نامه الياس حضرتي
خطاب به محمدجواد ظريف
بر استعفاي خود اصرار نورزيد
بسمهتعالي
برادر گرامي جناب دكتر محمدجواد ظريف
وزير محترم امور خارجه جمهوري اسلامي ايران
با سلام و احترام
تصميم ناگهاني شما براي استعفا از مسووليت سنگين وزارت امور خارجه، موجي از نگراني را در ميان دوستداران كشور، انقلاب و مردم برانگيخت و در مقابل باعث خوشحالي محافل صهيونيستي و امريكايي و افراطيون داخلي شد. واقعيت اين است كه دوستداران شما، دلايل و فلسفه تصميم شما را درك ميكنند، اما نميتوانند بر درستي آن در اين وضعيت صحه بگذارند.
ترديدي نيست كه شما در وضعيت كنوني، توانمندترين فردي هستيد كه به عنوان يك ديپلمات تراز اول جمهوري اسلامي، مسووليت مديريت وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي را برعهده داريد. شما هم جهان و مناسبات حاكم بر آن را به خوبي ميشناسيد، هم تجربه حضور در مسووليتهاي متعدد حوزه سياست خارجي را در كارنامه خود داريد، هم با زبان ديپلماتيك و فن گفتوگوهاي دو و چندجانبه كاملا آشناييد، هم فردي متدين و معتقد به آرمانهاي انقلاب اسلامي هستيد، هم مورد اعتماد رهبري و رياستجمهوري قرار داريد و در يك كلام دقيقا ديپلماتي هستيد كه جمهوري اسلامي در اين وضعيت نياز دارد. به همين دليل باورپذير نيست كه شما در اين وضعيت در دولت نباشيد و خود را كنار بكشيد و صحنه سياست خارجي را از انسانهايي معتقد و انقلابي و در عين حال توانمند و كارآمد خالي كنيد، زيرا باور داريم كه با كنار رفتن شما، بستر خدمت از بسياري از اين دست نيروها هم گرفته خواهد شد.
جناب دكتر ظريف گرامي
شما حق داريد كه شاكي باشيد. قرار بود حوزه سياست خارجي در اختيار وزارت امور خارجه قرار داشته باشد و ديگران از دخالت در اين حوزه خودداري كنند. منطقي هم اين بود كه ديگر مراكز قدرت و بعضي نهادها به عنوان بازوي اجرايي سياستهاي كلان در حوزه سياست خارجي عمل كنند و هرگز جايگزين وزارت امور خارجه نشوند. قرارمان اين بود كه دستگاه ديپلماسي كشور به جايگاه واقعي خودش ارتقا پيدا كند و مذاكراتي مانند مذاكرات هستهاي را نه شوراي عالي امنيت ملي بلكه وزارت امور خارجه پي بگيرد. قرار نبود برخي كانونهاي خودسر در حوزه سياست خارجي وارد عمل شوند و ماجراهايي مثل حمله به سفارت انگليس و سفارت عربستان را شاهد باشيم. هنوز تلخي آن استقبال تلخ برخي از اين محافل دلواپس در فرودگاه از شما را از ياد نبردهايم، در حالي كه بايد مانند يك قهرمان ملي مورد استقبال قرار ميگرفتيد. طي اين سالها، هزاران پيام آكنده از توهين و اتهام از سوي برخي مراكز خاص عليه شما توليد و در فضاي مجازي منتشر شده و كمتر كسي هم از شما در مقابل اين ناجوانمرديها دفاع كرده است. همه اين موارد و دهها مورد ديگر را ما هم مطلعيم و به شما حق ميدهيم كه شاكي باشيد، اما خدمت به انقلاب و مردم و كشور چيزي نيست كه به آساني بشود از آن كنار كشيد ولو آنكه با مرارتهاي فراواني همراه باشد.
برادر عزيز
صحنه را به نفع چه كساني خالي ميكنيد؟ كساني كه نشان دادهاند نه مصلحت را تشخيص ميدهند و نه حكمتي در كارشان هست و نه عزت واقعي را پاس ميدارند؟ مخالفان دولت و منتقدان شما، در همين يكي، دو روز نشان دادند كه چگونه ميانديشند و سوداي چه اقداماتي را در سر دارند. آنان در داخل هم «متخصص تبديل دوست به دشمن» هستند و طبيعي است كه قادر به يافتن يا ساختن دوستاني در حوزه بينالملل براي ايران اسلامي نباشند. آنان با ذهنيت ساده خود، قادر به درك پيچيدگيهاي جهان معاصر نيستند و طبعا راهحلهايي را مطرح ميكنند كه عاجز و ناتوان از تامين منافع ملي است. اين جريانها، شما را با تعابير و اتهاماتي مانند «سازشكار» و «ليبرال» و حتي «خائن» نواختند و در همين روزها حتي خواستار محاكمه شما هم شدهاند، آن هم به خاطر اجراي توانمند تصميماتي كه به كل نظام باز ميگردد و شما تنها مجري آن بودهايد و نه تصميمگيرنده و اگر چنين هم بود باز بايد شما را مورد تقدير و تمجيد قرار ميدادند كه هم درست تصميم گرفتهايد و هم به خوبي آن را اجرا كردهايد. آنان را بايد ريشه بسياري از مشكلات داخلي و خارجي كشور دانست، ولي متاسفانه اكنون از موضع طلبكارانه با همه مسائل مواجه ميشوند. اين جريان از درك يك معادله ساده در قضيه برجام هم عاجز است و با تندترين جريانهاي جنگطلب امريكايي و صهيونيستي عليه برجام همسو شده است. امريكا و اسراييل برجام را كنار گذاشتهاند تا ايران از دستاوردهاي اين توافق بهره نبرد، اما اينان قادر به فهم اين واقعيت عريان و آشكار نيستند و همچنان بر طبل ضديت با برجام ميكوبند. همينها هستند كه اكنون مانع تصميمگيري مستقل نهادهاي رسمي كشور در حوزه FATF شدهاند و يك بحث كارشناسانه تخصصي را به سطح نازل كوچه و خيابان و پيامك و شعار تنزل دادهاند و با فضاسازي، جلوي يك تصميم درست را گرفتهاند. شما نبايد اجازه دهيد اين جريانها با نبودن شما، جشن بگيرند و بر مرگ عقلانيت در حوزه سياست خارجي پايكوبي كنند.
جناب ظريف عزيز
بنده در همينجا از جناب دكتر روحاني رياست محترم جمهوري اسلامي ايران ميخواهم كه با استعفاي غيررسمي شما موافقت نكند و شما هم با درك وضعيت كنوني، بر استعفاي خود اصرار نورزيد و ناهماهنگي ايجاد شده در قضيه سفر اسد را يك اتفاق خاص تلقي كنيد، نه رويه و بنابراين تصميمي بگيريد كه دوباره خشم جنگطلبان اسراييلي و امريكايي و داخلي را به همراه داشته باشد.
برادر شما
الياس حضرتي
قائممقام حزب اعتماد ملي
و نماينده مردم تهران در مجلس