درنگي بر سردرگمي برانكو در نيمفصل دوم
پرسپوليس شلخته
سامان سعادت
چهار بازي و كسب هفت امتياز. 5 گل زده در مقابل دو گل خورده. اين آمار عددي پرسپوليس بعد از باز شدن پنجره نقل و انتقالاتي و اضافه شدن بازيكنان جديد به تيم است. در اين بين شاگردان برانكو در جام حذفي موفق شدند در يك نبرد سخت، پديده مشهد را در ضربات پنالتي از پيش رو بردارند و راهي مرحله نيمهنهايي شوند. جامي كه در كمال تعجب قرار است بعد از اتمام بازيهاي ليگ، مرحله نيمهنهايياش بين پرسپوليس و سپاهان برگزار شود تا حريف داماش گيلان در فينال مشخص شود. روي كاغذ شايد نتوان خيلي محكم و مستقيم گفت كه پرسپوليس افت كرده؛ چراكه اين تيم دو بار موفق شده پديده قدرتمند را از پيش رو بردارد و براي بازيهايي كه در آن امتياز از دست داده، بازي با فولاد در غدير اهواز و نفت مسجدسليمان در زمين نفت، توجيهات زيادي در آستين دارد. پنالتي اشتباه مقابل فولاد و زمين عجيب مسجدسليمان. با اين وجود اگر كمي از آمار و ارقام فاصله بگيريم و وارد زمين بازي شويم، افت پرسپوليس توي چشم ميزند.
پرسپوليس قرار بود با اضافه كردن مهدي ترابي و سروش رفيعي و بوديمير و مهدي شيري، تبديل به تيمي شود كه بهتر از نيم فصل اول بازي ميكند؛ اتفاقي كه رخ نداده و تيم برانكو با وضعيت مطلوب فاصله زيادي دارد. اولين واكنشهاي منطقي به افت پرسپوليس ميتواند جمله تكراري «بازيكنان جديد هنوز با تيم هماهنگ نشدهاند» باشد؛ گزارهاي كه تا حدودي درست است؛ به شرط اينكه مشخص شود مربي از بازيكنان جديد چه انتظاري داشته كه آنها نتوانستهاند برآورده كنند. مثلا مهدي ترابي كه قرار بود بار هجومي تيم را چندبرابر كند، بلاتكليفترين بازيكن اين روزهاي پرسپوليس در مركز زمين است. وينگر؟ مهاجم سايه؟ هافبك بازيساز؟ گلزن؟ همه اينها شرح وظايف متفاوتي دارد. نميتوان از يك بازيكن انتظار داشت همه اين كارها را با هم انجام دهد مگر آن بازيكن مسي باشد. حال ترابي با چنين وظيفهاي در پرسپوليس اين روزها مواجه است. نتيجهاش هم شده سردرگمي بازيكني كه يكي از اميدهاي عصر جديد فوتبال ايران است. در كنار ترابي، سروش رفيعي به چشم ميخورد. فوتباليستي كه فرسنگها از رفيعي چند سال پيش فاصله دارد، با آن بازيكني كه دو فصل پيش راهي قطر شد تا عنوان لژيونر را براي خودش به دست آورد. ماريو بوديمير هم گل سرسبد نااميدكنندههاي اردوي سرخپوشان است. نمايشهاي او در چند دقيقهاي كه بازي كرده آن قدر بيتاثير بوده كه ميتوان گفت بود و نبود اين مهاجم بلندقد تاثيري در بازي پرسپوليس ندارد. مهدي شيري نيز گرچه بسيار باانگيزه نشان ميدهد بايد روي مهارتهاي فردي و بهخصوص ارسالش از جناحين كار بيشتري انجام دهد تا به فرم مطلوب برسد.
برانكو مشخصا اين روزها دچار سردرگمي در استفاده از مهرههاي جديدش است. برانكو از يك طرف ميخواهد از همه ستارههايش استفاده كند و از طرفي هنوز دقيقا نميداند چطور بايد اين استفاده انجام شود. شايد به همين دليل است كه در بازيهاي نيمفصل دوم پرسپوليس معمولا از دقيقه 60 يا 70 بازي شاهد بازگشت پرسوليس به تركيب نيم فصل اول هستيم. آمدن بشار رسن و اميد عاليشاه و سيامك نعمتي در كنار دستور به نوراللهي براي نفوذ بيشتر. از همينجا ميتوان به شلختگي اين روزهاي پرسپوليس رسيد. ديگر آن نظم و تاكتيك مشخص و بازي مالكانه در حركات سرخپوشان به چشم نميخورد و تمام توجيهات از جمله داور و زمين و مصدوميت بازيكنان پيش بينظمي ذهني پروفسور رنگ ميبازد. كمااينكه پرسپوليس هر فصل با همين مشكلات مواجه بوده و از دل همين مشكلات توانسته به موفقيت دست پيدا كند.