اسماعيل كهرم
گروه اجتماعي| شيوه مديريت سازمان حفاظت محيط زيست در بخش حيات وحش در ماههاي گذشته با انتقادهايي همراه بوده است. موضوعاتي چون صدور مجوز شكار، ايجاد قرقهاي اختصاصي، طرح انتقال گورهاي ايراني ميان مناطق و... از جمله موارد چالشبرانگيز بوده است. در ميان انتقادهاي مطرح شده در رسانهها البته كساني هم بودهاند كه بيشتر از دريچه مرزبنديهاي سياسي به ماجرا وارد شدهاند و سعي كردهاند حسابهاي قبليشان را با سازمان حفاظت محيط زيست صاف كنند. فارغ از اين بحثها اما كارشناساني هم هستند كه از نگاه تخصصي در نقد يا تاييد سياستهاي سازمان سخن گفته و ميگويند. «اعتماد» به دور از هرگونه پيش داوري علاقهمند است كه بستر طرح ديدگاههاي كارشناسان را فراهم كند. در اين شماره يادداشت اسماعيل كهرم از چهرههاي مورد وثوق محيط زيست ايران را ميخوانيد. پذيراي يادداشتهاي ساير موافقان و منتقدان هم هستيم.
مشهور است كه پليتكنيك زوريخ آلبرت اينشتين را اخراج كرد در حالي كه وي اصلا در اين دانشكده پذيرفته نشد چون دروسي مانند گياهشناسي، زبان فرانسه و جانورشناسي داخل سوالات كنكور بودند و او عاشق رياضيات و فيزيك بود. هربار من به سوييس ميروم در اين دانشكده برنامه سخنراني دارم. علاوه بر هموطنان كه در سوييس زندگي ميكنند، سوييسيها هم در جلسه سخنراني حضور دارند. اينبار موضوع صحبت من «حيات وحش در ايران بود»: سه بار سالن سخنراني را تغيير دادند تا جمعيت علاقهمند به طبيعت ايران را جا دهند. بعد از ايراد سخنراني نوبت پرسش و پاسخ رسيد. همه علاقهمند بودند كه موقعيت فعلي حيات وحش ايران را بدانند. گفتم متاسفانه مديريت فعلي سازمان در انحصار مشاوران (عالي) است كه منافع شكارچيها را مقدم بر حفظ حيات وحش ايران ميدانند. آنان معتقدند كه بايد غريزه شكارچيها ارضا شود. در حالي كه در ايران حدود يك ميليون نفر (فقط) شكارچي داريم و بقيه جمعيت (حدود 79 ميليون نفر) بايد در مقابل خواسته اين اقليت تكريم كنند! يكي از شنوندگان ايراني كه در جريان امور محيط زيست ايران بود پرسيد: آقا اين قرقهاي اختصاصي ديگر چه صيغهاي است؟ يعني چه كه معاون سازماني اظهار داشته كه اين مناطق را گسترش خواهد داد؟
عرض كردم اگر پول و نفوذ محلي داريد ميتوانيد يك قطعه از بدن مملكت را حصاركشي كنيد. در آن سرمايهگذاري كنيد و پس از مدتي با ارايه آمار تعداد حيات وحش را در حال انفجار اعلام كنيد و از شكارچيهاي داخلي يا خارجي دعوت كنيد كه با پرداخت مبالغ هنگفت (تا حدود 000/70 دلار) از كل و بز يا قوچ و ميش يا كبك و... برداشت كنند. سوالكننده پرسيد: ديدگاه دولت در اين مورد چيست؟ عرض كردم نماينده دولت سازمان حفاظت محيط زيست است كه مديريت فعلي سازمان با توسعه اين مناطق موافق است زيرا از اين طريق كسب درآمد ميكند. در حالي كه وظيفه سازمان چيز ديگري است.
يكي از اين قرقها (منصورآباد رفسنجان) عملا توسط عدهاي متمول محلي (ساكن تهران!) مديريت شد و بعد از مدتي با اذعان آنكه تعداد كل از هزار راس گذشته پروانه فروش صادر كرد و موفق به كسب بيش از 500 ميليون تومان درآمد شد! بنده هرچه از حضرات روشهاي سرشماري و اينكه چه كسي سرشماري كرده و اين حقيقت كه ظرفيت برد اين منطقه يكهزار راس كل و بز نيست، تا به حال پاسخي نگرفتهام. جالب است بدانيم كه در اين قرقها بايد سرشماريها توسط كارشناس سازمانهاي مردمنهاد و رييس محلي سازمان حفاظت محيط زيست صورت گيرد.
يك شنونده سوييسي به من گفت: در اين مملكت كسي كه كانديداي يك شغل مهم دولتي است بايد برنامه خود را براي آن موقعيت اعلام كند. آيا رييس جديد سازمان حفاظت محيط زيست برنامه خود را ارايه داد؟ گفتم بله و ايشان اظهار داشت كه 70 درصد از وقت خود را صرف مساله آب خواهد كرد. پرسيد: آيا مساله آب از وظايف سازمان است؟ گفتم خير ما «وزارت نيرو» داريم كه مسوول اين مهم است. مثل معروف كلاغي كه ميخواست مثل كبك راه برود و راه رفتن خود را فراموش كرد... براي او گفتم چون اين سازمان نهتنها مساله آب را حل نكرد بلكه به طبيعت ايران هم آسيب زد. ايوالله.
يك هموطن ايراني گفت شما ما را مايوس كرديد. به نظر ميرسد اين سازمان با مديريت جديد قدم مثبتي براي حفظ و حراست از طبيعت ايران برنداشته. عرض كردم سازمان ما را مايوس كرده بنده فقط شرح وقايع را ميدهم. ظاهرا اين سازمان تمام راهها را براي بهرهبرداري از طبيعت و حيات وحش ايران باز گذاشته در حالي كه هيچ قدمي براي حفاظت آن برنداشته است. مثلا جواز شكار را در دفاتر پيشخوان دولت صادر ميكند در حالي كه سازمان دامپزشكي اكيدا صدور جواز شكار را در سال جاري به خاطر شيوع آنفلوآنزاي فوق حاد پرندگان ممنوع كرده است.
اين در حالي است كه در سال گذشته حدود 2 ميليون بال مرغ در مرغداريهاي سراسر ايران معدوم شدند چون بيم آن ميرفت كه با پرندگان وحشي آلوده به بيماري در تماس بودند.
مشاور عالي سازمان گفتهاند «با من صحبت از آنفلوآنزا براي پرندگان نكنيد ما جواز صيد را در دفاتر پيشخوان دولت صادر ميكنيم.»
اين تصميم اقليتي را خوشحال و اكثريت را غمگين كرد.
همين چند روز پيش سازمان محيط زيست در استان تهران 2 هزار جواز شكار صادر كرد تا تهرانيها در تعطيلات آخر هفته هر كدام در روز 4 پرنده شكار كنند!
يك پرندهشناس سوييسي در جمع بود گفت اين يك فاجعه است. آيا تهران اين همه پرنده دارد؟ چه كسي اين شكارها را كنترل ميكند؟ گفتم همكاران عزيزم ميدانند كه شكارچي كنترل روي اعصاب خود كمتر دارد اگر فراتر از 4 پرنده، باز هم پرندهاي ببيند شكار ميكند. از طرفي براي رفع مزاحمت شكار ، سازمان مصوب كرده كه محيطبانهايي كه بهطور رسمي استخدام سازمانها نشدهاند نميتوانند در گشتها حضور پيدا كنند و لذا كنترل در مناطق كمتر و كمتر ميشود.
يكي از حضار لبخندي زد و سري تكان داد. دست خود را بلند كرد و گفت ممكن است بفرماييد اين حضرات تا چه حدي عهدهدار اين پست خواهند بود؟ و ادامه داد ميخواهم ببينم از اين مصوبات نوظهور تا كي بايد منتظر باشيم؟ هردم از اين باغ بري ميرسد!
چهره حضار خسته و افسرد شده بود و ميشد فهميد كه همه مايوس شده بودند، آروارهها افتاده بودند و ابروها گره خورده.
من نميخواستم حضار را با اين حالت روانه كنم. گفتم اما يك جوك: سازمان اعلام كرده كه «چون كلهاي پير آب زياد مصرف ميكنند بنابراين بهتر است شكار شوند! »
حضار بهشدت خنديدند. وقتي خوب شاد شدند عرض كردم كه اين كاملا جدي است و سازمان آن را اعلام كرده .حضار شروع به دست زدن كردند. يكي از حضار گفت مگر تعداد چهارپايان قابل شكار چند راس است؟ گفتم 110 هزار. گفت چند تا كل؟ چند تا كل پير؟ يا چقدر آب زيادي...؟ و يكي از سوييسيها گفت: پلنگ و گرگ. و گربههاي وحشي و يوزپلنگ چه؟ سازمان بايد يك مصوبه صادر كند كه آنها علف بخورند...!
سازمان محيط زيست در استان تهران 2 هزار جواز شكار صادر كرد تا تهرانيها در تعطيلات آخر هفته هر كدام در روز 4 پرنده شكار كنند! يك پرندهشناس سوييسي در جمع بود گفت اين يك فاجعه است. آيا تهران اين همه پرنده دارد؟ چه كسي اين شكارها را كنترل ميكند؟ گفتم همكاران عزيزم ميدانند كه شكارچي كنترل روي اعصاب خود كمتر دارد اگر فراتر از 4 پرنده، باز هم پرندهاي ببيند شكار ميكند.از طرفي براي رفع مزاحمت شكار ، سازمان مصوب كرده كه محيطبانهايي كه بهطور رسمي استخدام سازمانها نشدهاند نميتوانند در گشتها حضور پيدا كنند و لذا كنترل در مناطق كمتر و كمتر ميشود.