عباس جديدي را بايد برنده بزرگان دانست، كشتيگيري كه در كشتي گرفتن بينظير بود و پشت بسياري را به خاك ماليد و اشك شوق خيليها را روانه كرد. جديدي به زعم خود روس كُشترين آزادكار ايران بوده است و روسها نيز بسيار قبولش دارند و همواره از او با احترام ياد كرده و ميكنند. هنوز خاطرات تلخ و شيرين زيادي از حضور او روي تشكهاي كشتي در ذهن علاقهمندان به ورزش جاري است؛ كشتيگير قدرتمندي كه با آمادگي بدني بالا به رقبا هجوم ميبرد و تا آخرين نفس ميجنگيد. عمر قهرماني جديدي همچون هر قهرمان بزرگ ديگري با تمام فراز و نشيبهايش روزي به پايان رسيد كه احساس كرد بايد ميدان را به نفع جوانان تازه نفس خالي كند. او در ادامه راهي شوراي شهر تهران شد؛ دورهاي پرحاشيه براي او كه سرش همواره درد كرده براي مبارزه كردن و رسيدن به آنچه در ذهن داشته و دارد. در اين مدت او چالشهاي بسياري را پشت سر گذاشت، بيشتر از هر ورزشكار ديگري كه عضو شورا بود سر از صفحات مجازي درآورد و بيشترين شوخيها در دنياي مجازي با او شد؛ اما عباس جديدي همچون هميشه با يك لبخند از كنار تمام اين حاشيهها عبور و اعلام كرد كه تنها هدفش خدمت بوده و هست. آخر هفته گذشته او كه 7 سالي پا به سالن مسابقات رسمي كشتي نگذاشته بود، به دعوت فدراسيون كشتي در سالن امام خميني كرمانشاه حاضر شد تا علاوه بر اينكه از نزديك مسابقات جام تختي را تماشا ميكند، از او تجليل شود؛ تجليلي خاطرهانگيز كه با استقبال و عكسهاي سلفي تماشاگران كرمانشاهي با او همراه شد تا به نوعي در يك شب تمام اين غيبت 7 ساله جبران شود. در حاشيه اين رقابتها با او كه دلش براي كشتي تنگ شده و خاطرات گذشته برايش زنده شده بود تا بسيار از قديمها ياد كند به گفتوگو نشستيم كه ماحصل آن را ميتوانيد در ادامه بخوانيد.
آقاي جديدي! بعد از چند سال در سالن كشتي حاضر شده و به تماشاي مسابقات نشستيد؟ البته ميدانيم كه چندي پيش در سالن كارگران تهران حاضر شده و به تماشاي مسابقات نوجوانان -كه به همت اكبر فلاح برگزار شد- نشستيد؛ منظورمان حضور در مسابقاتي كه زيرنظر فدراسيون كشتي برگزار ميشود، است؟
7 سال پيش بود كه در سالن حاضر شدم و همين مسابقات جام تختي هم بود كه در آن حاضر شده و به تماشاي مسابقات نشستم. بعد از آن، نه كه كشتي را دنبال نكنم نه، دنبال ميكردم، شايد به صورت مستقيم نبوده باشد؛ اما همواره از تلويزيون و روزنامهها مسابقات را ميديدم و كشتي را دنبال ميكردم. در دورهاي به دليل فشار كاري بالا كه در شوراي شهر داشتم كمتر وقت ميكردم تا پيگير كشتي باشم و در برههاي از زمان هم احساس ميكردم شايد حضور من به خاطر بعضي سلايق و سياستها به ضرر كشتي تمام شود، براي همين كمتر در سالنهاي كشتي حضور پيدا ميكردم. من خودم را قبل از هر چيز يك كشتيگير ميدانم، از همين رو در هر جايگاه و منصبي باشم خود را عضوي از خانواده اين رشته دانسته و در كنار كشتي هستم، چرا كه هر چه دارم از اين ورزش است. ما خيلي به كشتي بدهكار هستيم و خود را مديون اين رشته ميدانيم.
بسياري از قهرمانان وقت حرف زدن به اين موضوع اشاره ميكنند كه هر چه دارند از كشتي است؛ اما وقتي پاي عمل به ميان ميآيد ميبينيم كه اين طور هم كه ادعا ميكنند نيست.
براي من اين طور نيست و من اين را در عمل هم نشان دادهام. من در باشگاه خودم 200، 300 شاگرد دارم و از اين طريق در خدمت كشتي هستم. افتخار هم ميكنم كه يك مربي و معلم ورزش هستم. من چه در داخل گود باشم، چه در خارج گود تلاش ميكنم به كشتي كمك كنم، چرا كه مهم حركت دادن چرخ كشتي است تا اين بار روي زمين نماند.
همان طور كه اشاره كرديم بعد از سالها در سالن كشتي حاضر شده و به تماشاي جام تختي نشستيد؛ سطح اين مسابقات را چطور ديديد؟ چه تفاوتي بين مسابقاتي كه امسال برگزار شد با سالهاي قبل ديديد؟ به خصوص دورهاي كه خود شما روي تشك مبارزه حاضر شده و كشتي ميگرفتيد؟
انصافا هر كس به اين مسابقات نمره قبولي ندهد، بيانصافي كرده است چه از نظر شكلي و چه از نظر ماهيتي. ارزيابي من از نظر فني به دليل حضور قهرمانان المپيك، جهان، اروپا و آسيا در اين مسابقات مثبت است. احساس كردم كيفيت مسابقات بالاست و خارجيها به اين تورنمنت اهميت ميدهند كه كشتيگيران تراز اول خود را به اين جام ميآورند تا در ايران مورد ارزيابي قرار دهند. درست كه ما در چند وزن سبك فيناليست نداشتيم؛ اما در بيشتر فينالها ايرانيها حضور داشتند و در اكثر آنها هر دو فيناليست ايراني بودند و بيشتر رقابت بين ايرانيها بود. در مجموع از نظر فني به صورت نسبي بخواهم صحبت كنم تصورم اين است كه مسابقات امسال از نظر فني از پارسال بهتر بود. كيفي را نميتوانم بگويم چرا كه در سالن حضور نداشتم و نديدم. امروز من شاهد يكنواختي و هماهنگي مناسبي بودم. در واقع چيزي را جا مانده نديدم، براي همين بر خود واجب ميبينم از اعضاي اجرايي فدراسيون و كادر فني كه در سالن حاضر شده و كشتيها را از نزديك مورد بررسي قرار دادند، تشكر كنم. نكته بعدي من تشكر ويژه از مردم خوب و باصفاي كرمانشاه است كه مهماننوازي خود را يك بار ديگر به خوبي نشان دادند. از برخورد و تداركات گرفته تا منش و ادبياتشان. تماشاگران كرمانشاهي نشان دادند كه كشتي را به خوبي درك ميكنند و به هيچوجه متحجرانه مسابقات را دنبال نميكنند. با بصيرت رقابتها را دنبال كرده و نگاه فني خوبي به مبارزات داشتند، براي همين اگر فردي خوب كشتي ميگرفت حتي اگر خارجي بود و ايرانيها را شكست ميداد، باز او را تشويق ميكردند.
تماشاگران كلي هم عكس سلفي با شما گرفتند، به نوعي كه غيبت هفت سالهتان در كشتي و سالن مسابقات تا حدود زيادي جبران شد و اگر به صفحات مجازي و اينستاگرام سر بزنيد همه جا پر شده است از عكس عباس جديدي.
من به هيچوجه نميتوانم پاسخگوي اين همه محبت مردم باشم. اين مردم بركت هستند، نور هستند. لطف، قهر و آشتيشان همه دوست داشتني است. ماه هستند و ما را غرق محبت خود ميكنند و باور كنيد من وقتي اين هم لطف و محبت را ميبينم زانوهايم شل ميشود و نميدانم چه بگويم. دست تك تك اين عزيزان را ميبوسم به خصوص عزيزاني كه در سالن حضور داشتند و من را خجالتزده كردند. اميدوارم افتخار خادمي و خدمتگزاري اين عزيزان را كه بزرگتر از هر مدال المپيك و جهاني براي من است را داشته باشم.
هيچ تورنمنتي بدون نقطه ضعف نيست؛ جام تختي چه نقاط ضعفي داشت، چه از نظر كيفي و چه از نظر فني؟ بسياري از كارشناسان معتقدند كه عدهاي از كشتيگيران ايران در اين جام از نظر بدني شرايط مناسبي نداشتند و عدهاي هم در اجراي فنون با مشكل مواجه بودند.
هميشه نقاط ضعف بوده و هست و نميتوان منكر آن شد. اگر بخواهيم از نظر فني تحليل كنيم، اين تحليل بسيار گسترده خواهد شد، چرا كه نياز است تا وزن به وزن آناليز و تشريح شود، چرا كه هر وزن بحث فني خود را دارد، براي همين اگر به صورت عام نگاه كنيم، ميتوانيم به اين موضوع اشاره كنيم كه روي هم رفته مسابقات در شرايط مطلوبي دنبال شد.
به نظر شما ستاره اين مسابقات كدام كشتيگير بود؟
اجازه دهيد من از كسي نام نبرم تا يك وقت دلخوري به وجود نيايد.
به هر حال بعضي از كشتيگيران عملكرد بهتري داشتند و تصور نميشود اگر به فرد خاصي كه بهتر عمل كرده اشاره كنيد كسي به دل گرفته يا ناراحت شود، مثلا همه ميدانند بهمن تيموري آزادكار كرمانشاه عملكرد خوبي داشت و موفق شد با شكست جبرييل حسناف آذربايجاني در فينال قهرمان جام شود.
خب بله تيموري خيلي خوب عمل كرد و نمايش خوبي داشت. در كنار او ميتوانم به كشتي پيمان بياباني و اميرمحمد يزداني اشاره كنم. هر دو كشتيگير مستعد نشان دادند به خصوص يزداني كه در نهايت موفق به شكست حريف شد و مدال برنز را كسب كرد.
چه تفاوتي بين كشتي امروز و آن زمان كه خودتان كشتي ميگرفتيد، احساس ميكنيد؟
تغيير قوانين و مقررات كشتي باعث شده تا امروز كشتيگيران با توجه به اين قوانين و مقررات مبارزه كنند و به تبع آن نحوه تمرينات و آمادهسازي آنها نيز در كل دنيا تغيير كرده است. امروز استرس در كشتي بيشتر از گذشته شده؛ اما فشاري كه روي كشتيگير است كمتر شده است، البته اين تفاوتها چيزي از ارزش كشتي كم نميكند. اين تغييرات بيشتر براي جذب تماشاگران بوده و باعث ميشود تا تكليف كشتيگير زودتر مشخص شود. علاوه بر اين كشورهايي كه قدرت چنداني در كشتي ندارند هم اين شانس را پيدا كردهاند تا در اين رشته صاحب مدال شوند، از همين رو اين تغييرات را بايد به فال نيك گرفت، چرا كه به بقاي كشتي كمك ميكند.
پيشنهاد شما براي اينكه كشتي ايران بهتر و بيشتر به روند رو به رشد خود ادامه دهد، چيست؟
به نظر من بايد در كنار چهرههاي مستعدي كه در رقابتهاي مختلف در اصطلاح گل ميكنند، به مربيان اين افراد نيز توجه شود. يعني به موازات اين چهرهها از مربيان اين افراد نيز غافل نشويم و براي آنها هم برنامه داشته باشيم. چرا كه بعد از اردو و مسابقات اين كشتيگيران به شهرهاي خود بازگشته و براي تمرين نزد مربيان سازنده خود ميروند. اگر ما به اين مربيان توجه نكرده و آنها را دلگرم نكنيم، بيانگيزه شده و با قدرت سابق به فعاليت خود ادامه نخواهند داد.
خود شما هم اولينبار در همين جام تختي بود كه گل كرده و خود را به عنوان يك چهره مستعد به كشتي معرفي كرديد.
بله، فكر كنم سال 1368 و در وزن 82 كيلوگرم بود كه قهرمان اين جام شدم. مسابقات اگر اشتباه نكنم در سالن 12 هزار نفري آزادي بود و از سطح بالايي هم برخوردار بود. من در كل پنج يا شش بار قهرمان اين مسابقات شدم. تقاضاي من اين است كه به جام تختي توجه ويژهاي شود، يعني جوايز دلاري مناسبي براي اين تورنمنت در نظر گرفته شود تا تيمهاي خوب خارجي به اين مسابقات بيايند.
بعد از 7 سال به كشتي بازگشتيد؛ آيا اين بازگشت ميتواند آغاز دوبارهاي براي بازگشت شما به بدنه كشتي باشد؟
من به عنوان يك مهمان در سالن حضور پيدا كردم. فدراسيون لطف كرد و من را دعوت كرد و من بر خود واجب دانستم تا در سالن حضور پيدا كنم. وقتي آدم را دعوت ميكنند كه نميشود نرفت! بعد از 7 سال در سالن حضور پيدا كردم و وقتي بوي سالن و تشك را استشمام كردم، به گذشتهها رفتم و خاطرات بسياري برايم زنده شد. من هميشه گفتم و حالا هم ميگويم كه هر جا باشم نميتوانم به راحتي از كشتي بگذرم. من خود را خدمتگزار كشتي ميدانم و قلبم براي اين رشته ميتپد. منتي هم نيست، اين منت جامعه كشتي است كه بر گردن ما است و افتخار من هم همين است.
اگر اين دعوت سه، چهار سال قبل انجام ميشد، باز در سالن حاضر ميشديد؟
بيترديد، چرا نيايم؟
اين را براي اين پرسيدم كه قبلتر به اين موضوع اشاره كرديد كه در دورهاي ترجيح ميداديد كه كمتر در سالنهاي كشتي حضور پيدا كنيد، چرا كه احساس ميكرديد شايد اين حضور به دليل بعضي سلايق و سياستها به ضرر كشتي باشد.
اجازه دهيد وارد اين بحث نشده و در اين باره صحبت نكنيم.
اگر شرايط به نحوي باشد كه مسووليت يا جايگاهي را در كشتي قبول كنيد، دوست داريد آن پست در كدام قسمت باشد؟ اين را با خلوص نيت برايمان بگوييد.
در باشگاه خودم با همين 200، 300 نفر كشتيگيري كه هستند تمرينات را دنبال كنم.
منظورمان در چارچوب فدراسيون است؛ در بخش مديريت، كارهاي اجرايي، يا اينكه مثلا به عضويت اتحاديه جهاني درآييد يا ...؟
واقعا نميدانم چه جوابي به اين پرسش شما دهم. پاسخ من به اين سوال شايد بوي تماميتخواهي دهد. من هر جا كه احساس كنم پتانسيل و ظرفيتم براي كشتي مثمرثمر است برايم فرقي نميكند و در همان جا خدمت ميكنم. هر جا احساس كنم وجود من لازم است، دريغ نميكنم. من به عنوان يك عضو از خانواده بزرگ كشتي خود را مديون اين رشته ميدانم؛ اما هنوز به طور خاص فكر نكردم به طور عام فكر كردم و آن اينكه در خدمت كشتي باشم.
چه چيزي از كشتي اين روزها بيشتر ذهن شما را به خود درگير ميكند؟
دغدغه خانواده كشتي؛ آرزو ميكنم دوباره ظرفيتهاي كشتي ما در تيمهاي ملي ردههاي مختلف غني شود كه ما نخواهيم در آستانه رقابتهاي جهاني و المپيك با چالش مواجه شويم. كشتي متعلق به ايران است. ما در مملكتمان استعدادهاي زيادي داريم كه اگر با خلوص نيت كشف شده و روي آنها كار شود، ميتوانيم شأن و منزلتي كه در كشتي دنيا داشتيم را به دست آوريم و ساليان سال در جهان بدرخشيم. من از كشتيگيران ميخواهم كه قبل از رفتن روي تشك قبل از هر چيز به خاطر پيراهن تيم ملي روي تشك حاضر شوند. با عشق و عرق ملي در مبارزه حاضر شوند. مسوولان هم به فكر دغدغه اين بچهها باشند. ساماندهي كنند اين قهرمانان را تا اين جوانان وقت كشتي گرفتن فقط تمركزشان روي عملكردشان باشد تا بعد از عمر كوتاه قهرماني با دنيايي از مشكلات نمانند. تقاضاي من از مسوولان ورزش مملكت اين است كه نگاهشان به ورزش قهرماني، حرفهاي باشد تا ورزش قهرماني ما شكوفا شود.
بايد در كنار چهرههاي مستعدي كه در رقابتهاي مختلف در اصطلاح گل ميكنند، به مربيان اين افراد نيز توجه شود. يعني به موازات اين چهرهها از مربيان اين افراد نيز غافل نشويم و براي آنها هم برنامه داشته باشيم. چرا كه بعد از اردو و مسابقات اين كشتيگيران به شهرهاي خود بازگشته و براي تمرين نزد مربيان سازنده خود ميروند. اگر ما به اين مربيان توجه نكرده و آنها را دلگرم نكنيم، بيانگيزه شده و با قدرت سابق به فعاليت خود ادامه نخواهند داد.