روزهاي خوش استقلال با خريدهاي جديد
آبي تند
بهرام سرگوسرايي
ساعت 15 روز پنجشنبه در فولادشهر اهواز، شفر و استقلال بايد يك آزمون خيلي سخت را پشت سر بگذارند؛ آزموني كه نشان ميدهد آيا اين تيم با نمايشهاي درخشان دو بازي اخير كاملا روي نوار موفقيت قرار گرفته يا باز ممكن است به روند سينوسي خود برگردد؟ استقلال بعد از باخت 6 امتيازي مقابل تراكتورسازي در تبريز، در دو ديدار خانگي موفق شد پارس جنوبي جم و ذوبآهن اصفهان را از پيشرو بردارد. با زدن 5 گل و دو كلين شيت متوالي. دو نتيجهاي كه فشار روي كادر فني و بازيكنان را بهطور كامل برداشت و آبيها را دوباره در قامت يك مدعي نشان داد. بازيهاي خوب استقلال البته در نتيجه خلاصه نميشوند و در كف زمين بازي نيز بالا رفتن كيفيت تيم مشخص است؛ تيمي كه حالا علاوه بر دفاع خوب كه از ابتداي فصل داشت، خوب هم حمله ميكند.
اضافه شدن پاتوسي كه حالا مشخص شده چرا استقلال هيچجوره نميخواست زير بار از دست دادن اين بازيكن برود، تغيير كم در تركيب كه البته بهتر است، بگوييم بيتغييري و چينش هجومي و شجاعانه تركيب، 3 ضلع اصلي مثلثي است كه باعث شده هواداران استقلال به روزهاي آينده بسيار اميدوار شوند. پاتوسي از روزي كه پايش روي چمن سبز استاديوم آزادي رفته، روي هر 5 گل تيمش تاثير مستقيم گذاشته. دو گل، يك پاس گل، يك شوت كه ريباندش تبديل به گل شد و يك سانتر كه با اشتباه مدافعين تبديل به گل شد. نكته جالب آمار پاتوسي اين است كه در زمان حضور او مهاجمان استقلال همچنان در تبديل توپها به گل مشكل دارند اما تيم مشكلي از اين بابت احساس نميكند. همين يك نكته نشان ميدهد كه شفر و استقلال در طول تمام هفتههاي ليگ بيشتر از چه ناحيهاي ضربه خورده است: نداشتن يك هافبك طراح و باهوش. پس با اين احتساب بيراه نيست، اگر گفته شود كه شفر از بين بازيكناني كه تيمش را ترك كردهاند، بيشتر دلتنگ جباروف و اميد ابراهيمي است و نه حتي تيام. پاتوسي در اين روزهاي استقلال نشان داده است كه يك مركز ثقل و محور در تركيب تيم تا چه اندازه مفيد است. البته استقلال در ابتداي فصل علي كريمي را تقريبا به همين دليل از اصفهان به تهران آورد، اما مصدوميتهاي سريالي اين بازيكن و همچنين تلاش شفر براي استفاده از او در كنار روزبه چشمي با مسووليتهاي تدافعي بيشتر عملا كارايي كريمي را تحتالشعاع قرار داد.
دو تا از ضلعهاي موفقيت استقلال همپوشاني شديدي با هم دارند. هر دو ضلع مربوط به چيدمان بازيكنان در زمين است. استقلال در دو بازي آخرش در ليگ با يك تركيب ثابت وارد زمين شده و اين يعني بالاخره شفر به آنچه مدنظرش بوده دست پيدا كرده است. احتمالا تا آخر فصل شاهد كمترين تغييرات در تركيب تيم استقلال باشيم و اين يعني بازيكن جوان و آيندهداري مثل اللهيار صيادمنش توانسته است خودش را به تيم تحميل كند. مگر اينكه شفر دوباره در بازيهاي حساس و مقابل تيمهاي بالانشين كه شايد فولاد يكي از همين تيمها باشد، بخواهد دست به عصا شود و نخواهد با سيستم 3-3-4 تيمش را وارد زمين كند. يعني دوباره تغيير و دوباره دردسر.
در كنار حسنهاي تيم استقلال، طبق آنچه كارشناسان عنوان ميكنند، ميتوان يك پاشنه آشيل نيز در اين تيم پيدا كرد. استقلال يك نقشه را خيلي خيلي خوب اجرا ميكند. نفوذ از كانالهاي سمت راست و استفاده از فضاي خالي بين مدافعان و هافبكهاي حريف. هر دو تيم پارس جنوبي و ذوبآهن بدجوري با اين نقشه استقلال زمينگير شدند اما اگر تيمي موفق شود كه جلوي همين اسلحه مرگبار آبيها را بگيرد، آن وقت كار براي شاگردان شفر سخت خواهد شد.