني » شاعر معاصر شاه عباس است. همان كه داستاني مشهور با شاه عباس دارد؛ صاحب تذكره نصرآبادي نوشته: «شاعر زبردستي بود، اگرچه ديوان او ديده نشد؛ اما از اشعار او ظاهر ميشود كه خيلي قدرت داشته. مشهور است كه ديوان خواجه حافظ را جواب گفته، به خدمت شاه عباس برده، گفت: ديوان خواجه حافظ را جواب گفتهام. شاه فرمود كه: جواب خدا را چه خواهي گفت؟!» (تذكره نصرآبادي، ص349، چاپ ناجي نصرآبادي، انتشارات اساطير، 1378: تهران)