جستوجويي با حاصل خوشرنگ
آيدين آغداشلو
افروز هوشنگ راه درازِ نقاشيخط را به نوعي ديگر پيموده است، اما از همان جايي آغاز كرده است كه ديگران هم همان آغاز را تجربه كردهاند.
سود بردن از آزادسازي مدرنيسم براي دوباره ديدن صنعت و هنري بسيار ديده شده كه در دستانِ هنرمندان بزرگ گذشته نهايتِ رمق و امكان دروني و ذاتياش حاصلي عالي و شگفتانگيز داد و انگار منتظر مانده بود تا دستي تازه باز بجنباندش و به اهتزازش
درآورد.
موج تازه، هم صورتي تند و چالشگر و برهمزننده و هم صورتي ملايم و مفتون را تصوير كرد و در هر كدام، نمونههاي جليل و زندهاي را به نمايش درآورد كه هنوز هم دارد در ادامه، آزموني كمخطا را ميآزمايد.
بازنگري مسير كار افروز هوشنگ، مروري است بر اين تاريخچه: از ملايم و محتاط و حرمتگذار، تا ساده و خلاصهكننده و به انتزاع نزديكشونده.
انگار بايد طول ميكشيد تا از وراي ظاهر تثبيتشده و محتشمِ خوشنويسي سنتي، به عنصري عميقتر و خالصتر و پنهانماندهتر برسد و لطف و لطافت اين قالب سيال را بيابد و بربكشد.
آخرين كارهاي نمايشگاه اخيرش گواهِ جستوجويي تازه است در اين زمينه كهن و نهچندان تازه.
جستوجويي با حاصلي خوشرنگ و دلپذير كه مرا كه گمان ميكردم تجربه نقاشيخط ديگر به انتهاي كارايي و باززايياش رسيده است، چشم به راهِ كارهاي بيشتر و هنرمندانِ نامكشوف تازه ديگر نگاه ميدارد.
ديماه 1397
درباره نمايشگاه «مغاك، هست-ناهست»