يك شبكه فارسيزبان در قلب لندن
اينترنشنال يا مزدور سعودي؟
مدتي است يك شبكه فارسيزبان در قلب لندن فعاليت خودرا آغاز كرده و به واسطه اين آغاز فعاليت، تعداد زيادي از خبرنگاران و مجريان تلويزيون بيبيسي فارسي و همچنين شبكه منوتو نيز جهت همكاري به كادر پرسنل اين شبكه جديدالتاسيس اضافه شدند. شبكه تلويزيوني ايران اينترنشنال شبكهاي است كه با هدف ضربه زدن به امنيت ملي جمهوري اسلامي ايران و براندازي فعاليت ميكند. اين رسانه براي نخستينبار با پخش زنده برنامه سالانه منافقين بر سر زبانها افتاد. پس از آن در تاريخ 31 شهريور 97 و همزمان با حمله تروريستي اهواز كه منجر به شهادت و مجروحيت تعدادي از هموطنانمان شد، اين شبكه فارسي زبان با برقراري تماسي تلفني با سخنگوي گروهك تروريستي الاحواز موجب تعجب همگان شد زيرا از معدود دفعاتي بود كه يك شبكه تلويزيوني با سخنگوي مسوول يك عمليات تروريستي در راستاي تطهير اقدام شنيع گروهك تروريستي قدم برميداشت. فارغ از رپرتاژ آگهي اين شبكه براي خاندان پهلوي كه يك مرتبه 40 سال پيش توسط مردم ايران به بيرون رانده شدند، پشتوانه مالي اين شبكه همواره در ابهام قرار داشت كه اخيرا مشخص شد دولت عربستان سعودي و شخص بن سلمان وليعهد جديد عربستان حامي مالي اين شبكه است. افشاگري عليه حامي مالي اين شبكه بدون هزينه نبود تا جايي كه به نظر ميرسد يكي از عوامل اصلي قتل فجيع خاشقجي روزنامهنگار مطرح عربستاني به دست نيروهاي امنيتي آل سعود، افشاگري از حمايت بن سلمان از ايران اينترنشنال است. جنايتي كه نشان ميدهد ايران اينترنشنال و اهدافي كه براي ماموريت اين شبكه تعريف شده تا چه ميزان براي سران سعودي حائز اهميت است.
ايران اينترنشنال مكمل تحريمهاي امريكاست
در همين راستا الياس حضرتي نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي ايران در گفتوگويي با فارس، ايران اينترنشنال را مكمل تحريمهاي امريكا معرفي ميكند. فارس گفت: «الياس حضرتي، نماينده تهران در مجلس شوراي اسلامي و صاحبامتياز و مديرمسوول روزنامه اعتماد بيان كرد: الان و در اين دوره و مقطع زماني استراتژي كشورها كه با هم مخالف و يا دشمن هستند عوض شده است. قديمها كشوري كه با كشور ديگر دشمن بود سعي ميكرد حمله نظامي بكند اما امروز حمله نظامي يا اصلا جزو گزينهها نيست يا جزو آخرين گزينهها شده است. گزينه اصلي امروز كشورها جنگ رسانهاي است و رسانهها هستند كه روان ملتي را پريشان ميكنند يا فضاي رواني نااميدي ايجاد ميكنند تا مردم مأيوس بشوند و با بدبيني آنها هرج و مرج و شورش ايجاد شود و اينها در واقع ابزار اصلي اين ايام براي جنگ و نابودي يك كشور است.
حضرتي تاكيد كرد: امريكاييها، اسراييليها و به دنبال آنها سعوديها مدتهاست كه در موضوع رسانه كار ميكنند و سعودي با پول كلاني كه از طريق صادرات نفت در اختيار دارد و يا از جاهاي ديگر به دست ميآورد، از قديم تا امروز با مشورت امريكاييها سرمايهگذاري روي رسانههاي تاثيرگذار را آغاز كرده است. الشرق الاوسط يك روزنامه بينالمللي است كه در لندن چاپ ميشود و اين خط را دنبال ميكند، شبكه ان بي سي در شكلهاي مختلف فيلم، سريال و برنامههاي كودكان شروع كرد در اين حوزه كار كردن ولي ديدند كه به هدفشان نميرسند. به همين دليل بعد از آن آمدند و چندين شبكه به زبان عربي براي خوزستان و به زبان فارسي و محلي راهاندازي كردند. در كنار آن ديدند باز هم به هدفشان نميرسند، چندين روزنامه معتبر امريكايي را خريدند. امريكا، اسراييل و سعوديها در برابر استقامت ايران تلاش اصليشان اين است كه مردم را نسبت به آينده مأيوس و نااميد كنند و اين نااميدي و سرخوردگي و ايجاد شورش را شبكههايي مثل ايران اينترنشنال، وي.او.اي و من و تو دنبال ميكنند و سرمايهگذاريها هم بر همين اساس شكل گرفته است. علاوه بر آن افرادي كه به عنوان اپوزيسيون در خارج از كشور هستند، پولهاي كلاني ميرسانند كه آنها بتوانند در اين شبكهها حضور داشته باشند و حتي به صورت مستقل بتوانند مرتبط ياوهسرايي كنند و بتوانند با صحبتشان و تحليلشان فضاي داخل كشور را تاريك و تاريكتر نشان بدهند.
حضرتي با بيان اينكه اما اين وسط ما يك نقطه ضعف داريم كه نسبت به آن بي توجهي ميكنيم، اظهار داشت: با وجود اينكه انقلاب اسلامي يك انقلاب فرهنگي است اما ما از موضوع اصل رسانه كامل غافل هستيم. هم در بالابردن ميزان كارآمدي رسانه ملي، تنوع برنامههايش، تاثيرگذاري برنامههايش غافل بودهايم و هم از راهاندازي شبكههايي در خارج از كشور كه مدافع انقلاب و نظام ما باشند تا ما بتوانيم در اين جنگ سخت و كمرشكن و طاقتفرساي رسانهاي با مردم صحبت كنيم و به لحاظ رواني مردم را واكسينه كنيم. وي ضمن تاكيد بر اتحاد طيفهاي مختلف كشور در مقابل تهديدات خارجي، عنوان داشت: متاسفانه ما خيلي علاقهمنديم و تخصص داريم به اختلافات داخلي دامن بزنيم تا اينكه در مقابل تهديدات خارجي متحد باشيم. ما نسبت به وحدت دروني بي توجهيم. لازم نيست ما مستقيم وارد شبكهها شويم و ميتوانيم در شبكههاي تاثيرگذار مشاركت داشته باشيم و يا به افراد و گروههاي ديگر امكانات بدهيم تا آنها راهاندازي كنند. وي با بيان اينكه شبكههايي نظير ايران اينترنشنال مكمل جنگ رواني و تحريمهاي اقتصادي عليه كشور ما است، بيان داشت: در حقيقت اين شبكهها قبل از اينكه تحريمي اتفاق بيفتد فضاي رواني را آنقدر تنگ كردهاند كه مردم فكر كنند كارد به استخوان رسيده و كار به آخر رسيده است. اين است كه من فكر ميكنم از آنها چيزي جز دشمني نيست ولي ما در كار رسانهاي بايد از شخصيتهاي وطنپرست و علاقهمند به انقلاب اسلامي براي بهرهگيري و راهاندازي شبكههاي رسانهاي ديگر استفاده كنيم.حضرتي در پايان گفتوگويش با فارس از علي عليزاده كارشناس خارج از كشور نام برد و گفت: مثلا همين آقاي عليزاده را ببينيد. او اين روزها به تنهايي كار ميكند و كارش از نظر من از خيلي افراد مدعي داخل كشور بهتر است. ما ميتوانيم نظير ايشان را پيدا كنيم و از آنها بهره ببريم.
بين بيبيسي و ايران اينترنشنال تفاوت است
عبدالله ناصري ديگر فعال سياسي اصلاحطلب نيز در گفتوگويي با خبرآنلاين به تحليل تلويزيون ايران اينترنشنال پرداخته و عنوان كرده است دليل جذب مخاطب توسط رسانههاي فارسيزبان خارجي پوشش اخباري است كه رسانههاي داخلي بيان نميكنند. اين فعال سياسي همچنين با بيان اينكه دولت نيز به علت ضعف ساختار اطلاعرساني خود نتوانسته است از ظرفيت رسانههاي موجود و فضاي مجازي كه در اختيار جامعه راي رييسجمهور بود، به نحو احسن استفاده كند، بيان كرد: جامعه آمارهايي را كه دولت بيان ميكند نميپذيرد زيرا بياعتمادي گسترش يافته است. مثلا اگر دولت در مورد ذخاير ارزي آماري را بيان كند، 80 درصد جامعه آن را باور ندارند. من معتقدم تا زماني كه اعتماد به رسانه بازنگردد، نه صدا و سيما و نه رسانههاي دولت نميتوانند خيلي با افكار عمومي گفتوگو كنند.ناصري درباره فعاليت رسانههاي خارجي فارسي زبان تصريح كرد: من بين بيبيسي، صداي امريكا، راديو فردا يا ايران اينترنشنال تفاوت قائلم. من قبول ندارم رويكرد كلي همه اين رسانهها براندازي باشد. از سويي نبايد انتظار هم داشته باشيم تحليلهاي اين رسانهها همسو با تحليلهاي تحريري صدا و سيما باشد. درست است كه برخي تحليلهايي كه ايران اينترنشنال يا بيبيسي ارايه ميكنند، تخاصمآميز و در مخالفت با جمهوري اسلامي است اما اخباري كه صدا و سيما بيان نميكند، اين رسانهها بيان كرده و به همين دليل مخاطب دارند. اين واقعيت تلخي است كه اگر من صدا و سيما را نبينم، احساس بيخبري نميكنم اما اگر اين رسانهها را مرور نكنم، احساس خلأ ميكنم. عضو بنياد باران در پايان تاكيد كرد: صدا و سيما و رسانههاي داخلي بايد متحول شوند. با امثال اين مديراني كه در صداو سيما هستند، رسانه ملي به هيچ جايگاهي نميرسد و روز به روز مخاطبين خود را بيشتر از دست ميدهد. بايد سياستهاي صدا و سيما تغيير كند.
هفته گذشته مصطفي تاجزاده در يادداشت «حق مخالفت و پول كثيف» از روزنامهنگاران و كارشناساني كه با تلويزيون ايراناينترنشنال همكاري ميكنند دعوت كرد ديگر با تلويزيوني كه پدرخواندهاش آمر قتل خاشقجي و اهداف موسسان مستبدش آشكارا سياسي و ايرانستيزانه است همكاري نكنند.
تاجزاده نوشت: امروز كه با افشاگري فوقالعاده مهم آن روزنامه روشن شد كه منبع خبر خاشقجي بود و بهعلت درز همين خبر به گاردين به قتل رسيده است، آيا روزنامهنگاران حرفهاي و مستقل و حتي آن دسته از مخالفان جمهوري اسلامي كه دغدغه سلامت منابع مالي دارند، اخلاقا وظيفه خود ميدانند كه از همكاري با اين رسانه آلوده به پول كثيف و خون خاشقجي استعفا بدهند؟ روشن است كه رسانه آلوده به پول كثيف و خون روزنامهنگار مستقل نميتواند وسيله نشر آگاهي و آزادي و بسط خبر در ايران شود، چنانكه در برنامههاي تبليغاتي براي رضا پهلوي و نشست مجاهدين خلق و سخنگويان الاحوازيه به دنبال نشر آگاهي نبود. روزنامهنگاران ايراني حرفهاي نيز شايسته است در امنيت و آزادي در تلويزيونها و رسانههاي مستقل داخل ايران ميزباني شوند و نه با پول كثيف قاتلان ايرانستيزي مثل بنسلمان و سعود القحطاني.