كمي آهستهتر زيبا
سامان موحديراد
من پر خطا و غلط توييت ميكنم و از اين بابت حسابي شرمسارم. وقت تايپ كردن مغزم زودتر از انگشتهايم حركت ميكنند و «در» ميشود «رد».
محدوديت كاراكتر در توييتر هم مزيد بر علت ميشود كه وقتي از يك جايي كم يا به جايي اضافه ميكني يك «به» يا «كه» آن وسط براي خودش معلق بماند و بعد كه منتشر شد گند بزند به همه جمله. چنان كه افتد و داني اين شبكه اجتماعي گرامي هم در حالتي سادومازوخيستي امكان ويرايش به كاربران نميدهد تا به آنها بفهماند چه ميزان حرفي كه در لحظه ميزنيد بايد سنجيده و از همه طرف دقيق باشد كه مو لاي درزش نرود.
از آن سو كاربران اين شبكه گرامي هم حسابي دقيق و حساس هستند و مو را از ماست ميكشند. ميزان دقت به نوشتهها در حد رعايت نيمفاصله و هكسره است و در اين ميان خطاهاي بزرگتري چون غلطهاي املايي فاحش هيچ جاي گفتوگو ندارد. اعتراف ميكنم كه از اين دنيا خيلي چيزها يادگرفتهام. خيلي وقتها يك جور تراپي است برايم. مثلا اينكه قبل هر توييت به خودم ميگويم يك بار قبل انتشار بخوانش و مدام اين جمله را تكرار ميكنم و صد البته كه در بيشتر مواقع تا به معني جمله فكر كنم دكمه انتشار را زدهام و كار از دست شده است.
ميخواهم بگويم از اين تيزبيني و دقت بسيار دوستاني كه در اين دنيا دارم چيزهاي زيادي ياد گرفتهام و در حال بهتر شدن و كم خطا شدنم. با اين حال به نظرم اين موضوع هم مثل بسياري از موضوعات ديگر، يك وجه پنهان دارد كه كمتر به آن توجه شده. همين كمتوجهي به آن موجب شده تا به شمشيري در دست ديگراني تبديل شود براي انتقامجويي و كينهخواهي و نفرتپراكني! نفرتپراكني به مدد ايرادات ويرايشي! همانطور كه ميدانيد، مجادلات توييتري يكي از نقاط قوت اين شبكه اجتماعي است.
ولي بسيار ديده شده كه در ميانه بحثي جدي در سياست، ورزش، اقتصاد و...، يكي به ظاهر در مقام پاسخگويي ولي در واقع براي تحقير ديگري، به ايرادات ويرايشي و املايي لابهلاي كلماتش اشاره كرده و مثلا ميگويد تو كه فلان را بهمان نوشتهاي، نميخواهد به من درس اقتصاد بدهي.
من اهميت درستنويسي و تشويق ديگران براي بهجا آوردن اين فضيلت را درك ميكنم ولي به نظرم دست گذاشتن روي درستنويسي خيلي وقتها براي بسياري راهي شده براي فرار از پاسخگويي و ابتر گذاشتن بحثها. راهي شده براي ساختن چماقي و كوبيدن آن بر سر استدلالهاي ديگران. گيريم كه يكي در ميانه بحثي درباره اصلاحطلبي و اصولگرايي كافي را گاف نوشت، شما چرا بايد تند شوي و شمشير از رو ببندي؟ كمي آهستهتر زيبا!