پس از اخراج لوپتگي
رئال مادريد در مسير جديد
علي كربلايي
3 بازي، 11 گل زده و صفر گل خورده آماري بسيار جذاب از سانتياگو سولاري در رئال مادريد است. او تيمش را جمع و جور كرده و در آخرين ديدارش مقابل ويكتوريا پلژن بازيكنانش آمادهتر از هر زمان ديگري در اين فصل بودند. اما واقعيت ماجرا به همين جذابي نيست. مديران رئال مادريد به خوبي ميدانستند كه بعد از الكلاسيكو بازيهاي بسيار سادهاي در پيش دارند و با لوپتگي يا هر كس ديگري ميتوانند در اين مسابقات به پيروزي برسند. آنها اگر به فكر حفظ لوپتگي بودند، ميتوانستند او را حفظ كنند و از اين 4 بازي به عنوان سكوي پرتاب سرمربي شكست خوردهشان استفاده كنند اما كار لوپتگي و مادريد بعد از شكست 5 بر يك مقابل بارسلونا يا حتي پيش از آن تمام شده به نظر ميرسيد و فلورنتينو پرس نميخواست به سرمربي تيمش كه به سختي و با حاشيههاي فراوان جذبش كرده بود، فرصت دوبارهاي بدهد. همين عامل هم باعث شد كه مديرعامل رئال مادريد در شرايطي كه مربي آماده به كاري در بازار حضور نداشت، قيد لوپتگي را بزند و در چند هفتهاي كه فرصت دارد به مربي جديد فكر كند و با سانتياگو سولاري، سرمربي تيم دوم باشگاه به مسابقات ادامه بدهد.
اما آيا سولاري سكاندار تيم اول باقي خواهد ماند؟ او در چند بازي اخير بدون توجه به اسم و رسم بازيكنان هر كسي كه به نظرش خوب بوده را بازي داده و ستارههاي بزرگي مثل گرت بيل را تا قبل از دقيقه 60 از زمين مسابقه بيرون كشيده است. تعويضي كه باعث اعتراض ستاره ولزي مادريديها هم شد اما باعث شد در بازي بعدي تيمش مقابل ويكتوريا پلژن بعد از 532 دقيقه ناكامي در گلزني بالاخره پايش به گلزني باز شود و از دوران طولاني افتش گذر كند. بزرگترين تفاوت سولاري با لوپتگي در بازي دادن به بازيكنان جوان است. او از آنجا كه هدايت تيم دوم را بر عهده داشته با بسياري از اين بازيكنان براي مدتهاي طولاني كار كرده است. لوپتگي ترجيح ميداد در صورت مصدوميت مدافع راست و چپ تيمش از دو بازيكن با پست غيرتخصصي در آن پستها بازي بگيرد اما به بازيكنان آكادمي اعتماد نكند. زماني كه تيم لوپتگي دچار مشكل و بحران گلزني شد او آنقدر به تركيب تيمش اعتماد كرد تا سرانجام اخراج شود. اما سولاري با استفاده از اودريوسولا در پست دفاع راست، رگيلون در پست دفاع چپ و وينيسيوس به عنوان يك ويرانگر در خط حمله به موفقيتهايي رسيده كه لوپتگي در مقابل همين دست تيمها مثل ويكتوريا پلژن هم دست نمييافت. رگيلون فراتر از انتظارات ظاهر شده و ميتواند در بازيهايي كه مارسلو آماده نيست به ميدان برود. اودريوسولا هم كيفيت بسيار بالايي دارد و حتي ميتواند در سالهاي پيش رو كارواخال را نيمكتنشين كند ضمن اينكه وينيسيوس جونيور كه لوپتگي به او هيچ اعتقادي نداشت در بازيهاي اخير تحت هدايت سولاري بازيكني گرهگشا بوده و با اعتماد به نفس بالا در قامت يك ستاره ظاهر شده است. بازي دادن به جوانان همان چيزي بود كه پرس از لوپتگي ميخواست و او در اجراي اين پروژه ناكام بود.
يكي از نكات خاص بازي رئال مقابل ويكتوريا پلژن، دبل كريم بنزما بود. او با اين گلها به ركورد 201 گل براي رئال مادريد رسيد و تعداد گلهايش در ليگ قهرمانان اروپا به 57 رسيد تا تبديل به چهارمين گلزن برتر تاريخ اين رقابتها شود. بنزما در اين ديدار رود فننيستلروي افسانهاي را پشت سر گذاشت و همزمان به هفتمين بازيكن تاريخ رئال مادريد تبديل شد كه بيش از 200 گل به ثمر رسانده است. او با به ثمر رساندن 14 گل ديگر تبديل به سومين گلزن برتر تاريخ ليگ قهرمانان خواهد شد و رائول گونسالس را پشت سر ميگذارد و تنها رونالدو و مسي را بالاتر از خودش خواهد ديد.