فرهنگ و هنر و ادبيات زرد
اسمعيل اميني
درباره ويژگيهاي پسندِ عوامانه در فرهنگ و هنر و ادبيات، تأملاتي داشتهام كه به تدريج، خواهم نوشت. البته با تكرار اين نكته كه نگاه عوامانه، با سطح تحصيلات و طبقه اجتماعي افراد ارتباط مستقيم ندارد.
صاحبِ نگاه عوامانه، مطمئن است كه همهچيز را ميداند، پس نيازي ندارد كه چيزي بياموزد يا به حرف ديگران توجه كند. و از آن مهمتر هرگز به فكرش نميرسد كه در چيزهايي كه به آنها مطمئن است، ترديد يا تجديد نظر كند.
بر اين اساس، هر شعري كه در آن سرنخي از حرفهاي دلخواه خود را ببيند، از نظر او شعري عالي است كه به هزار بار خواندن ميارزد.
دنياي ذهني عوامانه، برآيندِ تقابلهاي دوگانه سادهاي است از اين قبيل: مرفه/ محروم – مدير/ كارمند – مالك/ مستأجر – اصلاحطلب/ اصولگرا- مادرشوهر/ عروس- متجدد / سنتي – عرب/ فارس – غربگرا/ غرب ستيز- ايران هخامنشي/ ايران اسلامي – بيحجاب/ با حجاب – و... بسياري از اين دست.
پس در پسند عوامانه شعر خوب آن است كه از اين دوگانههاي ساده حرف بزند؛ يا اين طرف بايستد و به آن طرف طعنه بزند، يا آن طرف بايستد و اين طرف را محكوم كند.
شعرِ خوب آن است كه آدم وقتي ميخواند، دلش خنك بشود. گيرم كه وزن ابياتش مختل باشد، قافيههايش غلط باشد، زبان و بيانش آشفته و سست باشد.
اينها كه مهم نيست، مهم اين است كه حرفهايش خوب و مهم است.
صاحب نگاه عوامانه، خيال ميكند كه همگان مثل او ميانديشند. در ذهن او فردوسي، نه تنها حكيم و متفكر نيست؛ بلكه نظير يكي از همين جماعت دلخوش به هخامنشيگري و عرب ستيزي است.
پس هر سروده سست و ناتندرستي كه از تعصبات باستانگرايي و عرب ستيزي چيزي گفته باشد، حتما سروده فردوسي برساخته ذهنيت عوامانه است.
بر همين سياق، عوام براي خودش شاعراني ساخته است كه با پسندهاي او سازگار باشند. سيمين بهبهاني ساخته عوام، دين ستيزي متعصب است و حرفهاي مجريان شبكه من و تو را در شعرش تكرار ميكند.
قيصر امينپورِ ساخته عوام، جواني احساساتي است كه شكست عشقي خورده و روي درختها قلب تيرخورده نقاشي ميكند و در تمام شعرهايش نگران اين نكته است كه: نميشود كه نميشود كه نميشود!
فروغ فرخزادِ ساخته عوام، دختر سر به هوايي است كه بازيچه دوستيهاي خياباني است و شعرهايش تكرار حرفهاي جگرسوزِ هنرپيشههاي هندي و بازيگرانِ سريالهاي ماهوارهاي است.
از بنيانهاي ذهنيت عوامانه، همين نكته است كه صاحب چنين ذهنيتي تاريخ، دين، هنر، فرهنگ و انديشه را و بزرگانِ اين حوزهها را به شكل دلخواه خود تصور ميكند و از اين تصور خود دلشاد است كه ابر و باد و مه و خورشيد و فلك، با او همراه هستند.